سيلي ريال به صورت دلار
ایرج گلشنی
طي چند روز اخير شاهد سقوط آزاد دلار بوديم كه براي ما بسيار خوشايند بود. از اين كه ديديم كه بالاخره دلار در برابر ريال كم آورد و وادار به عقبنشيني شد، بسيار خرسنديم؛ كما اين كه همچنان نگرانيم كه مبادا ريال دوباره قافيه ببازد و از غافله عقب بماند. و بسيار علاقهمنديم كه ريال همچنان مقاومت كند و در قدم اول مانع صعود ارز و در قدم بعدي موجب شكست و عقبنشيني مكرر آن بشود.نكته اي كه در اين باره حائز اهميت است و اشاره به آن مناسبت دارد، رضايت مردم و رسانهها از موفقيت دولت سيزدهم در اين روزهاي اخير در برابر ارز مهاجم است. خبر ريزش دلار و قوت گرفتن ريال، بسيار بازتاب داشت و مردم با اميد به اين خبر نگاه و آن را براي همديگر تحليل ميكردند و در نهايت، لبخند رضايت از دولت بود كه ميتوانستي بر لبهاي مردم ببينيد. لبخندي همراه با سپاس و قدرداني. نكته اين است كه مردم با دولت دشمني ندارند. مردم با هيچ دولتي دشمني نداشته و ندارند؛ زيرا دشمني با دولت، هدف آنها نيست؛ بلكه هدف آنها تامين معاش خانواده است كه هم لبخند خانواده را ببينند و هم احساس شرمندگي نكنند. اين است كه منطق مردم براي مواجهه با رفتار دولتيها مشخص است: هر دولتي خوب كار كند و موفقيت را به سفره مردم هديه كند، مورد احترام و تاييد است و هر دولتي كه نتواند خوب كار كند و باعث كوچك شدن سفره خانواده ها و شرمندگي سرپرست خانوادهها بشود، مورد نكوهش. معادله بسيار ساده است. موضعگيري بسيار روشن است؛ «خوب كار كن، موفق عمل كن و رضايت بگير».اما اگر دولتي ميآيد و نميتواند كار خوب بكند و همه كاسه كوزهها را سر دست موهوم بيگانه ميشكند و سعي ميكند با بهانه آوردن، خودش را از گناه ناتواني تبرئه كند، مورد تاييد و رضايت مردم نيست. درك اين نكته نميتواند سخت باشد. بنابراين دو سوگيري غلط است:اول:اگر مردم را به ناسپاسي متهم كنيد، كار غلطي انجام شده است و جز جداكردن مردم از دولت و قراردادن قشري در برابر قشر ديگر كاري نكردهايد.دوم: تقصير با به گردن دستهاي بيگانه انداختن غلط است. هيچ كس شك ندارد كه ما در جنگ نرم و اقتصادي هستيم. رهبر معظم انقلاب اين را براي همه ما تبيين فرمودند؛ ديگر نياز نيست كس ديگري اين را بهانه كند و همه چيز را به گردن ديگران بيندازد و خودش را كنار بكشد. به طور طبيعي كار دشمن، دشمني است و ما به اين امر واقفيم؛ اما كار مسئولان هم مقاومت، كارآيي، تلاش و تدبير و اجراي جهادي است تا دشمن را به عقب براند. مانند سيلي كه ريال به گوش دلار نواخت، سيلي به گوش دشمن بنوازند و او را به زانو در بياورند. دشمن، يك تهديد است و كار مسئول لايق، پشت دشمن پنهان شدن و تقصير را به گردن دشمن انداختن نيست؛ بلكه تبديل كردن تهديد به فرصت، كار يك مسئول متعهد و متخصص است.