اندر احوال تجهیز بندرچابهار
چابهار تمام شد!
فیروز اسماعیلی نژاد
چین، بندر متروکه گوادر پاکستان را به مدت 43 سال اجاره کرده است. او در همان سال اول قرارداد، بندر گوادر را به بهره برداری رساند و از آن استفاده کرد. از آبان 94 این قرارداد شروع شد و چین در آبان 95، بهره برداری را آغاز کرد. تصور کنید چه سرعتی پشت ماجرا بوده است که طی یک سال، یک بندر متروکه را به باردهی رساندند؟
اکنون که حدود هفت سال از آن قرارداد می گذرد، جاده ترانزیتی از چین به پاکستان رسیده و در بندر گوادر برای بارگیری دریایی تخلیه و دپو می شود. بندر گوادر به خوبی تجهیز شده و هاب کشور چین در منطقه شده است. همه چیز در این فاصله زمانی.
اما بندر چابهار! این مثنوی هفتاد من کاغذ!
از سال 95، بحث قرارداد سه جانبه ایران، هند و افغانستان مطرح شد و بعد از مذاکراتی، به سرانجام رسید. کاغذها امضا شدند و قرارداد بلند مدت بسته شد. قرار بر این بود که هند چابهار را تجهیز و به هاب منطقه تبدیل کند. الان بیش از 7 سال از آن امضاها می گذرد و هیچ!
با خوش بینانه ترین حالت، 25درصد رشد داشته و تا حد ممکن، تردد و بارگیری به صورت محدود، در چابهار انجام می شود. زیرساخت های اصلی هنوز آماده نیست! فرودگاه بین المللی که لازمه و ضرورت یک منطقه آزاد است، هنوز وجود خارجی ندارد. راه های مواصلاتی برای ترانزیت کالا وجود ندارد. برق برای به کار گیری تجهیزات مهم، فراهم نیست!
بعد از حدود یک دهه، گوادر پاکستان به بهره برداری کامل رسیده و وارد سرویس شده است، اما بندر چابهار هنوز اندر خم یک کوچه است!
اضافه کنید سرعت برق آسای رشد و پیشرفت کشورها را تا متوجه اصل بحث و نتیجه آن بشوید. با سرعتی که جهان اقتصاد را جلو می راند، تا یک دهه دیگر، بندر گوادر به طور کامل منطقه را پوشش داده و به نحوی فعالیت می کند که هاب منطقه باشد و دیگری نیازی به بندرچابهار نخواهد بود.
نه تنها نیازی به چابهار نخواهد بود، بلکه بنادر اماراتی هم تحت تاثیر جدی قرار خواهند گرفت و از دور رقابت خارج خواهند شد. بنادر اماراتی اکنون فعال هستند ورقیب جدی گوادر به حساب می آیند؛ اما با روند کنونی، گوادر گوی سبقت را خواهد ربود و بنادر اماراتی هم باید بروند سماق بمکند!
وقتی وضعیت بنادر اماراتی مجهز شده، چنان خواهد بود و وضعیت رو به رکودی را طی خواهند کرد، قصه پر غصه چابهار دیگر جای خود دارد.
با فرض روند کنونی که بعد از حدود یک دهه، 25 درصد رشد داشته است، تا 30 سال آینده تجهیز خواهد شد! این معنای روشنی دارد: وقت چابهار تمام شد! دیگر چابهار در معادلات اقتصادی منطقه معنا نخواهد داشت.
اکنون سهم ده درصدی در صادرات و واردات ایران به عهده دارد. با توسعه و تجهیز سایر بنادر ایران- به خصوص بندر امام خمینی- سهم چابهار کمتر خواهد شد. یعنی حتا تجار ایرانی هم رغبت به استفاده از بندر چابهار نخواهند داشت تا برسد به تجار سایر کشورها.
افغانستان تنها راه تنفس و تنها دلیل وجود چابهار شده است! چه کشور مهمی! چه اقتصاد شکوفایی! چه حجم عظیمی از واردات که بتواند بخش مهمی از واردات ایران و هند و پاکستان را جذب کند! یارو نداشت بخورد، پیاز می خورد تا اشتهایش باز بشود، انگ کشور افغانستان کنونی با دولت عجیب و غریب کنونی است که هنوز به رسمیت شناخته نشده
است.
همین افغانستانی که ما به ریشش می خندیم، واردات خود از هند و پاکستان را از طریق زمینی و بدون نیاز به چابهار انجام می دهد. همین اکنونی که این نوشتار را می نویسم، برنج هند از طریق پاکستان می رود به طرف افغانستان! چه حاجت به چابهار؟
چابهار زمانی اهمیت دارد که به سرعت تجهیز شود، رقابت گوادر و امارات را بشکند و تبدیل به هاب منطقه شود. بهترین مسیر ممکن برای همه تجار خصوصی و دولتی.
این اهمیت دارد با قدرت گرفتن گوادر، از بین می رود و مسئولان محترم دو کشور هند و ایران، همچنان در فعالیت سنگین رایزنی و گفت و شنود هستند. به دلیل نیست که چین دارد می رود که به اقتصاد اول دنیا تبدیل شود. آن ها همه کارها را به سرعت و دقت انجام می دهند و ما و هندی ها، یک دهه مذاکره می کنیم تا ببینیم که چه باید کرد، از کجا آغاز کنیم و چگونه تجهیز کنیم.
فرودگاه را دو روزه نمی شود ساخت. خود قصه همین فرودگاه هم مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد. در بهترین شرایط ممکن، 5 سال طول می کشد و با شرایط فعلی و با مسئولان فعلی، حداقل 15 سال. در 15 سال آینده، چیزی به نام چابهار اهمیت خواهد داشت؟
حدود نیمی از زمان قرارداد بین ایران و هند (و افغانستان که زیاد به حساب نمی آید) گذشت و در خوش بینانه ترین حالت، 25 درصد نتیجه داده است. در زمان باقی مانده اتفاقی
خواهد افتاد؟