شناخت ارزش های معماری بافت تاریخی و جایگاه آن در توسعه پایدار
راهکاری برای توسعه بندر کنگ
نجمه ملک پور بهابادی - بنادر لنگه و کنگ، از بنادر تاریخی و با هویت کنارههای سواحل خلیج فارس بوده و بافت و سیمای شاخص این بنادر به علل و شرایط شکلگیری و تغییراتشان را در طول تاریخ ایجاد کرده است.
چهار مشخصه توسعه پایدار عبارتند از: آینده نگری، محیط گرایی، عدالت اجتماعی و مشارکت گرایی. تصمیمات مربوط به توسعه تنها در صورتی موفقاند که افراد در تصمیم گیری ها و در فرآیندهای علمی اجرای آن نقش داشته باشند. هم اکنون مشارکت تبدیل به ویژگی مشترک تمام روشهای توسعه شده است. تعریف های توسعه پایدار همگی بر اساس لزوم فعالیت گروههای مردمی در فرآیند توسعه شرکت گرفتهاند. « جهانی فکر و محلی عملی کنید » عبارتی است که در بحث های مربوط به توسعه پایدار از آن استفاده می شود. آنچه که برنامه عمران ملل متحد تحت عنوان مفهوم توسعه انسانی پایدار ارائه کرد، در بردارنده مفاهیمی چون دسترسی برابر به فرصت ها و مسئولیت در برابر نسلهای آینده بوده و بر ایجاد فضای اجتماعی قابلیتزا و بسط انتخاب های انسانی تاکید دارد. بر اساس تعاریف ذکر شده، علاوه بر اقتصاد و محیط زیست، تاکید بر جنبههای انسانی و اجتماعی توسعه برای بالا بردن کیفیت زندگی افراد نیز مطرح میشود. بنابراین هدف اصلی توسعه پایدار، اهداف اقتصادی، اهداف محیطی و اهداف اجتماعی است.
راهبرد توسعه
پس از تعیین هدف، انتخاب راهبرد مناسب برای رسیدن به آن امری ضروری است. امروزه با آشکار شدن نتایج ضعیف راهکارهای تجویزی، دولت محور و تهدیدکننده طرحهای توسعه شهری، توجه دولتها به سطوح پایین تر برنامه ریزی و مدیریت جلب شده است. بنابراین رویکردهایی همچون توسعه از بالا و یا توسعه منطقهای به ویژه در مواجهه با بافت های تاریخی و یا فرسوده شهری، جای خود را به مفاهیم محلهای، بهره برداری از پتانسیل های اجتماعی محلی و سیاستهای اجتماعی کشور به منظور توجه به تمام ابعاد زندگی شهری به ویژه بعد اجتماعی آن داده است. از سال ۱۹۷۰ به بعد، توسعهی منطقه ای شاهد یک تغییر مهم در طبیعت خود بود و آن درونی شدن هر چه بیشتر آن می باشد. گذار از یک چشم انداز توسعه از بالا به چشم انداز توسعه از پایین و گذار از مسئلهی توزیع مجدد به مسئلهی ایجاد منابع، به چیزی بیشتر از تنظیم مجدد نظریههای منطقهای موجود نیاز دارد. تمرکز کردن روی درونزا بودن ساز کار توسعه از جمله روی تعاملاتی که منجر به تغییر و سازگاری سیستم های مولد محلی می شوند، ضروری به نظر میرسد. بنابراین توسعه از درون به عنوان راهبردی مناسب برای رسیدن به توسعه پایدار مطرح می شود.
توسعه درون زا
استفاده از منابع درونزا یکی از اصول کار در چارچوب توسعه پایدار است. راهبرد توانمندسازی (توسعه درونزا) درپی ظرفیت سازی در اجتماعات برای حل مشکلات آنها با اندیشه، منابع و بازوی خود آنهاست. در این راهبرد قبل از اینکه راه حل های مهندسی مطرح بشود فرآیندهای ساختاری برای فعال کردن اجتماعات محلی طراحی شده و هرگز مردم را به صورت منفعلانه در برابر طرح های از پیش تعیین شده قرار نمی دهد. بدین ترتیب راهکارهای برآمده از این راهبرد، در پی تشکیل سرمایههای انسانی و اجتماعی با اقدامات جمعی و بهبود فضاسازی زیستی است.
به طور کلی اهداف توسعه درون زا به صورت زیر قابل دسته بندی است:
-محوریت مردم مشارکت عمومی
-رابطه جوهری میان مردم و توزیعکنندگان
-تکامل محصول و مردم
-عدالت
درون زایی میتواند نتیجه میل شدید به استقلال باشد و یا ریشه در فقدان منابع خارجی و فقر داشته باشد. اگر عامل درونزایی فقر یا عدم حضور فرصت ها باشد، به وضعیتی ناپایا میانجامد. بنابراین راهبرد توسعه درونزا برای رسیدن به پایداری، به معنای شناخت همهی فرصت ها و منابع محلی در هر سه زمینه اجتماعی، اقتصادی و محیطی و بهره مند شدن از آنهاست. در توسعه درونزای اجتماعات محلی همواره دو رویکرد مطرح است؛ رویکرد دارایی مبنا رویکرد نیاز مبنا.
رویکرد دارایی مبنا
در ادبیات توسعه شواهدی وجود دارد دال بر اینکه عکس روستانشینان هنگامی که با واقعیت های خشن اقتصادی و یا شرایط سخت جغرافیایی مواجه میشوند، به دانسته های بومی به منابع فرهنگی خود متوسل می شوند تا بتوانند از این راه با تنش های محیط زندگی و اقتصاد خود کنار آیند. در این جوامع، ساختمان، ساخت و فرآیندهای سنتی برای پاسخگویی به نیازهای آنها وجود دارد. موارد مزبور می توانند قسمتهایی از آن از آن چیزی باشند که جوتوبا آن را منابع غیر قراردادی جامعه نام نهاد است. این امکانات شامل منابع فرهنگی مردم بومی، شعور آگاهانه اجتماعی و هویت گروهی که مولد مسئولیتهای عامه است می باشد. در حقیقت این امکانات به عنوان دارایی های هر اجتماع و بهره گرفتن از آنها برای ایجاد ظرفیت است و این ظرفیت سازی به خودی خود موجب رفع بخش زیادی از نیازهای خواهد شد.