شرکتهای بزرگ با نوآوری پیشران دانشبنیانهای نوپا شوند
معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان رئیسجمهوری گفت: شرکتهای بزرگ همچون گل گهر با نوآوری شرکتی، میتوانند پیشران دانشبنیانهای نوپا باشند.
به گزارش اقتصادسرآمد، روحالله دهقانی فیروزآبادی در آئین اختتامیه رویداد توسعه ایدههای فناورانه گل گهر که در مجموعه فرهنگی و ورزشی تلاش برگزار شد، با طرح یک مثال از دو شرکت به توضیح واژه دانشبنیان پرداخت و خاطرنشان کرد: نخستین شرکت، یک شرکت خودروسازی بهروز دنیا است که یک نمونه از اقتصاد صنعتی، بر مبنای تولید انبوه و کارخانه و زیرساخت است. این صنعت خودروسازی در مساحت ۱۰ هکتاری، خودروهایی به وزن ۲ تن را تولید میکند و سالیانه ۵۰۰ هزار خودرو تولید کرده و هر دستگاه را ۳۰ هزار دلار به فروش میرساند. این سایت خودروسازی ۱۰ هکتاری یک میلیارد دلار زیرساخت دارد و سود جهانی که کسب میکند، تقریباً ۱۰ درصد است.
بنابر گزارش ایسنا ، وی افزود: در نقطه مقابل، شرکتی دارای زمینی به مساحت هزار مترمربع یک ویال دارویی تولید میکند. ۴ ویال ۵ گرمی که مجموعاً ۲۰ گرم میشود را تولید میکند و با قیمت ۳۰ هزار دلار به فروش میرساند. در بررسی این شرکت میبینیم، فقط ۱۰ درصد ارزش این شرکت را زیرساخت آن تشکیل میدهد و ۹۰ درصد ارزش آن به دانش فنی موجود در آن بازمیگردد و سودش نیز ۴۰۰ درصد است. این شرکت نمونه شرکتی است که بر مبنای اقتصاد دانشبنیان شکلگرفته است.
دهقانی با تأکید بر اینکه اشتباه ما در ترکیب این دو شرکت است و بر آن نام دانشبنیان میگذاریم، اظهار کرد: دانشبنیان، استارتآپ نیست. اقتصاد دانشبنیان در دنیا مفهومی بسیار گسترده دارد.وی با تاکید بر این تفاوت دیدگاهها، گفت: شرکتهای دانشبنیان واقعی که اقتصاد دانشبنیان را شکل میدهند، بسیار گرانقیمت هستند. کارخانههای دانشبنیان واقعی در دنیا، اقتصادهای بزرگ را تشکیل میدهند. وقتی به مرحله تجاریسازی و به اوج تولید میرسند، بسیار گران میشوند در حدی که امکان خرید آنها وجود ندارد.
رئیس بنیاد ملی نخبگان، افزود: مزیت خرید این شرکتها آن است که شرکتی با سود ۴۰۰ درصدی خریداری میشود، درحالیکه از معایب آن، گران خریدن این شرکتها است. دراینبین راهبردی برای ارزانتر خریدن این شرکتها به میان آمد و بر مبنای آن، پس از شکلگیری این شرکتها باید آنها را خریداری کرد. با مثالی از بچه ماهیها این موضوع را روشنتر میکنم. فرض کنید هرکدام از این شرکتها بچه ماهی هستند. از هر ۱۰ عدد بچه ماهی ۲ عدد نهنگ میشوند، لذا خریداری این شرکتها نیز میتواند با این ریسک روبهرو باشد که به سود آنچنانی نرسد، اما ارزش دارد، چون با هزینه کمتر در خرید شرکت نوپا ریسک بیشتری در بر خواهد داشت.وی با اشاره به اینکه به قانونی با نام قانون بقای مشکلات باور دارم، گفت: بنا بر این قانون، مشکلات از نوعی به نوع دیگر تبدیل میشوند. به این دلیل که پول و سرمایه بسیار برای خرید شرکتهای بزرگ نداریم، با خرید بچه ماهی وقتیکه به نهنگ تبدیل شدند، موفق خواهیم شد.
دهقانی فیروزآبادی با طرح این بحث که مفهومی در غرب به نام سرمایهگذاری خطرپذیر بر مبنای اقتصاد خصوصی، شکل گرفت، اظهار کرد: چه کسانی میتواند سرمایهگذاری خطرپذیر انجام دهند؟ یا بخش خصوصی، یا بخش دولتی یا بخش میانی اعم از خصولتی و عمومی این کار را انجام میدهند. در ایالاتمتحده ۹۰ درصد اقتصاد در دست بخش خصوصی است و به معنای واقعی سرمایهگذاری خطرپذیر توسط بخش خصوصی، انجام میشود.
وی افزود: جالب است که عنوان کنم ما در ۱۰ سال گذشته همه صندوقهای پژوهش و فناوریمان بهاندازه یکدهم مسئولیت اجتماعی گل گهر در یک سال ریسک نکردند. کدام ریسک؟ مگر ما اقتصاد خصوصی داریم که بخواهیم ریسکپذیر برخورد کنیم. ریسک برای ما معنا ندارد. ریسک برای اقتصادی که ۸۵ درصد آن دولتی است، معنا ندارد. ریسک واقعی برای بخش خصوصی است که ما آن را نداریم. بدون تعارف میگویم که اقتصاد ریسکی به معنای بخش خصوصی نداریم. مجموعه سرمایه تمام صندوقهای پژوهش و فناوری ما در حال حاضر ۲ هزار میلیارد تومان هم نیست که در هیچکدامشان نیز بخش خصوصی به معنای واقعی وجود ندارد.معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان رئیسجمهوری، گفت: دراینبین، یک بخش میانی به اسم شرکتهای بزرگی که نه دولتی و نه بخش خصوصی هستند، باقی میمانند که هم ویژگیها و وجاهت دولتی را دارند و هم آزادی عمل شرکتهای خصوصی را مثل مجموعه گل گهر و به همین دلیل مفهومی با عنوان نوآوری شرکتی شکل میگیرد. این شرکت به خاطر داشتن گردش مالی مطلوب، زیرساخت خوب، تجهیزات و سایت مناسب و اینکه در بطن مسئله قرار دارد، میتواند پیشران سرمایهگذاری شرکتهای دانشبنیان نوپا که با توجه به مثال قبل همان بچه ماهی هستند، باشد و در دل خود اینها را جمع میکنم تا عقب نیفتند. وی افزود: اگر هزینه نیروی انسانی در کشورمان معادل اروپا شود، هزینه انرژی و مالیات و عوارض نیز معادل کشورهای اروپایی شود، بدون تعارف صنایع ما دیگر وجود نخواهند داشت. کجا و چگونه پیشرفت میکنیم؟ با نوآوری شرکتی؛ زیرا مدام درحالتوسعه است. بهعنوان یک تفکر در افزایش بهرهوری از هماکنون باید به آن فکر کرد. کشور هرگز دوران درآمدی دهه ۷۰ و ۸۰ را تجربه نخواهد کرد. لذا مجبوریم از هماکنون به سمت افزایش بهرهوری و نوآوری صنایع معدنی برویم. برد آینده با این رویکرد اتفاق میافتد که میتواند در مجموعهای همچون گل گهر اتفاق بیفتد.