printlogo


در چهارمین نشست تخصصی اقتصاددریاپایه مطرح شد:
گردشگری دریایی مسافرت ساحلی نیست

گروه دانش دریا- امید اسماعیلی- وجود 5800 کیلومتر مرز دریایی  و دسترسی به آب‌های گرم و آزاد از طریق دریای عمان، وجود پتانسیل اکوتوریسم و ژئوتوریسم در مناطق ساحلی به ویژه سواحل جنوب، فرصت کم‌نظیری برای کشور فراهم آورده است که در صورت بهره‌برداری مناسب از طریق برنامه‌ریزی میان‌مدت ودرازمدت، مي‌تواند درآمدهای بسیار بیشتری را نسبت به منابع هیدروکربنی برای کشور رقم بزند.
در ادامه سلسله نشست های تخصصی اقتصاد دریاپایه که به ابتکار روزنامه دریایی اقتصادسرآمد برگزار می شود، چهارمین نشست تخصصی با موضوع استانداردهای جهانی در حوزه گردشگری و به ویژه گردشگری دریایی وآسیب شناسی گردشگری دریایی در ایران و تدابیر و راهکارهای آن با حضور حسن رضا صفری، مدیرعامل مؤسسه رده بندی ایرانیان و عبداله سپاهی، عضو هیأت علمي‌دانشگاه علم و صنعت در محل مؤسسه رده بندی ایرانیان و میزبانی گرم آنها پی گرفته شد که در ذیل مشروح آن را با هم مرور می کنیم:

 سؤال: 
در سطح جهانی، آیا مؤسسات بین‌المللی این وظیفه را برعهده دارند؟
صفری:
بله! تمام مؤسسات رده‌بندي دنیا، الزامات و استانداردهای شناورهای مختلف تفریحی گردشگری دریایی و ساحلی را تعیین و گواهی مي‌کنند و هیچ مجوز فنی، ایمنی و قانونی دیگری خارج از مؤسسات رده‌بندی برای فعالیت گردشگری صادر نمي‌شود. در دنیا، دولت‌ها تنظیم گر، تسهیل  و ناظر بر حسن اجرا هستند، اما گواهی‌دهنده و مجوزدهنده، مؤسسات رده‌بندی هستند. یعنی دولت‌ها به جای صدور مجوز برای فعالیت‌های گردشگری، مجوز به مؤسسات رده‌بندی مي‌دهند و بر فعالیت این مؤسسات در قالب مقررات و الزامات و پیوست فرهنگی نظارت مي‌کند و به جای اين‌كه بر هزاران فعال گردشگری و گردشگر نظارت کنند، بر یک مؤسسه  نظارت دارند.

سؤال: 
همچنان که تاييد كرديد، هزینه روزانه حداقل 7 میلیون تومان برای گردشگری دریایی در ایران، نسبت به هزینه‌های گردشگری در دنیا که یک سفر لوکس و گرانی است، اين رقم، شوخی به نظر مي‌رسد؛ اما همين هزينه اندك نسبت به گردشگري دريايي در سطح جهان، برای بیشتر مردم کشور ما هزینه بالایی محسوب مي‌شود؛ با اين حال، برخلاف تصور گراني گردشگري دريايي در ايران، شاهد هستیم که هزینه چند برابری پرداخت مي‌شود براي سفري مثلا به آنتاليا. اين را چگونه مي‌شود فهميد؟
سپاهی: 
این مسأله بیشتر از اين‌كه مسأله فنی و اقتصادی باشد، مسأله فرهنگی است.
صفری:
البته وقتی اذعان مي‌شود که سفر دریایی گران است، باید پرسید برای چه کسی گران است؟ یا آن‌هایی که به ترکیه مي‌روند چند درصد این جامعه هستند؟ گرچه بازار گردشگری دریایی در ایران وسیع و گسترده است، اما چند درصد از جامعه ما مي‌توانند به آن دسترسی داشته باشند؟ 
وقتی از گردشگری جذاب صحبت مي‌شود، باید جذاب برای عموم منظور باشد، نه برای فقط چند درصد جامعه! 

