نفت و گاز حاشیه دریای خزر چگونه ازطریق ایران اروپا را گرم می کند؟ «اقتصادسرآمد» گزارش می دهد
امپراطوری سوآپ ایران
گروه انرژی- نقش ایران بهعنوان بازار نهایی نفت آسیای مرکزی و مکانی برای ترانزیت آن، با توجه به ثبات و امنیت کشورمان، سوژه جذابی برای سرمایهگذاریهای خارجی نفتی فراهم آورده است و از همین روی یکی از مسیرهای قابل توجه ترانزیت انرژی دریای خزر به شمار می آید. در واقع کشورهای حاشیه دریای خزر برای صادرات گاز خود به اروپا و البته سایر کشورهای هم جوار چاره ای جز ترانزیت گاز ز طریق ایران ندارند که این مساله در صورت توجه ویژه می تواند یک درآمد قابل توجه برای ایران باشد.
به گزارش اقتصادسرآمد، تولید گاز ترکمنستان در سالهای اخیر با نوساناتی همراه بوده است، به طوری که تولید از ۵۶ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۰۳ به ۷۰ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۰۸، افزایش یافت ولی در سال بعد به دلیل انفجار در خطوط لوله آسیای مرکزی-روسیه، میزان تولید با سقوط ۴۰ درصدی روبرو شد. از سال ۲۰۱۰ به بعد، همزمان با شروع صادرات به چین، تولید تا سال ۲۰۱۵ روندی صعودی به خود گرفت، اما از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷، بدلیل توقف صادرات به روسیه و ایران، میزان تولید حدود ۱۴ درصد سقوط را تجربه کرد. طبق پیشبینی آژانس بینالمللی انرژی، ترکمنستان تا سال ۲۰۲۳ به میزان ۱۸ میلیارد مترمکعب تولید خود را افزایش خواهد داد.سوآپ گاز ترکمنستان به آذربایجان نمونهای از حضور بخش خصوصی در این حوزه است. به این ترتیب میتوان گفت بستر حقوقی این اقدام در کشور وجود دارد، اما احجام آن پایین است. بعد دیگر صادرات گاز توسط بخش خصوصی اقتصادی و سیاسی است.
آذربایجان تا سال ۲۰۰۷، واردکننده گاز از ایران و روسیه بود اما از سال ۲۰۰۷ به بعد با شروع بهرهبرداری از فاز اول میدان شاه دنیز، به یک کشور صادرکننده تبدیل شد. صادرات به ترکیه در سال ۲۰۰۷ با حجم ۳ میلیارد مترمکعب آغاز و تا سال ۲۰۱۷ به ۶ میلیارد مترمکعب افزایش یافت. صادرات به روسیه از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ با حجم متوسط ۳ میلیارد مترمکعب در سال در جریان بود اما از سال ۲۰۱۴ به بعد صادرات به روسیه متوقف و در عوض صادرات به اروپا از طریق ترکیه، با حجم کمتر از یک میلیارد مترمکعب آغاز شد. پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۳ همزمان با اتمام پروژه خط لوله [TANAP[۲ صادرات به ترکیه و اروپا به ترتیب ۶ و ۱۰ میلیارد مترمکعب افزایش پیدا کند. آذربایجان و ترکیه برای صادرات و ترانزیت گاز به اروپا، به میزان بیشتری گاز نیاز دارند و راهی به جز ایران در تامین این میزان گاز ندارند. در همین راستا، ایران میتواند از ظرفیت ترکمنستان در تامین کمبود گاز ترکیه و آذربایجان استفاده کند که این راهبرد با توجه به وجود زیرساخت خط لوله، سیاستی عملیاتی محسوب میشود که فقط نیاز به مدیریت ترانزیت گاز دارد. لازم به ذکر است که ترانزیت گاز، صرف نظر از منافع اقتصادی آن، نقش ایران را در تامین امنیت انرژی منطقه پررنگتر خواهد کرد.
با انجام طرح سوآپ علاوه بر امکان گسترش روابط اقتصادی با کشورهای همسایه، دستیابی به بازار مصرف آن کشورها برای فروش محصولات داخلی نیز میسر می شود.ایجاد اشتغال داخلی و توزیع درآمد و نیز تعریف فعالیتهای تجاری مرتبط و جدید در راستای حفظ و تامین هرچه بیشتر منافع ملی از دیگر نتایج مثبت سوآپ نفت است.
سوآپ نفت و گاز عاملی موثر در تشویق سرمایهگذاران داخلی و خارجی به سرمایهگذاری در حوزه تامین تجهیزات و تاسیسات زیربنائی برای ترانزیت سوخت کشور به شمار میآید.سوآپ باعث وابسته شدن کشورهای حوزه مرز شمالی به کشورمان می شود که این موضوع تحکیم و تقویت روابط سیاسی و ثبات سیاسی در منطقه را در پی دارد.
تامین منافع سیاسی-امنیتی از طریق توسعه نفوذ در کشورهای صادرکننده نفت از مسیر ایران و تبدیل آنها به کشورهای دوست که پیامد آن همگرائی و همکاری منطقه ای مناسبتر است، از دیگر اثرات این طرح بزرگ است.
کاهش نفوذ و اثرگذاری شرکتهای آمریکائی و اروپائی در گلوگاه ورود انرژی به شمال کشور و مسیرخزر(دریای مازندران)- خلیج فارس با حضورجدی شرکتهای ایرانی در منطقه مزبور و تجارت سوآپ از دیگر منافع سیاسی این طرح است.
آنچه مسلم است، منافع کشورمان از حضور در تجارت جهانی ترانزیت انرژی به حدی است که شرکت ملی نفت ایران برای عبور از این خودتحریمی نفتی تلاش مضاعفی را آغاز کرده است.
تحقق ماموریت مجموعه وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران در دولت دوازدهم در بازپس گیری بازارهای هدف انرژی و برگرداندن قطار ترانزیت انرژی ایران بر ریل اصلی، بر افق توسعه ایران اسلامی ترسیم شده و با تلاش های انجام شده به زودی محقق می شود.