کتاب هایتان را نفروشید!
حسن خسروی
متاسفانه بدلیل سوء مدیریتها؛ جنگلها در کشور ما نابود شده و تولیدات کاغذی به حد لازم و کافی برای مصارف مختلف نظیر چاپ کتاب و مجله و... نداریم. قیمت کاغذ های وارداتی نیز بدلیل آنکه تابع نرخ دلار است؛ همواره دچار نوسان و افزایش بوده و بالتبع قیمت تمام شده چاپ و نشر کتاب بسیار گران است و نهایتا مصرف کننده و خریدار کتاب بایستی قیمت گزافی را برای خرید کتاب بپردازد.
سال ۱۳۶۶ که در کنکور قبول شدم در رشته مدیریت دولتی مجموعه دانشگاه تهران به زحمت کتابهای مرجع در زمینه مدیریت را آنهم با قیمتهای بالا تهیه می کردیم و این کتابها تا دوره دکتری نیز همراه و همکار و مشکل گشای ما بود. امروز آگهی عجیبی دیدم که نوشته بود: کتابهای شما را کیلویی شش هزار تومان میخریم؟!؟. یعنی کتابی یک کیلویی را که مرجع درسی رشته مدیریت است و حدود صد هزار تومان پولش را داده ام باید کیلویی شش هزار تومان بفروشم.
اشک از چشمانم جاری شد و خون گریه کردم برای حال و روز علم و دانش و درس خواندن و دانا شدن . لطفا کتابهای خود را نفروشید. بعضی از خانواده ها که به یمن اقدامات دولتهای ناکارآمد مستاجر هستند و دائم خانه به دوش بوده و اثاث کشی دارند؛ متاسفانه خانمهای خانه خیلی به کتابخانه و کتابهای همسر یا فرزندشان بی احترامی میکنند و غر میزنند و متلک پرانی مینمایند و اینکه کتابها جای زیادی را اشغال کرده و آشغال دونی درست شده است و... کتاب ؛ تحول آفرین و انسان ساز و سرمایه است.
کتاب بیدار کننده و عشق است. کتاب غذای روح و روان است. کتاب یار مهربان و دانا و خوش بیان است. کتاب مونس ما در خلوت ها و تنهایی های غربت و غریبی است. لطفا کتابها را نفروشید. اگر واقعا و حقیقتا کتابهایتان را نیاز ندارید آنها را به جایی هدیه دهید و وقف کنید تا دیگران ضمن استفاده ؛ دعاگوی تان باشند. کتاب در کشور ما خیلی مظلوم و غریب است!/ صفحه اقتصاد
* مدرس دانشگاه و تحلیلگر مسائل مدیریت دولتی ایران