printlogo


از منطق انرَژی تا رفیق استراتژیک،« اقتصادسرآمد» تحلیل می دهد
چین و روسیه متعهد استراتژیک ما نیستند

گروه نفت و انرژی – حمزه رستمی نیا - توسعه پروژه فاز یازده پارس جنوبی متوقف شد؛ زیرا روسیه نتوانست اوکراین را یک هفته ای شکست دهد. یک هفته پوتین مانند یک هفته ای صدام، دارد می رود برای هشت سال! آن هم معلوم نیست که روسیه از گرداب اوکراین خارج شود یا نه. اما بازنده ایران است که توسعه پارس جنوبی اش را از دست داد؛ زیرا روسیه می بیند که اگر آن منطقه توسعه پیدا کند، بازار گاز خودش می خوابد. 
بر اساس این تحلیلی اقتصادسرآمد، چین هم با بهانه تحریم ها میادین گازی را رها و حتا دست از ساخت آزادراه شمال کشید و رفت. اما این روزها برای طرح خودش به نام «کمربند راه» می خواهد برگردد؛ زیرا کمربندراه چینی، چین را به دنیا وصل می کند. حال که نفع خودش در میان است، با ترفندهی گوناگون به سوی ایران می آید، بی آن که به تحریم ها توجه کند. 
هم زمان، نفت روسیه را دارد به بهایی کمتر از نفت ایران می خرد و بازار ایران را تا حد زیادی رها کرده است. بهای نفت تحریمی ایران گویا فقط 30 درصد بهای نفت در بازار است و حال روسیه، با بهایی کمتر از 30درصد می فروشد! عجیب نیست که دو رفیق استراتژیک و دو شریک راهبردی ایران، هر دو خنجر از چپ و راست می زنند؟
خط لوله «نورد استریم ۲»  برای انتقال نفت روسیه به جنوب اروپا مد نظر پوتین بود. اوکراین را بر سر راه داشت و با خود اندیشید، یک هفته ای اکراین را می گیریم و مسیر نورداستریم 2 را با مالکیت تام و تمام راه می اندازیم؛ اما اوکراین آن تپه دست یافتنی نبود و شد قله قاف نایافتنی. این سیاست روسیه را تغییر داده است. منافع روسیه اکنون بر آن است که ایران را دور بزند و بازار گازی ایران را تحت الشعاع قرار دهد. 
میدان گازی پارس جنوبی 
بعد از خروج امریکا از طرح توسعه میدان گازی پارس جنوبی، روسیه با ولع وارد شد. پوتین به عقد قراردادهای متعدد با ایران با اشتیاق وارد شد و به سرعت شروع به فعالیت کرد. چین نیز وارد عرصه شد؛ اما هر دو عقب نشستند. یکی به بهانه جنگ اوکراین و دیگری به بهانه تحریم؛ اما هر دو یک نظر داشتند: تنگنای ایران برای کاهش قیمت نفت و گاز و از آن سو، بهره برداری بیشتر از کشورهایی مانند قطر و امارات و عربستان. فقط سر ایران بی کلاه ماند. 
پارس جنوبی قسمتی از یک میدان دو بخشی است که مساحت کل آن بالغ بر ۹۷۰۰ کیلومتر است؛ یعنی، بزرگ ترین میدان گازی درجهان.
مجموع ذخایر گازی این میدان بالغ بر ۵۱ تریلیون متر مکعب (تی سی  ام) گاز طبیعی و ۵۰ میلیارد بشکه میعانات گازی است. بخش متعلق به قطر با مساحت بالغ بر ۶۰۰۰ کیلومتر موسوم به «گنبد شمالی» یا میدان شمالی تامین‌کننده خوراک مورد نیاز گاز طبیعی مایع صادر شده توسط امارات به عنوان بزرگ ترین صادر کننده جهانی گاز مایع است.
بخش متعلق به ایران نیز با مساحت ۳۷۰۰ کیلومتر با تخمین ذخایر ۱۴.۲ تی.سی.ام به علاوه ۱۸ میلیارد بشکه میعانات گازی است. تخمین زده می‌شود که ۴۰ درصد از ذخایر ۳۳.۸ تریلیون متر مکعبی ایران را در خود جای داده و بیش از ۸۰ درصد تولید گاز ایران را تامین کند.

