كارِ فرهنگی
غلامرضا مصدق
اگر محتوای مواضع مسئولین، رسانه های رسمی و اخیراً فایل های صوتی و بولتن های محرمانه درز کرده به بیرون به دقت ملاحظه شود، یک خط فکری روشن و مشترک در تمام این مواضع قابل مشاهده است که به جد اعتقاد دارد، نظام دارای یک رویکرد و راهبرد بی نقص است، اما دشمن با روایتهای سراپا دروغ خود جلوه ای وارونه از این رویکرد بی نقص به مردم ارائه داده و به دلیل کم کاری متولیان فرهنگی و رسانه ای نظام، دشمن در کار خود موفق بوده، بنابراین متولیان فرهنگی باید با تبیین شفاف رویکرد رسمی نظام برای مردم و بویژه جوانان توطئه های دشمن را خنثی کرده و کشور را از مشکلات فعلی برهانند.
به عنوان مثال ، به زعم این عزیزان، متولیان فرهنگی باید، اقتصاد ناکارآمدی که اساساً، دولتی، غیررقابتی، رانتی، بی ثبات و دارای تورم دو رقمی چند ده ساله است که خروجی طبیعی اش نارضایتی گسترده مردم است را بی توجه به واقعیات عینی این اقتصاد، با کارِ فرهنگی و روایتگری مناسب آن را در چشم مردم زیبا جلوه داده، نارضایتی را به رضایت تبدیل کنند و یا اینکه با وجود گروه های فکری متکثر در جامعه ای ۸۵ میلیونی در طیفی گسترده که در یک سر آن مومنان نماز شب خوان و در سر دیگر آن خدا ناباوران قرار دارند، متولیان فرهنگی باید باورها و نگرش های آنان را به شکلی واحد و یکدست همانطور که آن ها دوست دارند با کارِ فرهنگی شکل دهند و الا متولیان فرهنگی متهم به کم کاری میشوند.
شاید بتوان به اصطلاح با کارِ فرهنگی و روایتگری حرفه ای یک یا حداکثر چند بار واقعیتی عینی را برای مدتی کوتاه خلاف آنچه هست را جلوه داد، اما این وارونه نمایی برای همیشه قابل دوام نیست. حتی اگر همه دشمنان تغییر جبهه داده و همگی به کمک متولیان فرهنگی ما بیایند، قادر نخواهند بود در بلند مدت شهروندی با درآمد ثابت را که هر روز با تورم قدرت خریدش کم میشود را متقاعد کنند که مشکلی وجود ندارد.
خلاصه اینکه با وجود آچار فرانسه همه کاره کارِ فرهنگی هیچ نیازی به تغییر رویکردهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و سیاست خارجی برای بهبود عملکرد حکمرانی نیست، چون اصالت با روایت است نه واقعیت.