صندوق، درمان دردهای امروز ما


 ادامه از صفحه اول 
شکاف‌ها وگسل را هم تعمیق کند. متأسفانه هرچه از زخم‌های التیام نیافته آبان عبور می‌کنیم می‌بینم که چگونه آنان که در کسب مجلس و ۱۴۰۰ بهانه یافته‌اند، نه در دل غمی دارند و نه رنج و درد مردم. سرمستانه نه تنها به نقد بلکه با تحریف و توهین در پی کسب قدرت شادمانه پای می‌کوبند. باید مصیبت قربانیان و بازماندگان و داغداران را به رسمیت شناخت وغم آنها را یک غم همگانی و ملی دانست.
بی‌سبب نیست که رهبری بخشی از قربانیان را شهید دانستند و بخشی دیگر را که از سر هیجانات جوانی در یک آشوب جمعی ذوب شده بودند مخاطب خود قرار دادند و برضرورت دلجویی ملی تأکید کردند. رسانه‌های مروج جنگ و تحریم می‌خواهند آن خون‌ها را خرج عبور از اصل انتخابات و جریانی در داخل آن خون‌ها را خرج کسب قدرت کنند. باید از این روایت خونین عبور کرد که زخمی تازه می‌زند برزخم‌های در حال بهبودی. چهره‌های اپوزیسیون نما در رسانه‌های طراحی شده توسط لابی‌های اسرائیلی جنگ وتحریم یکی پس از دیگری ظاهر شده و گفتمان مرگ وخون را به بیان‌های گوناگون ترویج می‌کنند. باید گفتمان زندگی را درکار آورد که آن کید صهیونیستی به کنار رود. باید از زندگی سخن گفت و انتخابات مجلس را چنان در معرض ظرفیت‌سازی نوین قرار داد که ظرفی وسیع شود برای تجلی اراده ملی همه ایرانیان با همه رنگ‌های ملی این سرزمین.
ما می‌توانیم برتحریم‌ها که مشخصاً و صریحاً به‌منظور تحریک ملت به شورشگری طراحی شده‌اند غلبه کنیم و توانمند شویم به شرط آنکه واقعاً همه توان خود را به میدان آوریم و فضایی برای شکوفایی وتحقق استعدادهای همه شهروندان با همه سلایق وعلایق فکری وسیاسی وزیستی خود فراهم نماییم. مجریان تحریم‌های ضد ایرانی مدام ظرفیت‌های کشف ناشده تحریم را به رخ می‌کشند و هربار خبر از تحریمی تازه می‌دهند. آیا ما نیز به‌ظرفیت‌های مقاومت اجتماعی و دموکراتیک خود آگاهی داریم و می‌دانیم که اگر نیروی زندگی خواهی و مسالمت‌جویی و صلح‌طلبی یک ملت تجمیع شود چه انرژی عظیمی آزاد خواهد شد؟ می‌گویم «تجمیع» نیروهای اجتماعی، اما درست‌تر آن است که به‌جای جمع و تجمیع نیروها، از ضرب و هم‌افزایی دموکراتیک و عاطفی نیروها سخن بگوییم که فرآورده نهایی آن بسی بیش از حاصل جمع تک تک نیروها و جریان‌های سیاسی و اجتماعی جامعه است.
ما باید به‌رغم همه فراز و نشیب‌ها کماکان توازن شایسته میان چرخه سانتریفیوژها و چرخیدن زندگی شهروندان را استوار سازیم. هرجا این توازن طلایی برهم بخورد جامعه ما دچار آشوب و ناامنی خواهد شد.
انتخابات در مفهوم آزاد و قانون اساسی بنیاد خود می‌تواند تبدیل به جشنواره عبور از رنج‌ها و زخم‌ها باشد و بخصوص زخم آبان را به‌خاطره‌ای حزن آلود اما قابل تحمل تبدیل کند. چهل سال قبل در چنین روزهایی رفراندوم قانون اساسی باشکوه تمام خود برگزار شد و راه را بر تولد نخستین انتخابات آزاد تاریخ پارلمانی این کشور گشود. هنوز پدران قانون اساسی زنده بودند که مجلس اول به دور از هر نوع نگاه تنگ نظرانه و در زیر نظارت مردمی برگزارشد. ما باید فهم خودمان از قانون اساسی را به فهم آن بزرگان و پدران قانون اساسی چندان نزدیک کنیم که حضور آزادانه نامزدهای همه احزاب و همه جناح‌ها و همه سلایق ملی و مذهبی و وفاداران قانون اساسی و ایران در انتخابات و در کرسی‌های مجلس را نه فقط تحمل کنیم بلکه تنها راه نجات کشور در مقابل تحریم‌ها وتهدیدهای نوین بدانیم.
آیا راه دیگری به جز بسیج حداکثری همه شهروندان ایران با همه گرایش‌های سیاسی و سبک‌های زیستی وجود دارد که بتواند از پس تحریم‌ها و فشارهای حداکثری و چالش‌های جدید اقتصادی و جمعیتی و زیست‌محیطی و... برآید؟   آیا می‌توان بدون بازگشت به نقطه تأسیس قانون اساسی و مجلس و بدون احیای اراده معطوف به تأسیس نهادهای مردمسالاری، مردم را برای حل مشکلات خود بسیج نمود؟ تحریم‌ها را گاهی و یا کمی تا قسمتی می‌توان دور زد اما جامعه را نمی‌توان دور زد و راه حلی اقتصادی و یا سیاسی منهای جامعه و مردم ابداع کرد. خیلی صریح باید گفت که پس از آبان دیگر نمی‌توان انتخابات را به شیوه سابق برگزار وتکرار کرد باید با الهام از الگوی مجلس نخست و با نگاه به ایران قرن نوین ۱۴۰۰، تکاملی نوین در شیوه اجرایی کردن اصل انقلابی «ملت-دولت آن هم به رأی ملت» به‌عمل آورد و دوباره همان ایران شد که نسل جدید رؤیای جهانی شدن آن را در سرمی پروراند.
صندوق، درمان دردهای امروز ما
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه