printlogo


سرگذشت و تاریخ دریانوردی ایرانیان 


دکتر بهروز امرایی - چگونه می‌توان از کارشناسان جوان امروز که مدیران فردای صنعت بسیار پیچیده حمل و نقل دریایی، بندری،کشتیرانی، کشتی‌سازی و صنایع وابسته به آن‌ها از وضعیت و چگونگی تحولات گذشته و حال بی‌اطلاع باشند و آنگاه انتظار داشته باشیم مدیرانی تحول‌گرا و آینده‌نگر بوده و قادر به طراحی و ترسیم افق‌های نزدیک و دور توسعه سازمان، ارگان، نهاد و یا شرکت‌های مورد تصدی و مدیریت خود باشند؟
 اما کتاب‌هایی که تاکنون درباره دریانوردی ایرانیان نوشته شده حتی از تعداد انگشتان دست هم کمتر است که البته بسیار با ارزش و مستند هستند. جا دارد از آن‌ها نام ببریم. به عنوان نمونه: 
کتاب: از دریای پارس تا دریای چین نوشته دکتر احمد اقتداری
کتاب: دریانوردی ایرانیان، نوشته شادروان اسماعیل رائین
کتاب: سرگذشت و تاریخ دریانوردی ایرانیان، نوشته پروفسور هادی حسن که ایران شناس و محقق مسلمان هندی است
و محقق بسیار علاقمند و با ارزش زنده یاد حسین نوربخش که تحقیقات ماندگاری را انجام داده‌اند یاد نمود. 
نظر به اینکه ما در کند و کاو تاریخ دریانوردی ایرانیان از دو مورخ مهم و معروف یعنی گزنفون و هرودت و نوشته‌های آن‌ها زیاد نام می‌بریم و گفته‌ها و نوشته‌های آن‌ها نسبت به سایرین بسیار موثق‌تر بوده و سندیت دارد لذا برای آشنائی بیشتر شنوندگان عزیز با این دو مورخ شرح حال مختصری از آن‌ها را داشته باشیم بد نیست.
گزنفون در منطقه‌ای به نام ارشیا واقع در اتیک در یونان باستان در سال ۴۳۰ قبل از میلاد به دنیا آمد. از حوادث مهم زندگانی او یکی آشنائی او یا سقراط است که تحت نفوذ اخلاقی این فیلسوف قرار می‌گیرد و دیگری شرکت او در لشکرکشی کوروش دوم و پس از شکست در ناحیه کناک و عقب نشینی او به همراه ده هزار سرباز مزدور یونانی است و سومی شرکتش در جنگ آسیا با اسپارت‌ها به فرماندهی آرژپلاس. 
گزنفون در سال ۳۵۰ قبل از میلاد در گذشت. از گزنفون چهار اثر تاریخی باقی مانده است. یکی کتابی است بنام آنابازیس که داستان لشکرکشی ده هزار سرباز یونانی و هلتی که دنباله تاریخ نا تمام توسیدید است و یک کتاب بنام خاطرات که خاطرات خود را درباره سقراط در آن می‌نویسد و چهارمی کتاب تربیت کوروش که در این کتاب زندگی کوروش بزرگ را به رشته تحریر درآورده است و اخلاق و عادات این پادشاه را مثال اعلی و سرمشق شهریاری و گشورداری نشان می‌دهد. اما هرودت در ۴۸۰ قبل از میلاد متولد و در سال ۴۳۰ قبل از میلاد درگذشته است
هرودت در تمام کشورها سیاحت کرده و از احوالات اقوام و سرزمین‌هایی که بازدید کرده بخصوص ایرانیان و یونان و روم و حوادث و جنگ‌ها و خصوصیات و جغرافیای آن‌ها مطالب بسیاری را در قالب تحقیقات شخصی مکتوب کرده است. در مورد دریانوردی ایرانیان در دوران هخامنشیان مطالب زیاد و مستند با ارزشی توسط بیگانگان نوشته شده است بعنوان مثال ج - البنسن انگلیسی در کتاب «پنج امپراطوری عظیم» جلد ۳ ص ۳۵۵ می‌نویسد: «تاریخ دریانوردی هخامنشیان را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد؛ هخامنشیان به دریا کشیده نشدند، بلکه به سوی آن رانده شدند. زیرا ایرانیان که از راه خشکی به فارس کوچ کرده بودند، مردمی کشاورز یا چوپان بودند و با امور دریائی آشنایی نداشتند. اما هنگامی که امپراطوری بری ایران تا به سواحل آسیای صغیر گسترش یافت و با قدرت دریانی یونان و مصر مواجه گردید، دیگر نمی‌توانست بسط قدرت دریائی را به تعویق اندازد مگر آنکه هخامنشیان از نقشه جهان‌گشایی خود و حتی آن‌چه که تا آن موقع تسخیر کرده بودند، چشم پوشی کند». 
« ملل ساحل نشین آسیانی و بخصوص فینیقی‌ها قومی دریانورد بودند و می‌توانستند ایران را یاری کنند تا در کسب قدرت دریائی میان بر بزند، به عبارت دیگر ناوگانی مورد نیاز بود، اما تا هرزمانی که می‌توانستند ناوگان به دست آورند، لزومی نداشت به ساختن آن بپردازند». 
رالینسن بعد از این نظریه با تائید حسن سلوک و خوش رفتاری هخامنشیان در سرزمین‌ها و مستعمرات جدید خود با اهالی آن‌ها می‌نویسد، « در نتیجه تحت سلطه درآوردن مستعمره‌های یونانی در آسیای صغیر آنچنان با طمانینه‌ای انجام گرفت که اهالی در سرزمین خود باقی مانده و تحت سلطه فاتحان قرار گرفتند و فرمان آن‌ها را گردن نهادند. به همین ترتیب نیز فینیقی‌ها هم از استقلال نسبی برخوردار شدند و مالیات سرانه‌ای از قرار فقط یک در یک بر آن‌ها وضع شد. در صورتیکه در جوامع و مستعمرات دیگر در سایر امپراطوری‌ها، این مالیات ده تا بیست برابر بیشتر بود». 
هردوت در کتاب خود می‌نویسد؛ « قسمت اعظم آسیا تحت سرکردگی داریوش سیاحت شد و البته این سیاحت بدین معنی است که قبل از آن‌که اکتشافات اولیه دریاها و سرزمین‌ها توسط سیاحان و مکتشفان و مستشرقان معروف و مشهور از طریق دریا و خشکی صورت بگیرد، این ایرانی‌ها و به خصوص هخامنشیان بودند که بدین امر دست یافتند. داریوش مایل بود بداند که رود سند دومین رودی که در آن تمساح وجود داشت به کدام نقطه از دریا می‌ریزد و به خاطر این کنجکاوی دو تن از معتمدان خود را که به صحت گزارشات آن‌ها ایمان داشت به همراه سیلاکس و کاریندا اعزام می‌کند.