بررسی اقتصادسرآمد از امکان پرورش ماهي در سراسر ايران
كم آبي ديگر مانع پرورش ماهی نيست
گروه شیلات – ایرج گلشنی - ميدانيم كه سرانه مصرف ماهي در ايران نسبت به استانداردها بسيار كم است و نيز ميدانيم كه مصرف گوشت ماهي، نه تنها مانند گوشت قرمز مضر نيست، بلكه براي بدن مفيد است و نيز ميدانيم كه گراني ماهي در بازار عامل مهمي در گريز مردم از خريد اين غذاي سالم است.
همچنين ميدانيم كه كم آبي در جاي جاي ايران- به طور ويژه در استانهاي خشك و كم آب كويري- دليلي است تا پرورش آبزيان مورد توجه قرار نگيرد.
از يك سو پرورش كم ماهي باعث گراني آن شده و عرضه و تقاضاي ماهي با هم همخواني ندارند و از ديگر سو، نياز تغذيه سالم جامعه ايجاب ميكند كه اقدامات گسترده و موثري انجام شود تا كشت و پرورش ماهي در همه جاي ايران ممكن شود.
به نظر ميرسد با توجه به توصيههاي فائو و استقبال مسئولان شيلات از اين توصيهها، امكان پرورش ماهي به طور گسترده در سراسر ايران ممكن است و مردم ميتوانند گوشت سفيد را جايگزين گوشت مضر قرمز كنند.
فرمول قفس+ حوض + تيلاپيلا
با توجه به مجموع اطلاعات در باره پرورش ماهي با استفاده از قفسهاي پرورش ماهي در همه رودخانهها و سدها و نيز احداث حوضچهها در استانهاي مختلف ميتوان زمينه پرورش ماهي را ايجاد كرد و مساله كم آبي را با استفاده از ماهي تيلاپيلا حل و فصل كرد؛ زيرا قفسها امكان پرورش ماهي در آبهاي روان، حوضچهها امكان پرورش ماهي در مناطق كم آب و ماهي تيلاپيلا كه براي پرورش نياز به حداقل ممكن آب دارد، براي كشت و پرورش همه امكانات لازم را فراهم آوردهاند.
قفسهاي پرورش ماهي
صنعت نويني است كه تكنولوژي طراحي و ساخت آن به ايران نيز آمده است و سازندههاي حرفهاي و خوبي هم وارد اين صنعت شده و حساب پس دادهاند و كارشان كاملا مورد اعتماد و مطابق با استانداردهاي جهاني- و در مواردي بسيار بالاتر از آن – است. اين سازندههاي قفس ميتوانند براي تمامي آبهاي ايران – چه رودخانهها و چه سدها- قفس مناسب طراحي كنند، بسازند و نصب كنند. با اين روش ميتوان بخش بزرگي از ماهي مورد نياز كشور را از سدها تامين كرد. همين سد كرج يا لتيان يا... به راحتي ميتوانند سالانه صدها تن ماهي مناسب با ذائقه ايراني را به بازار عرضه كنند. حال چرا چنين اقدامي نميشود واقعا جاي سوال و تعجب دارد.
حوضچههاي پرورش ماهي
توجه بايد داشت كه ايران كم آب نيست؛ بلكه چند استان مركزي هستند كه كم آب هستند. استانهايي كه به آب راه دارند و كنار دريا هستند، بيآب نيستند. ممكن است بگويند كه آب درياها شور است و استانهاي ساحلي هم آب شيرين كم دارند؛ كه بايد گفت:با تكنولوژي آب شيرين كن، سخن گفتن از كم آبي استان هاي ساحلي خنده دار است.
اما در استانهاي خشك و كويري كه مشكل آب دارند، ميتوان با استفاده از حوضچهها، انبوهي ماهي تيلاپيلا پرورش داد؛ زيرا اين گونه ماهي نياز به انبوه آب ندارد؛ بلكه با حداقل تعويض آب، به راحتي قابل پرورش است.
حتا در مزارع ميتوان يك حوضچه ماهي تيلاپيلا داشت و آب پس از گذر از حوضچهها به مصارف ديگر- مانند آبياري باغات و كشتزارها- برسد. اين معناي استفاده بهينه از آب است. حال، چرا در سطح گسترده براي مزارع و باغات مجوز – و حتا اجبار- براي احداث حوضچههاي كوچك و متوسط صادر نميشود نيز جاي سوال دارد.
