printlogo


نوسازی انقلابی

علیرضا زاکانی 
بهمن 57 نقطه آغاز یک رویارویی تمام عیار بین حق و باطل است. حکومتی که استقرار یافت تا مسیر رشد همه جانبه انسان باشد و  همین هدف کافی بود تا شرق و غرب سیاسی عالم را مقابلش بسیج کند. اما چرا از سعادت مردم ایران می ترسیدند و مانع تراشی کردند؟ چون سعادت دنیایی و اخروی ملت ایران بیدار کننده بود.اگر این پیشرفت همه جانبه به عالم صادر می شد، بیداری تاریخی ملل شکل می گرفت و همه هیمنه پوشالی غرب را به خاک می کشید.  تمدنی که اصل و اساسش بر تعمیق جهل بود. روشن است که انقلاب 57 که نقطه عزیمتش، بیداری و تحول آگاهانه است مهمترین جبهه معارض برای تمدن غرب محسوب می شد. عداوت و دشمنی از همین نقطه آغاز شد و تا امروز هم ادامه دارد و روز به روز هم این دشمنی پیچیده تر و ترکیبی تر می شود. 
اما مقابل این عداوت چه باید کرد؟ 
راه قوی شدن است با تکیه بر مکتب امام (ره) و اداره کشور بر مدار علم و مشارکت نخبگان و مردم.  
امروز بعد از چهل و اندی سال باید دقیقتر راه طی شده و مسیر پیش رو را ارزیابی و آسیب شناسی کرد و به یک مدل و الگوی سازنده در مواجهه با این عداوت پیچیده رسید. 
پس سوال دقیقتر این است: اولا این عداوت دقیقا چیست و مقابل آن چه باید کرد؟
"عداوت" بر گُرده 2 زمینه اصلی نشسته وشکل گرفته است. اول "عسرت" و دوم نیز "غفلت". 
عسرت همه تلخی ها و سختی هایی است که مردم ما از آن رنج می برند. سختی هایی که بخشی داخلی و ناشی از ناکارآمدی مدیریتی است و بخشی نیز ثمره مانع تراشی های دشمن است. این ملت چهار دهه مقاومت کردند اما اصل این عسرت ها در کنار همه توفیقاتی که داشتند قابل کتمان نیست. دشمن نیز روی همین زخم ها و عسرت مردم تمرکز کرده است. اما غفلت چیست؟ غفلت نگه داشتن جامعه در ندانستن و ناآگاهی است. آنچه در جنگ شناختی هدف گذاری شده است تا از طریق رسانه و یا دیگر ابزارها مردم را از واقعیت دور نگه دارند. تلاش می کنند توفیقات انقلاب در واقعیت را هم در ذهن ها ناآکارامد جلوه دهند. عسرت و غفلت فرصت عداوت و دشمنی است تا نقص های عسرت ساز را گرفته و از طریق تعمیق غفلت و بزرگنمایی، مردم را از راه طی شده پشیمان و نسبت به آینده ناامید کنند. 
اما ریشه عسرت کجاست؟ به تعبیر دقیقتر چه چیز مقدمه عسرت شده است؟ کسری در "منزلت". در اصل عدم منزلت مردم ریشه همه این سختی هاست. در یک جمله همه کارهایی که آنجام شده در قدر و اندازه این مردم نبوده است. منزلت این مردم حفظ و صیانت نشده است. همین نیز ریشه عسرت هاست. ریشه غفلت ها چیست؟ ضعف در "تربیت". نقص در نظام تربیتی ما باعث شده است زمینه غفلت و ناآگاهی در این روزها شود. آنچه در سه ماه گذشته تحت عنوان اغتشاشات تجربه شد، خروجی همین ضعف نظام تربیتی است. از خانواده تا مدرسه تا منبر و حوزه و دانشگاه و رسانه و همه و همه اجزای تشکیل دهنده این نظام تربیتی هستند. با این مقدمه اگر ریشه عسرت ها و غفلت ها در انقلاب خشکانده شود شاهد "شوکت" خواهیم بود؛ شوکت و اقتدار. اما برای عبور از عسرت و غفلت و رسیدن به شوکت چه باید کرد؟راه ایجاد منزلت در "تکریم" و "مشارکت" است. تکریم همان بزرگداشت مردم است. اینکه مردم با تمام وجود احساس کنند صاحبان اصلی این انقلاب اند و همه مسوولین صادقانه خادم اند. دوم نیز مشارکت است. اینکه مردم خود را صاحب کارها بدانند. همه چیز به مردم سپرده شوند تا خود تصمیم بگیرند و امور را اداره کنند.راه عبور از غفلت نیز در "جهاد تببین" و "جهاد مطالبه " است. جهاد تبیین اولویت اش برای عموم مردم است و جهاد مطالبه مخاطب اصلی اش مسوولین هستند. ایندو کنار هم تربیت ساز هستند. منزلت و تربیت، شوکت و اقتدار ایجاد می کند. اقتداری که ریشه اصلی آن اشداءعلی الکفار و رحماء بینهم است. به سخن دیگر اقتداری که دارای قاطعیت با دشمن و همراه با رافت است مقابل مردم خود. 
برای مقابله با عسرت نیازمند "خدمت" و "پیشرفتیم". ایندو نیز از طریق ایجاد منزلت ساخته میشود که توضیحش گذشت. خلاصه اینکه نقطه عزیمت همه عداوت ها ایجاد ناکارآمدی و در نهایت ناامیدی است و نقطع عزیمت شوکت این انقلاب در کارآمدی و احساس امید به آینده است. و اما اینهمه نیازمند یک الگوی تمام عیار است؛ الگویی که به "نوسازی انقلابی" شناخته می شود. مسیر رسیدن به این الگو نیز تنها و تنها بازگشت داهیانه و خردمندانه و متعهدانه و عالمانه به اصول قانون اساسی است. همه آنچه طی این چهل و اندی سال گذشته است تجربه ایست برای احیای قانون اساسی و اصول روی زمین مانده آن در دوران دولت سازی و جامعه سازی. نوسازی انقلابی اینجاست.