سپاهی:
چیزی که قبل از صنعت گردشگری دریایی، مسافربری دریایی ماست که توجیه اقتصادی ندارد. به طور مشخص، وقتی طی جلساتی با مدیران شرکت والفجر که متولی مسافربری دریایی در ایران است، علت غیراقتصادی بودن مسافربری دریایی بررسی شد، به عواملی چون هزینه‌ها، مسائل قانونی که دولت‌ها باید حل و فصل کنند و... اشاره مي‌شود.
اما گردشگری دریایی لزوماً وضعیت مانند مسافربری دریایی ندارد، اما مردم ما انتظار دارند که گردشگری دریایی مانند استفاده از قطار و خطوط ریلی ارزان باشد، ولی از پرداختن به هزینه‌های تفریحی دریایی ابایی ندارند. مثلاً در جزیره کیش، هزینه ای که برای شناورهای تفریحی پرداخت مي‌شود قابل توجه است، اما مردم از آن استقبال مي‌کنند. به همین دلیل درآمد شناورهای دریایی قابل توجه و  با صرفه اقتصادی است. 

سؤال: پرسش قبل همچنان بی پاسخ مانده است. مردم ما حداقل سه برابر هزینه گردشگری روزانه هزینه مي‌کنند تا به آنتالیا و استفاده از ساحل و دریای آن بروند و ارز زیادی را از کشور خارج مي‌کنند. چرا؟
سپاهی:
درباره این موضوع چند بحث وجود دارد؛ یکی نگاه منفی مردم کشور ماست که فکر مي‌کنند در سواحل و دریایی داخل از امنیت کافی برخوردار نیستند. 
یک وجه ديگر آن، مسائل فرهنگی و پوشش مد نظر گردشگران است و مبحث دیگر این موضوع، بحث بسته‌های خدمات گردشگری است. 
وقتی یک گردشگر ایرانی به کشورهای همسایه مي‌رود با بسته‌های متنوع خدمات گردشگری از پارک‌های آبی، شاتل‌ها و شناورها و حتی مسائل دیگری که در فرهنگ ما متعارف نیست، مواجه مي‌شود و گردشگر حاضر مي‌شود تا هزینه آن بسته تفریحی را بپردازد.
یکی از دلایلی که باعث شده است تا این بسته‌های خدمات گردشگری در ایران وجود نداشته باشد، همان فرآیند طولانی کسب مجوز است. و بعد از آن نیز در مرحله بهره برداری، سرمايه‌گذار با موانع زیادی روبرو خواهد شد و سپس مسائل فرهنگي است كه محدوديت‌هايي ايجاد مي‌كند. 

سؤال: به نظر مي‌رسد که مسأله از جانب دولت باشد. وقتی صنعت گردشگری مي‌تواند تا 10 برابر صادرات نفت به کشور ارز وارد کند، مشکل دولت با این گردشگری چیست؟
دکتر سپاهی:
فرهنگ غالب مدیران ما، فرهنگ ساحلی و دریایی نیست! نه تنها فرهنگ لازم را ندارند، بلکه نگاه متناقض و اشتباهی هم دارند. در کشور ما هر جا خواسته شد وارد دریا شویم، از خشکی و ساحل شروع کردیم؛ یعنی پارک‌های ساحلی ایجاد کردیم و ابا داشتیم که از خط ساحلی عبور کرده و وارد دریا شویم. این رویکرد اشتباه است؛ توسعه گردشگری دریایی باید از داخل دریا شروع شود و با شروع و توسعه گردشگری از داخل دریا، خود به خود ساحل آن هم رشد مي‌کند.
در کشور میل زیادی برای ایجاد جاده ساحل و پارک‌های ساحلی وجود دارد، درصورتی که مي‌توان به هزینه‌های کمتر شناورهای تفریحی و سوئیت‌های ساحلی ایجاد کرد. در دهکده‌های دریایی، سوئیت‌های 50 تا 60 متری بر روی شناورهای ایجاد مي‌شود که به جای پرداخت هزینه بالاتر برای اقامت در هتل، مي‌توانید در یک سوئیت شناور که بر روی یک بارج تعبیه شده و با لنگر ثابت شده است، با هزینه کمتر اقامت داشته باشید.

