کشورهای پیشرو در صنعت کشتی سازی
دکتر بهروز امرایی - چگونه میتوان از کارشناسان جوان امروز که مدیران فردای صنعت بسیار پیچیده حمل و نقل دریایی، بندری،کشتیرانی، کشتیسازی و صنایع وابسته به آنها از وضعیت و چگونگی تحولات گذشته و حال بیاطلاع باشند و آنگاه انتظار داشته باشیم مدیرانی تحولگرا و آیندهنگر بوده و قادر به طراحی و ترسیم افقهای نزدیک و دور توسعه سازمان، ارگان، نهاد و یا شرکتهای مورد تصدی و مدیریت خود باشند؟
آیا میتوان گفت چه کشورهایی در صنعت کشتی سازی پیشرو هستند؟
البته واضح است که کشورهای صنعتی نظیر آمریکا و انگلیس در شروع قرن بیستم در خط مقدم کشتیسازی بودند و در یک محدوده زمانی خاص به ویژه در دوران پس از جنگهای اول و دوم جهانی ساخت و ساز کشتیها به کشورهای آسیایی انتقال داده شد که در راس آنها ژاپن قرار داشت. بعد از جنگ جهانی دوم به دلیل تحت سلطه در آمدن بعضی از کشورها نظیر آلمان و ژاپن و کمک به پیشرفت و شکوفایی و جبران خسارات واردآمده در طول جنگ به آنها، آمریکاییها و اروپاییان بخشی از صنعت و فناوری پیشرفته کشتیسازی و همچنین فناوری در سایر مقولهها و موارد را به این کشورها انتقال دادند. البته باید گفت که آلمانها و ژاپنیها خود صنعت کشتیسازی داشتند، ولی با این قدم پیشرفتهتر شدند، به طوری که در خاوردور کشتیسازی ژاپن پیشرفت فوقالعادهای نمود تا جایی که در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی بزرگترین کشتیهای تانکر دنیا را که به کوه پیکرها (VLCC) و غولپيكرها (UICC) معروفند، ژاپنيها ساختند.
اگر به علم اقتصاد نگاهی داشته باشیم با یک تئوری مواجه میشویم که بر طبق آن وقتی کشوری در یک منطقه با ناحیهی شروع به رشد و یا پرواز با رشد اقتصادی میکند کشورهای حاشیه و یا اقماری آن کشور نیز از آن تحول تعبت و پیروی میکنند، زیرا این کشورها با هم دادوستد دارند و فناوری و پیشرفتها را با یکدیگر مبادله میکنند. در علم اقتصاد به این پدیده flying Gees یا تئوری غارهای برنده گفته میشود و این بدین معناست که همان طور که در پروازهای غازها همیشه یک غاز به عنوان رهبر با پیشرو در جلو قرار دارد و بقیه غازها در پشت سر او قرار میگیرند و از تو پیروی میکنند. این اتفاق در صنعت نیز همین گونه است. ژاپن از آمریکا تبعیت کرد و کمک گرفت و پس از آن ما شاهد هستیم که این تنوری به عرصه فناوری تسری پیدا کرد و کشورهای NIC مثل سنگاپور، هنگکنگ و غیره و همچنین کشورهای آ. سه . آن به این زنجیره پیوستند.
در تاریخ دریانوردی معاصر همواره شاهد از بین رفتن کشتیها و مسافرین و نیز کالاهای تجاری زیادی هستیم آمارها حاکی از این هستند که علیرغم پیشرفتهای زیاد در صنعت کشتیسازی و نیز کشتیرانی با این وجود حوادث زیادی در دریاها اتفاق میافتد که همگی موجب از بین رفتن کشتیهای زیادی میشود، حوادثی که باعث میشود تا کشتیها کاملاً از بین بروند و یا به اصطلاح Total Lost شوند.
در سال ۱۸۰۷ کشتی به نام آژاکس با ۲۵۰ نفر خدمه بر اثر آتشسوزی از بین رفت. در سال۱۸۳۳ کشتی دیگری به نام هیبرنیا به همین دلیل در سواحل اقیانوس اطلس از بین رفت. در سال ۱۹۸۷ کشتی دو نا پاز بر اثر تصادم با کشتی دیگری نزدیک به فیلیپین از بین رفت که در آن بیش از ۳۰۰ نفر کشته شدند. محموله این کشتیها شامل مواد آتشزا و مهمات بوده است.
همچنین در سال ۱۹۸۷ کشتی مسافربری پیشرفته هرالد اف فری انترپرایز در سواحل انگلیس غرق میشود که ۱۶۵ نفر از مسافرین آن غرق شدند در سال ۱۹۸۹ نفتکش اکسون والدز به گل نشست و سبب نشت میلیونها شبکه نفت خام به سواحل آلاسکا میشود. کشتی اسکاندیناویا استار که در نزدیکی سواحل فنلاند و به قصد استکهلم در سوئد تردد میکرده به علت باز بودن درب نقابی سینه کشتی غرق میشود و بیش از ۹۰۰ نفر از سرنشینان آن از بین میرود.
این آمارها حتی با وجود ایجاد سازمان بینالمللی دریانوردی در آن سالها و وجود مقررات و قوانین دریانوردی بینالمللی حتی در سالهای بعد نیز ادامه پیدا میکند چرا که در سالهای ۱۹۹۰ با ۱۹۱ کشته ۱۹۹۲ با ۲۴۶ کشته ۱۹۹۱ با ۱۲۰۴ کشته ۱۹۹۵ با ۳۷۵ کشته که بر اثر حوادث دریانوردی از بین رفتند را شاهدیم.بروز سوانح دریائی و افزایش روزافزون آنها جامعه جهانی و بویژه کشورهائی که دارای ناوگانهای کشتیرانی بودند را متوجه وخامت و جدی بودن وضعیت ایمنی حمل و نقل دریائی نمود زیرا خسارات وارده مادی و انسانی این حوادث و سوانح بسیار سنگین و جبران ناپذیر بوده و صدمات و لطمات اقتصادی و زیست محیطی فراوانی را سبب شد. به همین دلیل سازمان بینالمللی دریانوردی را که مرتبط با ایمنی حمل و نقل دریائی و کشتیسازی است را در سال ۱۹۵۸ با همین نام (IMO) تأسیس نمود.