بانک مرکزی و هدفگذاری تورمی؛ مسیری دشوار و ناممکن
ادامه از صفحه اول
اما قسمت بورس با توجه به عرضههای اخیر سهام و رشد خیلی بیش از اندازه شاخص قیمت سهام و وجود نوعی هراس نسبت به اینده ان، احتمالاً دچار مشکل بشود.به هر میزانی که فروش اوراق بدهی دچار مشکل بشود در نهایت دولت ناچار از استقراض از بانک مرکزی خواهد شد.در مورد جذب بین بانکی اوراق نیز مساله مهم این است که با تخصیص بخشی از این منابع به اوراق بدهی، امکان تسهیلات دهی شبکهبانکی افت شدید خواهد کرد. در نتیجه، به میزانی که امکان کنترل تورم از این طریق میرود، باید انتظار تعمیق رکود و منفیتر شدن رشد اقتصادی و افزایش بیکاری را هم داشت که بر انتظارات منفی از آینده تأثیر مهم میگذارد.یعنی، برخلاف رکودهای کلاسیک که همراه با کاهش تورم هست، در موقعیت اقتصاد ایران، عمیقتر شدن رکود از دو کانال بر تورم تأثیر میگذارد و رکود تورمی را دامن میزند. یکی، کاهش عرضه کالاها و خدمات در بخش واقعی اقتصاد و دیگری بدتر شدن چشمانداز آینده و تشدید خروج سرمایه و افزایش تمایل به سرمایهگذاری روی داراییهای نقدپذیر ارز و طلا.نکته دیگر، بیتوجهی به نقش انتظارات تورمی از محل تشدید تنشهای سیاسی با آمریکا و تأثیر آن بر نرخ دلار است. اگر این تنشها و تضادها تشدید بشود و رفته رفته شکل لاینحل بهروشهای متعارف را پیدا بکند، در اینصورت حتی با کند کردن نرخ رشد نقدینگی، تورم میتواند از طریق افزایش نرخ دلار و قرار گرفتن آن در کانالی چون ۲۵ هزار تومان، در سطح بالا باقی بماند.
*استادیار موسسه مطالعات
و پژوهشهای بازرگانی