آب براي هندوانه داريم!
پرسش ديگري همواره وجود دارد. ما اگر كشور كم آبي هستيم، چرا سالانه هزاران تن هندوانه كشت ميشود؟ آب مورد نياز براي يك هندوانه ميتواند يك تن ماهي تيلاپيلا بدهد. چرا در كشوري كه همواره تبليغ كم آبي و التماس كاهش مصرف آب دارد، كشت هندوانه را ممنوع و به جاي آن چرا كشت ماهي را اجباري نميكند؟
چطور است كه ما براي كشت هندوانه كه به ميزان زيادي آب نياز دارد، به راحتي مجوز صادر ميكنيم و براي كشت ماهي سختگيري ميكنيم؟ اساسا چرا مزارع هندوانه مجبور نميشوند كه ابتداي مزرعه يك حوضچه پرورش ماهي داشته باشند و آب بعد از حوضچه وارد مزرعه شود تا هندوانههاي نازنين را قرمز كند؟
يك بام و دو هوا
دليلش به نظر روشن ميآيد. دولت يك بام و دو هوا همين است. يك بام به نام دولت و دو دولتك به نام دو وزارتخانه و قانوني كه براي تغيير كاربري هزار ماده و تبصره دارد كه البته هيچ تبصره آن براي بهينه سازي نيست؛ زيرا اين وزارتخانه حاكم مطلق كشاورزي است و آن يكي مالك مطلق ماهي. و اين دو پادشاه در يك اقليم نميگنجند كه مزارع تركيبي داشته باشيم.
هفتهآي دو بار ماهي بخوريد!
وارد صحن سازمان شيلات كه ميشويد، يك تابلوي بزرگ ميبينيد كه رويش نوشته است: «حداقل هفتهاي دو بار ماهي بخوريد...» ولي نميگويد چگونه؟
برا ي نمونه، يك ماهي قزل آلاي يك كيلويي، تا مرز 200 تا 250 هزار تومان پول ميخواهد. به طور رسمي كيلويي بين 120 تا 160 هزار تومان است كه بستگي به ميزان انصاف فروشنده دارد. با پاك كردن آن، دم و سر و احشا كه كنار گذاشته ميشوند، به راحتي محصول به دست آمدهاي كه براي پخت و پز آماده ميشود، به حدود 200 تا 250 هزار تومان ميرسد. اين رقم را بايد ضرب كنيم در تعداد افراد خانواده. اگر خانواده چهار نفري باشند، با يك كيلو ماهي چه كنند؟ به كجايشان ميرسد؟ اين است كه هر ناهار يا شام با ماهي، با مخلفات آن به چندصدهزارتومان ميكشد؛ با اين حال، ميشود توصيه كرد كه مثلا كارمندان و كارگران ما هفتهاي دو نوبت ماهي بخورند.
ميشود گفت كه هفتهاي دو نوبت ماهي بخوريد، و هفتهاي چهار نوبت گدايي كنيد تا خرج ماهتان در بيايد! البته راه كار ديگري وجود دارد و آن تسهيل كشت ماهي در سراسر كشور است. از انواع گوناگون. از قزل تا تيلاپيلا. فرصت كشت و پرورش بدهيد، كمي تنگناها را برداريد، بگذاريد مردم با ابتكار عمل، ماهي پرورش دهند. روستاها، مزارع و... همه وارد اين صنعت شوند و هم ماهي خود را تامين كنند و هم بخشي از نياز شهرها را رفع كنند. با اين روند، آنقدر ماهي خواهيم داشت كه قزل براي ما قزلباشي نكند و قيمتش با پرايد رقابت نكند!
بهره مندی از ظرفیت های دریایی يك جو اراده می خواهد
آن چه در سرزمين بزرگ و پهناور ايران پيدا ميشود، نعمات بسيار خداوندي است. اما آن چه نيست، يك جو اراده است تا از اين نعمت الهي بهرهبرداري درست كند.
نگاه كنيد به 700 كيلومتر سواحل دستنخورده مكران. كافي است در طول اين مسير در دريا، هزاران قفس دريايي احداث شود و ميليونها تن ماهي پرورش داده شود. بيمنت و بي زحمت. بدون دغدغه آب. چرا نميشود؟ چرا نميكنند؟ واقعا جاي سوال و تعجب هست؟