سؤال: بنابراین قدم اول، فرهنگ سازی برای مسئولان کشور واجب تر از فرهنگ سازی برای مردم است؛ چون خود تصمیم ساز و تصمیم گیر فرهنگ لازم را ندارد. 
شما به عنوان کارشناس و فعال گردشگری دریایی در ایران، آیا آمار 7 میلیون نفری گردشگری دریایی کشور را که آقای صفایی- مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی- اعلام کردند را تأیید مي‌کنید؟

سپاهی:
همان طور که قبلاً تصریح کردم گردشگری دریایی در ایران تعریف کامل و جامعی ندارد؛ شاید منظور ایشان تعداد مسافران وارد شده به استان‌های ساحلی باشد، ولی قطعاً همه این افراد از خدمات گردشگری دریایی استفاده نکرده‌اند.
فرض کنید به یکی از شهرهای استان‌های ساحلی شمال سفر کنید، صرف ورود به یک شهر ساحلی، گردشگری دریایی محسوب نمي‌شود و اگر برای تفریح به ساحل آن شهر وارد شود، گردشگر ساحلی خواهد بود. باید تفاوتی بین گردشگر ساحلی و دریایی قائل شد. گردشگری ساحلی یکی از شقوق گردشگری دریایی است؛ اما ما به دنبال ارزش افزوده از خود دريا هستیم.
سؤال: در مورد آموزش و فرهنگ سازی برای گردشگری دریایی بارها صحبت شد. متولی آموزش و فرهنگ سازی گردشگری دریایی در ایران کیست؟
سپاهی:
نداریم! ما الان در حوزه هتل‌داری متولی زیادی داریم. الان اگر بخواهید در رشته هتل‌داری تحصیل کنید یا یک دوره هتل‌داری بگذرانید و یا یک کتاب در مورد هتل‌داری مطالعه کنید، دسترسی کافی وجود دارد. اما برای گردشگری دریایی هیچ کدام از آن ها وجود ندارد. 

سؤال: شما در سخنان‌تان از تجمیع و تمرکز مدیریت برای امر گردشگری گفته‌اید؛ در حالی که به روایت مختلف از 24 تا 37 سازمان در این خصوص وجود دارد. تمرکز و تجمیع آن‌ها چگونه ممکن است؟
در کشور ما وقتی دفتر متمرکزی به عنوان مدیریت گردشگری دریایی نداریم، باید یکی از سازمان‌های مسئول مرکز و محور این فعالیت شده و بقیه سازمان‌ها را دور یک میز جمع کند. کشور ما 7 استان ساحلی دارد؛ خیلی از مسائل فنی آن‌ها مشترک اما ايجاد هماهنگي بين اركان گردشگري و سازمان‌هاي ذي‌ربط، زمان بر است.

سؤال: در حوزه صادرات نامرئی (گردشگری) سه رکن امنیت، بازاریابی و زیرساخت معنا دارد. وضعیت کشور ما در کدام بخش از این سه حوزه مناسب و در کدام بخش نامناسب است؟
سپاهی:
در ایران بحثی به عنوان امنیت و بحثی به عنوان احساس امنیت وجود دارد. در واقع احساس ناامنی به مراتب بدتر از وجود ناامنی است. در گردشگری دریایی همان طور که تأکید شد باید توسعه از درون آب شروع شود؛ چرا که امنیت در داخل دریا به جرأت مي‌توان گفت بالاتر از ساحل است. 
آب امنیت و ایمنی بالاتر از ساحل را دارد. در ساحل معمولاً پدیده‌های مانند امواج و جذر و مد معمولاً ایجاد خطر مي‌کنند که در داخل دریا وجود ندارد.
در مورد بازاریابی، چیزی به این عنوان در کشور وجود ندارد. نگاه کلی به بازار گردشگری ما متأثر از نوع نگاه دنیا به کشور است که آن را ناامن و خطرناک تصور مي‌کنند. اما برای مثال اگر از تمام گردشگران ایرانی و خارجی که به روستای گردشگری دَرَک در ساحل دریای عمان در استان سیستان و بلوچستان سفر کردند، در مورد مردم آن‌جا بپرسید، تمام آن‌ها بالاتفاق از نجابت و خوبی مردم بلوچ سخن خواهند گفت. مردم آن‌جا حافظ امنیت و جامعه گردشگری دریایی ما هستند.
ما در همین تهران، به تکرار در مورد اذیت و آزار و سرقت اموال یک زن تنها در خیابان‌های تهران و یا حتی مرد هم شنیدیم، اما تاکنون حتی یک‌بار هم از این قبیل مسائل برای گردشگران چه زن و چه مرد تنها در سواحل چابهار پیش نیامده است!
 سؤال: مردم ایران در مورد سیستان و بلوچستان احساس امنیت مي‌کنند؟