توسعه مَکُران زیر ذره بین
ایرج گلشنی- نظر به تاسيس سازمان توسعه مَكُران و قراري كه شروع آن محتمل در سال جاري است، بر آن شديم دو نكته مهم را يادآور شويم:
اول: محاسبه ديركرد
وقتي سازماني نوظهور است و تازه تاسيس ميشود، اين اشتباه هالهاي ذهن مسئولان جديد اين سازمان را در بر ميگيرد كه: ما تازه شروع كردهايم. اين تازه شروع كردن، يك اشتباه بزرگ و فاحش است و باعث ميشود نگاهي به گذشته نداشته باشند و به دنبال جبران عقبماندگي گذشته نباشند. اين كه مسئولي بگويد، گذشته به من مربوط نيست، نشان از بيمسئوليتي و عدم درك عميق او دارد. گذشته به همه ما مربوط است و متقصر عقبماندگي همه ما هستيم و كسي از اين اتهام مبرا نيست و محكوم است به جبران.
اين خطر ميرود كه سازمان نوبنياد توسعه مَكُران هم به اين بينديشد كه خب! ما تازه راه افتادهايم! با چنين طرز فكري است كه روند كند و بيمايه و رفتار كژدار و مريز مديريت دولتي بر افكار مسئولان حاكم ميشود و خيال ميكند براي شروع فعاليت و اجراي اولين طرح، ماهها و بلكه سالها وقت دارد.واقعيت اين است كه ما در توسعه مَكُران، بسيار عقبماندگي داريم. بسيار ديركرد داريم و بسيار بايد جبران كنيم. سازمان نوظهور توسعه مَكُران بايد روي تابلوي جلوي ديد رئيس و كاركنان بنويسد: ما حداقل نيم قرن تآخير داريم. اگر چنين كنند، مسئولانه مسئوليت همه چيز را به عهده گرفته و قهرمانانه براي جبران كمكاري نيم قرني، تلاش مجدانه ميكنند. در چنين حالي است كه عباراتي مانند «مديريت جهادي و اقدام انقلابي» معنا پيدا ميكند.
دوم: فرافكني
ترس از فرافكني است براي سازماني نوظهور كه با تجهيزات قوي و پرسنل كاري و مديران رشيد و تصميمگير تجهيز نشده باشد. اين كشتي كه از پاروزنان غيرتمند برخوردار نمیباشد، ناتواني و جهالت خود را سريع فرافكني ميكنند و به گردن اين و آن مياندازند. اين در دولت سيزدهم تقريبا مد شده است كه همه چيز را به گردن دولت روحاني بيندازند و حتا نيشخندي به احمدي نژاد و تلخندي به هاشمي داشته باشند. بهطور كلي، مد كردهاند كه بگويند ما 35 سال پيش دولت نداشتيم و اگر داشتيم يا خائن بودند يا انگليسي يا امريكايي و از اين حرف ها. فرافكني به تمام معنا.
انتظار منطقي اين است كه دولت صداقت داشته باشد. سازمان نوظهورش را طوري ارنج كند كه دروازهبانش دروازهبان، هافبكش هافبك و مهاجمش مهاجم و گل زن باشد. در غير اين صورت، چيزي كه به دولت افزوده ميشود، تغيير مدير و رئيس سازمان، و چيزي كه عايد مردم ميشود، گذشت زمان و ديركرد دوباره است كه نسلها بايد چند برابر تاوان آن را پس بدهند.
راهكار:
بايد شهامت داشته باشند كه توسعه مَكُران را با توسعه ساير مناطق جهان كه روزي رقيب يا عقبتر از ما بودند مقايسه كنند. بايد نگاه كنند به كره جنوبي كه روزي نسبت به ايران يك روستاي بزرگ بود و الان قبله آمال! اگر از بخش خصوصي چه به صورت حقيقي و چه حقوقي استفاده نشود و همان دولتيها را از اين شورا و آن سازمان به اين سازمان نوظهور بياورند، هيچ اتفاقي نخواهد افتاد؛ فقط يك سازمان به سازمانهاي دولتي اضافه شده است كه هم بايد حرص بخوريم و هم بايد استرس اختلاس و رانت جديد داشته باشيم.