printlogo


در نشست بررسی صنعت گردشگری دریایی مطرح شد:
راهبرد ملی ما  در حوزه گردشگری دریایی چیست؟

گروه دانش دریا - صنعت گردشگری، پس از صنایع خودروسازی، ساختمان و غذایی، چهارمین صنعت برتر و متنوع ترین صنعت جهان است. کشور ایران یکی از قطب های مهم گردشگری دنیا با توجه به دارا بودن تنوع اقلیمی، تمدن و فرهنگ، طبیعت و .. می باشد. در سند چشم انداز افق 1404، جذب سالانه 20 میلیون گردشگر از بازار جهانی با درآمد 30 میلیارد دلاری برنامه ریزی شده است؛ اما روند کنونی با توجه به نزدیکی به افق یاد شده، به هیچ عنوان رضایت بخش نیست. گردشگری دریایی که باید به همراه گردشگری ساحلی عنوان گردد در کشور ما که دارای 7 استان ساحلی در شمال و جنوب کشور با 5800 کیلومتر ساحل است و موقعیت مناسب ایران در جغرافیایی جهانی، فرصت کم نظیری را برای کشور فراهم آورده است که می تواند درآمد سرشاری را برای کشور ایجاد کرده و وابستگی کشور به منابع نفتی را کم کند. گردشگری دریایی و ساحلی از اشکال پرطرفدار گردشگری در دنیاست که مزایای مستقیم و غیرمستقیم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... برای کشور و به ویژه برای ساکنان بومی مناطق ساحلی ایجاد می کند.سومين نشست تخصصي اقتصاددرياپايه كه به ابتكار و اجرای روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد و حمايت برخی از ارکان دریایی کشور آغازشد، این بار به ميزباني گرم موسسه رده‌بندي ايرانيان برگزار شد و موضوع مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت. در اين نشست كه با حضور مهندس فاطمي- مديركل توسعه گردشگري داخلي وزارتخانه میراث و گردشگری، كاپيتان مزيني‌فر- پژوهشگر گردشگري دريايي و مهندس صفري –رئيس هيات مديره انجمن مهندسي دريايي و تعدادي از فعالان گردشگري برگزار شد، كارشناسان به بررسي ماهيت، وضعيت و ظرفيت‌هاي گردشگري دريايي ايران پرداختند .

سؤال: راهبرد ملی ما در حوزه گردشگری دریایی چیست؟
مصطفیی فاطمی: از قضا، در جلسات اخیر صحبت از چشم انداز و راهبرد در حوزه گردشگری دریایی در وزارت میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی شده است که ایجاد و توسعه سازه‌های آبی، آبی ـ خاکی و خاکی در بحث گردشگری ساحل و دریا مي‌باشد. برای راهبرد ملی، ما سند توسعه گردشگری کشور را داریم که یک بند آن در حوزه آبی ـ بیشتر سدهاست. اما به صورت جامع چنین چیزی وجود ندارد

سؤال: آیا به زعم شما ـ دکتر مزینی فرـ گردشگری ساحلی و دریایی یکی است و آیا اصولاً شما هفت میلیون گردشگر دریایی را تأیید مي‌کنید؟ و آیا سفر متداول مردم به خطه شمال کشور جزء گردشگری محسوب مي‌شود؟
امیرحسین مزینی فر: گردشگری ساحلی و دریایی دو موضوع جدا ولی به هم پیوسته هستند و 7 میلیون گردشگر دریایی قابل تأیید نمي‌باشد. 
درخصوص سفر به شمال همچنان که قبلاً ذکر شد گردشگر یک تعریف مشخص دارد و آن هم اینکه کسی است که در مقصد گردشگری، حداقل به انداز یک و هشت دهم برابر افراد ساکن در مقصد هزینه کند. با این تعریف، اگر هر کسی در سفر خود حداقل این مقدار را هزینه کند، گردشگر محسوب مي‌شود. به عنوان بخش خصوصی، این تعریف صراحت دارد و به دنبال بیلان سازی نیستم.
مصطفی فاطمی: من باید یک نکته را متذکر شوم؛ تعریف سازمان جهانی جهانگردی آن چیزی است که قبلاً ذکر کردم. تعریف ایشان از بعد اقتصادی است. از نظر این تعریف، 7 میلیون گردشگر دریایی صحت خواهد داشت. 

سؤال: مهم ترین دلایل عدم توسعه گردشگری دریایی به به صورت فهرست وار بفرمایید؟
مصطفی فاطمی: مهم ترین دلیل عدم توسعه گردشگری دریایی همچنان که دوستان هم ذکر کردند، تعدد سازمان‌های ذی نقش است که تعداد آن صورت دوره ای افزایش هم مي‌یابد. جدیداً هم کمیته‌هایی هم در شهرداری استان‌های ساحلی ایجاد شده اند که آنها هم تصمیم گیرنده هستند.

سؤال: چرا گردشگری دریایی در ایران گران مي‌باشد و به طور میانگین روزانه بین 3 تا 7 میلیون تومان استفاده از شناورهای بزرگ دریایی هزینه دارد؟
مصطفی فاطمی: یک علت آن به دلیل هزینه تمام شده بالای آن است و از طرف دیگر تعداد متقاضی استفاده از آن کم است. برای اینکه بتوانیم از پتاسیل دریا و خطوط دریایی داشته باشیم باید یک طرح تجاری (Business Plan) برای آن سفر داشته باشیم. در کشور ما موانع جدی وجود دارد؛ یکی مانع آن بحث اقتصادی است. مانع جدی دوم، این است که زیرساخت‌های ما نمي‌توانند گردشگری دریایی را پشتیبانی کنند. 
برای نمونه یک کشتی تفریحی در ساحل بوشهر بوده است که استاندار آن استان اصرار داشت که یک خط دریایی برای سفر به قطر در آنجا راه بنیدازیم. آن کشتی گنجایش 2000 مسافر و 1700 خودرو را دارد. با ارزیابی آن کشتی به استاندار گفته شد که راه اندازی این خط دریایی، به دلیل آن که بوشهر فاقد خط ریلی ایت و خط هوایی پاسخگوی میزان مسافر لازم نیست، امکان ندارد. تعداد مسافر مورد نیاز باید از مناطق جمعیتی سایر نقاط کشور تأمین شود که روزانه باید بیشتر از 20 پرواز به بوشهر رقم بخورد و به صورت چارتری باشد؛ چرا که مسافر برگشت وجود ندارد. از طرف دیگر، اسکله لازم برای مسافرگیری کشتی مورد نیاز وجود ندارد. 
راهبردهای گردشگری در کشورهای مختلف، متفاوت است؛ اما معمولاً دو راهبرد مشترک است. یکی تطابق صندلی و تخت است؛ به این معنا که به همان اندازه که تخت هتل ایجاد مي‌کنیم، باید صندلی هواپیما وجود داشته باشد. بنابراین به اندازه ای که تخت کشتی ایجاد مي‌کنیم باید زیرساخت کافی برای پوشش و پشتیبانی باید داشته باشیم. 
در کشور ما، معمولاً با توجه به نقایص، به یک موضوع و بعد توجه مي‌شود و این تطابق مد نظر قرار نمي‌گیرد. برای مثال همین تعداد قابل توجه کشتی در کشور که درخواست مجوز گردشگری دارند، اما سایر زیرساخت‌ها از این درخواست‌ها پشتیبانی نمي‌کنند.
امیرحسین مزینی فر: به صورت کلی در دنیا، گردشگری دریایی یک گردشگری لوکس و گران به حساب مي‌آید. به خاطر همین هم خدماتی که در حوزه گردشگری ارائه مي‌شود هم خدمات لوکسی و گرانی هستند و معمولاً متقاضی کمي‌دارند. 
سؤال: بنابراین هفت میلیون گردشگر دریایی نباید داشته باشیم؟
مصطفی فاطمی: این بسته به تعریفی دارد که از گردشگری بشود.
امیرحسین مزینی فر: اقتصاد دریا با اقتصاد ساحل تفاوت‌هایی دارد. اول، اقتصاد دریا، سرمایه گذاری کلان مي‌خواهد؛ الان سرمایه گذاری به میزان یکصد میلیارد تومان در خشکی سرمایه گذاری قابل توجهی محسوب مي‌شود؛ اما همین مقدار در دریا، ناچیز به حساب مي‌آید. 
دوم، سرمایه گذاری در دریا ریسک بسیار بالایی دارد. و سوم، بازده سرمایه گذاری دریا نسبت به خشکی بسیار متفاوت است.
هزینه هفت میلیون تومانی برای هر روز گردش دریایی نسبت به هزینه‌های نُرم دنیا، بسیار پایین است؛ مثلاً برای یک سفر هفت روزه با یک کشتی 4 ستاره (و نه 7 ستاره) که در سه کشور اروپایی توقف خواهد داشت، باید 360 میلیون تومان بپردازید که نسبت مبلغ هفت میلیون تومانی قابل توجه است و بالا بودن مبلغ 7 میلیون تومان در کشور ما به میزان پایین سرانه درآمد کشور بر مي‌گردد.
حسن رضا صفری: درباره علت عدم بازدارندگی قوانین باید گفت در آن 37 دستگاه مرتبط، چون تعریفی از گردشگری دریایی و ساحلی نداریم، سایر فعالیت‌های دریایی و ساحلی را به گردشگری دریایی و ساحلی تعبیر مي‌کنند و چون در موضوع دیگری از فعالیت دریایی مجوز صادر مي‌کنند، انتظار دارند که در زمینه گردشگری دریایی نیز مرجع صدور مجوز باشند. 
ایزو یک کمیته ای به نام 228 TC یا228 Technical Committee دارد که در آن بالغ بر 200 استاندارد موجود است که هم گردشگری دریایی و هم دیگر حوزه‌های گردشگری به ویژه سیستم مدیریت گردشگری تعیین کرده است. ما باید با توجه به تجربیات دنیا، قوانین شفافی را نوشته و نقش سازمان‌های مختلف را به صورت ساده و مشخص تعیین کنیم که مانع کار و فعالیت یک دیگر و گردشگری دریایی نشده و هرکدام نقش خود را در یک مسیر هماهنگ و متمرکز انجام دهند. 
ما باید تعریف اسکله‌های گردشگری را از تعریف اسکله‌های تجاری و کاربردهای مبهم مجزا کنیم و فرصت بهره گیری از سواحل و دریا را در قانون در نواحی که مي‌توان گردشگری دریایی و ساحلی ایجاد کنیم، تسهیل نماییم. 

سؤال: اقتصاد گردشگری در ایران چقدر به اقتصاد ایران و تولید ناخالص داخلی یاری مي‌رساند؟ 
مصطفی فاطمی: اگر عایدی مستقیم از گردشگری را منظور کنیم کمتر از یک درصد اقتصاد کشور را شامل مي‌شود. اما اگر درآمدهای غیرمستقیم و جانبی را مانند سازمان جهانکردی جهانی مدنظر قرار دهیمف بخش عمده ای از اقتصاد کشور درگیر حوزه گردشگری است. 
برای نمونه در دوره کرونا که جریان سفرها مختل شده بود، خسارت قابل توجهی به اقتصادها وارد شد. از ابتدای سال تا همین تعطیلات اخیر، حدود دو ماه حدود 80 میلیون سفر در کشور رقم خورده است. این آمار از چند جای مختلف، از ترددشمارهای موبایل، ترددشمارهای خودرو، اسکان در اماکن ومصرف سوخت به دست آمده است. اگر این 80 میلیون نفر به طور متوسط روزانه 500 هزار تومان هزینه کنند، به میزان 40 هزار میلیارد تومان صرف مي‌شود. این چرخه مالی است که گردشگری ایجاد مي‌کند و یکی از بزرگترین چرخه‌های مالی کشور است. 