اشتیاق روسیه و چین
بعد از رفتن امریکا و سپس فرانسه از قراردادهای خود در صنعت گاز ایران، روسیه و چین شتابان سررسیدند و تفاهم نامه هایی امضا کردند و در مواردی هم به قرارداد رسیدند؛ اما هر دو به بهانه های مختلف از زیرکار شانه خالی کردند. قرارداد 40میلیارددلاری بین ایران و گازپروم روسیه یکی از آن ها بود. تفاهم نامه 15 میلیارددلاری توسعه پارس جنوبی نیز امضا شد. با شروع جنگ روسیه علیه اوکراین، پوتین به راحتی و بدون هیچ عذرخواهی یا تاوانی گفت: روسیه اکنون چیزی برای ایران ندارد! جز اس 300 و سوخو 35 که بیشتر برای روسیه ارزآوری داشت. 
چین نیز به قراردادها خود عمل نکرد و سمت و سوی قطر و عربستان را پیش گرفت. دلیل روشن است، این انرژی است که سیاست ها را می چیند. تا منطق انرَژی بر دنیای امروز حاکم است، هیچ کشوری، رفیق استراتژیک کشور دیگر نیست؛ بلکه فقط و فقط رفیق استراتژیک خودش است. کشورهایی مانند چین و روسیه اگر رفاقتی داشته باشند با منافع ملی و انرژی ارزان است نه چیز دیگر.
اکنون توسعه پارس جنوبی در حالی راکد است که قطر دارد از این منبع مشترک، بیشترین بهره برداری را می کند و ما چشم انتظار رفاقت کسانی هستیم که رفاقت با انرژی را می شناسند نه با ما. 
امریکا- فرانسه- روسیه- چین: تفاوت در کجاست؟
قبل از تحریم ها، امریکا و فرانسه در توسعه نفت و گاز ایران حضور پر رنگی داشتند. بعد از تحریم ها، جای خود را به روسیه و چین دادند. 
امریکا وضعیت مشخصی دارد و بنا به دشمنی ریشه ای جمهوری اسلامی با آن کشور، هر گونه رفتار امریکایی علیه ایران امروز، امری بدیهی است؛ اما فرانسه و روسیه و چین چه تفاوتی با امریکا یا روسیه و چین چه تفاوتی با فرانسه دارند؟
چین و روسیه رقیب سرسخت امریکا هستند. چین از نقطه نظر اقتصادی و روسیه از نقطه نظر نظامی. رقابت چین و روسیه با امریکاست نه از سر دوستی با ایران. چیزی که برای همه آن ها یک معنا دارد «انرژی» است نه دوستی و رفاقت. 

انرژی تعیین کننده سیاست ها
ایران کشوری است دارای انرژی. این یک حرف روشن و بدیهی است. کشورهای بزرگ اقتصادی برای رسیدن به انرژی ایران، به دنبال تفاهم و قرارداد هستند نه چیز دیگر. حال اگر منافع و انرژی آن ها از جای دیگری تامین شود، به همان سمت خواهند رفت؛ همان طور که چین به سراغ عربستان رفت و روسیه بازار گاز ایران را به هم ریخت. 
بنابراین این انرژی است که قانون است؛ نه چیز دیگر. شعارهای سطحی سیاسی و دم زدن از رفاقت استراتژیک، فقط از روی استیصال، سواد ناکافی و نبود اعتمادبه نفس است. وقتی چیزی برای رو کردن نداشته باشی، به دشمن ایدئولوژیکی خود می گویی رفیق استراتژیک!