تحلیل «اقتصادسرآمد» از روند ورود احزاب به فضای سیاسی و انتخاباتی؛

تحزب  بی یال و کوپال

گروه سیاسی- علماي علم سياست در تعريف«حزب» مي‌گويند:« حزب به گروهي از شهروندان جامعه که داراي اهداف و منافع سياسي مشترک ميباشند و براي رسيدن به آن منافع و اهداف مبارزه نموده و برنامه‌هاي کادر رهبري حزب و هيات موئسس حزب را که عموماً بر پايه خط مشي و اساسنامه حزبي ميباشد، را اجرا مي‌نمايند.»
به گزارش اقتصادسرآمد، ماکس وبر مي‌گويد: « احزاب سياسي جمعيتهاي اختياري مي‌باشند که اعضاي آنها مي‌کوشند رؤساي خود را به قدرت برسانند تا از اين طريق به برخي از امتيازات مادي و معنوي چون تحقق برنامه‌هاي سياسي دلخواه خود يا نيل به برخي منافع شخصي يا هر دو دست يابند.»
اولين تلاش‌ها براي تشکيل حزب در تاريخ را بايد به دوراني که اولين حکومت‌ها تشکيل شد، مرتبط دانست. اولين حکومت‌ها که غالبا به صورت متلکم وحده اداره مي‌شد در داخل حکومت برخي عده‌اي را با خود همراه کرده و دسته و گروهي را براي برخي لابي گري‌ها جهت تاثير گذاري بر پادشاه يا حاکم تشکيل مي‌دادند. اين گروه‌هاي يا مخالف يا موافق حکومت‌هاي وقت بودند. بر تاثير گذاري اين گروه‌ها همان بس که حتي به تغيير و تحولات در دربارها که همان نماد يک نظام سياسي بود مي‌پرداختند از جمله خود حاکم يا پادشاه.
با تشکيل جمهوري‌ها اين شکل از گروه بندي‌هاي سياسي تغيير کرد و اين گروه‌هاي با تاثير گذاري بيشتر«حزب» ناميده شدند. ديگر نظام‌هاي سياسي به صورت متکلم وحده اداره نمي‌شد. «راي» وارد ادبيات و قوانين سياسي کشورها شد. مشروعتي حکومت‌ها با آراي مردم مشخص شد و اين احزاب بودند که با تاثير گذاري بر اين انتخاب جهت سياسي يک نظام سياسي را مشخص کردند.
اروپا بعد از رنسانس در اين تغييرات پيشتاز بود. به تدريج اين روند به آسيا و ايران نیز وارد شد. اولين تلاش ايراني‌ها براي تشکيل حزب به دوره مشروطه باز مي‌گردد. مشروطه را بايد اولين تلاش براي يک رنسانس در ايران دانست. مشروطيت تلاش براي تغييرات بنيادي در نظام ‌سياسي و اجتماعي و اقتصادي بود هرچند ناموفق اما بايد به جرات گفت که اين انقلاب صد سال به انقلاب اسلامي‌ايران رسيد. در اين دوره اروپا رفته‌هاي تحصيلکرده به تاسي از نظام‌هاي سياسي در قاره سبز براي تشکيل احزاب در ايران تلاش کردند تا از اين راه بر دولت مرکزي که به صورت متکلم وحده اداره مي‌شد، تاثير‌گذارباشند.سابقه پيدايش احزاب و گروههاي سياسي در ايران به بعد از دوران نهضت مشروطه بازمي‌گردد. درواقع در دومين دوره مجلس شوراي ملي، افرادي نظير تقي زاده و دهخدا تحت تاثير مشاهدات خود در کشورهاي ديگر به فکر ايجاد احزاب سياسي افتادند و با تقليد از عنوان«سوسيال دموکرات» حزب «اجتماعيون،عاميون» را به عنوان اولين حزب رسمي‌در ايران برپا ساختند.
پس ازآن در دوره‌هاي بعد نيز احزاب ديگر پديد آمد اما تاثيري در شريط سياسي وقت خودنداشتند. برخي بر اين اعقتادند که ايراني‌ها تحزب نمي‌دانند و اين به دليل روحیه فرد گرايي آنهاست. اما همچنان براي اين منظور تلاش مي‌کنند. در دوره پهلوي‌ها نيز احزاب حکومت ساخته با دستورات ديکته شده تشکيل و اندکي بعد نيز از بين رفتند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي‌و تبلور مردم سالاري ديني در نظام تازه تاسيس مردم رکن اساسي و تعيين کننده در اين نظام سياسي بر اساس آموزه‌هاي ديني شدند. حزب جمهوري اسلامي‌نخستين حزب در ايران بعد از انقلاب بود که غالب چهره‌هاي سياسي تاثير‌گذاردر آن عضويت داشتند. سرنوشت اين حزب پس از ترور دبيرکل ان يعني شهيد بهشتي به انحلال کشيد که پرداخت به جزييات آن در حوصله اين مقال نيست.در سال‌هاي دهه 60 دو تفکر اساسي در کشور با نام چپ و راست شکل گرفت که هر کدام در برهه‌اي ازمان تفکر غالب دولت و نظام سياسي شدند. راست‌ها در اواخر دهه 70 شمسي به اصولگرا تغيير نام دادند و چپ‌ها نيز به اصلاح طلب. به تدريج با برخي تغييرات در دهه‌هاي بعدي يعني 80 و 90 در فضاي سياسي احزاب مختلفي از دل اين دو تفکر و طيف سياسي ظهور کرد.
اصلاح طلب و اصولگراها در داخل پارلمان نام خود را تغيير و به فعاليت حزبي خود در قالب«فراکسيون» ادامه مي‌دهند. بيشترين تاثير گذاري احزاب در ايران به فعاليت فراکسيون‌هاي مجلس برمي‌گردد که بر اساس دو طيف سياسي عمده و غالب تشکيل شده است. هرچند روساي جمهور نيزدرانتخابات مستقيم در هر دوره به يکي از دو طيف سياسي عمده تعلق فکري دارند اما اين تعلق هرگز در داخل دولت به مثابه مجلس نمود پيدا نمي‌کند.احزاب در ايران مهجورند و اين به دليل هزينه بر بودن براي دولت است. چرا که احزاب زير نظر وزارت کشور فعاليت مي‌کنند.غالبا دولت‌ها در ابتداي تشکيل خود وعده‌ها و قول‌هاي زيادي براي حمايت از يکي از مهمترين ارکان دموکراسي مي‌دهند اما به مرور زمان به دست فراموشي سپرده مي‌شود.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس به خانه ملت می گوید:پاسخگویی احزاب زمانی معنا پیدا می کند که احزاب معنی حقیقی داشته و بخشی از جامعه باشند.علیرضا محجوب گفت: وقتی این مشکلات بوجود می آید؛ دیگر پایبندی و تعهدی برای حزب و یا ورود به یک حزب پیدا نمی شود که بگوییم افراد چقدر به آن حزب پایبند باشند.در جامعه ما احزاب اسمی و کاغذی وجود دارد. 
تحزب  بی یال و کوپال
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه