انرژی بی فرهنگ!
ایرج گلشنی
این روزها که نزدیک به پایان سال می رویم، بازار بشور و بساب داغ است که متاسفانه، شستن فرش و زیلو ماشین در خانه با آب شهری به شکل بسیار زیاد و مخربی باب می شود.
متولیان امر نیز ساکت هستند. در طول سال، در سکوت به سر می برند و این روزها که می رسد، سر و کله اشان پیدا می شود با انبوهی خرده فرمایش و توصیه و دستور که اغلب خودشان هیچ کدامشان را رعایت نمی کنند؛ چرا؟ چون فرهنگ لازم برای استفاده بهینه، صرفه جویی و دقت در استفاده از انرژی در ایران رایج نیست. به همین د لیل، خود مسئولان می گویند، اما رعایت نمی کنند. مردم هم ممکن است بدانند که ما در رنج کم آبی هستیم، اما در عمل قادر به خودکنترلی نیستند و بی هوا آب مصرف می کنند.
در مورد سایر منابع هم همین طور است و استفاده و مصرف بی رویه، با برخورد اجتماعی روبرو نمی شود. چرا؟ چون فرهنگ لازم در جامعه تسری پیدا نکرده است و کسی بدون کمترین احساس مسئولیت، شلنگ آب شهری را روی ماشینش می گیرد و رهگذرانی که از آنجا می گذرند نیز کمترین توجهی نمی کنند. به عبارت روشن، صرف منابع و انرژی ما نه فرهنگ لازم را دارد و نه تاوان اجتماعی لازم. این است که شهروندان بدون اینکه از درون احساس سنگینی بکنند و یا از بیرون نگران هزینه اجتماعی باشند، به مصرف بی رویه خود ادامه می دهند.
انرژی در کشور ما بی فرهنگ است. بدون فرهنگ لازم تولید، توزیع و مصرف می شود. همواره می نالیم که آمار مصرف ما چند برابر متوسط جهانی است؛ اما هیچ کار نمی کنیم. فقط ناله و توصیه و دستور و دیگر هیچ.
فرهنگ سازی از بنیاد، از کودکستان و مدرسه باید آغاز شود و در جوانی و میان سالی به حد اعلی برسد. از کودکی باید آموخت تا در جوانی به عمل در آید. اما ما همه چیز را رها می کنیم جز انتظار. فقط انتظار خالی داریم. انتظار داریم که برق کم مصرف شود، آب کم مصرف شود، گاز کم مصرف شود و... اما نه از درون و نه از برون هیچ اقدام خاصی نمی کنیم.
اقدام درونی همانا فرهنگ سازی است و اقدام بیرونی، نظارت و اعمال قانون قدرتمندانه است تا کسی به خود اجازه ندهد مصرف بی رویه داشته باشد و بداند که هم هزینه اجتماعی دارد و هم جریمه اقتصادی.
با روند کنونی، وضعیت ما رو به وخامت می رود اما رو به بهبود نه.