سؤال: در برخی برآوردها، گردشگری برای ایران، معادل 10 تا 12 برابر فروش نفت ارزآوری برای کشور دارد، آیا امکان پذیر است؟ یعنی اگر نفت سالانه، 20 میلیارد دلار عایدی برای کشور ایجاد کند، گردشگری 200 میلیارد دلار مي‌تواند درآمد برای کشور ایجاد کند؟
مصطفی فاطمی: درآمد گردشگری کشور ترکیه بیشتر از درآمد نفت ماست.
امیرحسین مزینی فر: بیشتر هم مي‌تواند باشد. ذکر یک مثال مي‌تواند کمک کننده باشد؛ از سال 2009 تا 2014 تیتر اول تمام رسانه‌های اروپایی مدام درباره بدهی‌های خارجی کشور یونان و احتمال ورشکستگی اقتصاد آن بوده است. از سال 2014 یونان از صدر اخبار اروپا کنار رفت! چه اتفاقی برای یونان افتاد؟ ما باید اتفاق مشابهی را برای ایران رقم بزنیم. 
جبران تمام عقب ماندگی اقتصادی خود را بر روی صنعت کروز متمرکز کرد و امروزه بعد از کرونا عدد ورودی گردشگر از طریق کروز را به 22 میلیون نفر رسانده است و هدف آنها در پایان سال میلادی، 30 میلیون گردشگر کروز است. حتی ایستگاه‌های مترو و بی آر تی آنها در ایستگاه‌های کروز باز مي‌شوند. راه نجات گردشگری، گردشگری دریایی مانند کروز است. هر چقدر هم گردش مالی سفرهای داخلی بالا باشد؛ اما آورده ای برای کشور ایجاد نمي‌کند و تنها از این جیب به آن جیب در داخل کشور وارد مي‌شود. 
ما اگر به درآمد گردشگری گوشه چشمي‌داریم، باید برای ما میزان ورود گردشگر خارجی و هزینه کرد آنها برای هزینه‌های هتل و هزینه‌های جاری مهم باشد. هفت میلیون تومان هزینه روزانه گردشگری دریایی داخلی به معنای 134 دلار در حوزه گردشگری دریایی است که این عدد در این حوزه در سطح بین المللی شبیه شوخی است. 

سؤال آخر: برای مقوله تبلیغ، آموزش و فرهنگ سازی در رابطه به گردشگری دریایی چه اقداماتی انجام شده ویا خواهد شد؟
مصطفی فاطمی: حوزه تبلیغ در کل پایین ترین هزینه در کشور را به خود اختصاص مي‌دهد. بودجه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کمترین بودجه را در بین وزراتخانه‌ها دارد و نسبت به وزارتخانه قبل از خودش به میزان 50 درصد کمتر دریافتی دارد و در حوزه تبلیغات نیز، بودجه بسیار ناچیز اختصاص مي‌یابد. اگر هم بخواهیم تبلیغات کنیم با آن بودجه کاری از پیش نمي‌رود. 
برای تبلیغات با مراجعه به قوانین، با کسانی مواجه شدیم که در زمینه تبلیغات خارجی فعالیت کنند، از معافیت‌های مالیاتی برخوردار هستند و سعی داریم از این مسیر برای کشور تبلیغات انجام دهیم.
در خصوص تبلیغات و فرهنگ سازی داخلی با توجه به اختصاص حداقلی بودجه مربوطه و تخصیص قطره چکانی، فعالیت‌های محدودی چون خبرسازی، معرفی به اشکال مختلف، حضور در نمایشگاه‌های مختلف داخلی و خارجی صورت مي‌گیرد. ما بعد از یک سری اتفاقات سیاسی در کشور در هفت ماه قبل، یک نمایشگاهی برگزار کردیم که بزرگترین نمایشگاه ما تاکنون محسوب مي‌شود.
در واقع در حوزه گردشگری، تابع یک سری اتفاقاتی هستیم که بدون لحاظ آنها نمي‌توان گردشگری را پیش برد. هفت بحران همچون ارتباط یا قطع ارتباط با دنیا، سیل و زلزله، جنگ و اغتشاش، قطعی اینترنت و نوسانات اینترنت، بحران‌های سلامت و ... بحران‌های گردشگری حساب مي‌شوند که در کشور شش مورد آن را داشتیم. هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که همه بحران‌های گردشگری را با هم داشته باشد. و این حجم از بحران‌ها، پیشبرد امور گردشگری در کشور را دچار پیچیدگی کرده است. 
ما در بحث گردشگری با یک جریان وسیع و متنوعی از ذی نفعان در حوزه گردشگری از سلامت تا دریا مواجهیم که نقش آفرینان حوزه گردشگری محسوب مي‌شوند. اگر بتوانیم از ظرفیت‌های همدیگر استفاده کنیم بهتر مي‌توانیم پیش برویم.