با نزدیک شدن به عید نوروز « اقتصاد سرآمد» بررسی می کند
ماهی ارزان به سفره شب عید می رسد؟
گروه شیلات- هدی کاشانیان- در نشست خبری اخیر رئیس سازمان شیلات، دو نکته مبتلابه جامعه مطرح شد، یکی ذائقه مردم ایران برای آبزیان به خصوص ماهی و دیگری قیمت این کالای خوراکی که برای قشر بزرگی از جامعه دست نیافتنی شده است.
به گزارش اقتصاد سرآمد، حسینی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه برنامه شما برای کاهش قیمت ها در شب عید چیست گفت: وزیر کشاورزی موافقت کردند که برای عرضه محصولات شیلاتی جایگاه مناسبی را تحویل دهند که در این صورت با عرضه مستقیم و حذف واسطه ها قیمت ها کاهش خواهد یافت.به گفته مسئول نوسان قیمت های محصولات شیلاتی در شش ماه اول و دوم سال متفاوت است به طوری که در نیمه اول سال تولید کنندگان و در نیمه دوم مصرف کنندگان ضرر می کنند.
به گفته این مقام مسئول در سال ۱۴۰۱ ۹۸ میلیارد تومان تسهیلات با سود ۱۲ درصد و نیز ۱۲۶ میلیارد تومان سرمایه در گردش با سود ۱۵ درصد و ۳۰۰ میلیارد تومان تسهیلات مکانیزاسیون پرداخت شده است.
وی تصریح کرد که در برنامه هفتم توسعه افزایش تولید ۲.۶ میلیون تنی، افزایش بهرهوری و تولید ماهی در قفس تا ۵۰۰ هزار تن و تولید میگو تا ۱۶۰ هزار تن و افزایش صید و صیادی به ۸۵۰ هزار تن تاکید شده است.
در باره این سخنان طرح چند نکته را لازم می دانیم:
اول: ذائقه دریایی ایرانیان
به طور کلی، به نظر می رسد که ذائقه ایرانی دریاگرا نیست و تمایل زیادی به غذاهای دریایی ندارد. خانواده ها که برای تفریح به غذای بیرون روی می آورند، «کباب خوری» اولین گزینه آن هاست که منظورشان گوشت قرمز است و نه کباب ماهی.
حسینی در باره تغییر یا بهبود ذائقه ایرانی، خبر از برگزاری چند جشنواره غذایی داد؛ اما خود ایشان می دانند که این مقدار کار و برنامه برای تحول در ذائقه یک ملت کافی نیست. ذائقه یک بعد فرهنگی دارد و نیاز به برنامه های بلندمدت و مستمر و فراگیر دارد. برنامه هایی که از کودک تا بزرگ سال را در بر بگیرد و در فرایندی حداقل 5 ساله و فراگیر از کتاب و روزنامه و صدا و سیما گرفته تا ادارات دولتی و غیر دولتی و روش های متعدد «ماهی رسانی به مردم» را باید در بر بگیرد.
این است که باید گفت که مجموع برنامه هایی که سازمان شیلات ایران برای برگرداندن ذائقه به سمت غذاهای دریایی کافی نیست و به هیج وجه موثر نخواهد افتاد. دلیل این را در نگرش غیرفرهنگی حاکم بر شیلات ایران دانست. مجموع کارشناسان فرهنگی که بتوانند با نگاه فرهنگی برنامه لازم برای تغییر ذائقه ایرانیان تحویل دهند، وجود ندارد و نماد آن در برنامه های رئیس سازمان خودش را نشان می دهد که جز اعلام چند جشنواره غذاهای دریایی، چیز دیگری برای گفتن نداشت و این ثابت می کند که برنامه های فرهنگی سازمان شیلات ناکافی و ابتر است و به هیچ نتیجه ای نخواهد رسید.
دوم: قیمت ماهی
قیمت ماهی به طرز عجیبی لاکچری شده است. ماهی مناسب به قیمت هر کیلو 400 هزار تومان به بالاست و برای یک خانواده سه نفره، یک غذا بر پایه ماهی، با مخلفات و زحمات به بیش از 1.5 میلیون تومان می رسد. اگر درآمد دو قشر کارمند و کارگر را در نظر بگیریم، به راحتی می توان تشخیص دادکه بخش بزرگی از مردم ایران قادر به خرید و پخت غذا بر مبنای ماهی نیستند.
سوم: مهارت در پخت
سختی آماده سازی ماهی و میگو یک طرف، و نیاز به مهارت خاص از طرف دیگر، باعث شده است که گرایش به غذاهای دریایی در بین خانواده ها کم باشد. در این رابطه، برنامه های مشخصی برای بخش فرآوری به طور گسترده دیده نمی شود که حداقل خانواده ها با دریافت ماهی و میگوی آماده ی پخت، گرایش بیشتری پیدا کنند.
نکته دیگر، مجموع برنامه هایی که بتواند «آموزش پخت غذاهای دریایی» را هدف قرار دهد، در کشور بسیار اندک است. گاه و گداری خانواده ها به این گونه برنامه ها دسترسی دارند؛ اما واقعیت این است که غذاهای دریایی را نمی توان از روی کتاب آشپزی یا سرچ در گوگل به خوبی از آب در آورد. نیاز است که به صورت برنامه ریزی شده و در شعاع ملی، این حرکت صورت گیرد. که البته شیلات برای این بخش هم برنامه ای نداشته و ندارد.
چهارم: صادرات شیلات
حسینی در نشست خبری، تصریح کرد که در حال حاضر محصولات شیلاتی به کشورهای چین روسیه اوراسیا و کشورهای حاشیه خلیج فارس صادر می شود.
ما به طور دقیق نمی دانیم که این صادرات شیلات چیست و کدام انواع شیلات را شامل می شود. اما حدس می زنیم که ماهی های گران قیمتی مانند گوشت خاویار و خاویار، مورد مهم آن باشد. اما اگر سایر انواع ماهی را هم شامل شود، این صادرات با گرانی ماهی در ایران چه تناسبی می تواند داشته باشد؟ آیا ارزآوری مهم تر است از تغذیه سالم ملی؟
ما جواب این سوال را نمی دانیم و البته امیدواریم مسئولان ذیربط برای این نکات پاسخ در خورداشته باشند. با توجه به این که ما در بخش گوشت قرمز محدودیت داریم. فشار آوردن به این بخش برای تامین گوشت قرمز که خوراک غالب جامعه است، موجب فرسایش این بخش از یک سو و بی توجهی به گوشت سفید از سوی دیگر است.
با این نگاه، اگر ماهی ارزان شود و گرایش خانواده ها به گوشت سفید افزایش یابد، هم سلامت جامعه تضمین می شود، هم به اقتصاد خانواده ها و تنوع غذایی و نشاط اجتماعی حاصل از آن می رسیم و هم فشار از بخش گوشت قرمز برداشته می شود. با این رویه، چرا باید صادر کرد در حالی که منابع داخلی ضعیف است و نیاز داخلی تامین نشده است؟