ابن ماجد، سند مجد دریانوردان ایرانی؛ اقتصاد سرآمد بررسی می کند
ابن ماجد؛ دانای راه های دریایی خلیج فارس و اقیانوس هند
گروه دانش دریا –محمد رحیمی- شاید در ساحت ذهن جرج هربرتمید ـ فیلسوف، جامعه شناس و روانشناس آمریکایی و از بنیانگذاران روانشناسی اجتماعی- که میگوید: «خویشتن محصول اجتماع است»، یک جوان از اهالی کویر و خشکیزی ایرانی ارتباطی بین خویشتن خویش با بندر کُنگ نیابد. حتی اگر وی را از دریچه نگاه مارتینهایدگر ـ فیلسوف آلمانی- که در کتاب هستی و زمان خود، «هستی در» جهان را «هستی با» دیگران معنا یافته میداند، به بندر کنگ متوجه کنیم، باز هم ارتباطی بین خود و آن بندر کوچک در استان هرمزگان نبیند.
هویت ملی و قومی، مقولهای تاریخی ـ اجتماعی است که در سیر حوادث تاریخی در متن جامعه پدیدار میشود، رشد میکند، دگرگون میشود و معانی گوناگون و متفاوتی پیدا میکند. هویت ایرانی، حسی جمعی از سوی مردمان ایرانیِ متعلق به سرزمینهای تاریخی ایران است. این حسِ تعریفشده بر اساس جغرافیا و تاریخ، از یک تجربه تاریخی و سنت فرهنگی مشترک بین مردميکه در ایرانزمین زیستهاند تکاملیافته و در عناصر فرهنگی آن مشترک است. جغرافیای فلات ایران، تاریخ ایران، زبان پارسی، دین اسلام، ترقيخواهی و میل به پیشرفت، عناصر اصلی هویت ایرانی را تشکیل میدهند.
بندر کُنگ، یکی از بنادر تاریخی و تجاری استان هرمزگان و نیز یکی از قدیمیترین بنادر ایران محسوب میشود. در بندر کنگ آنچه بیش از همه به چشم ميآید معماری خانهها و بادگیرهای بلندی است که در نقاط مختلف این شهر دیده میشود. وجود قلعه لشتان متعلق به دوره هخامنشیان و برج مدور مربوط به دوره سلجوقیان و قلعه پرتغالیها که مربوط به اواخر دوره صفویه است، به خوبی گواه قدمت این شهر ميباشد. اما علاوه بر معماری زیبایی تاریخی این بندر و آثار تاریخی و جاذبههای فرهنگی این شهر، فخری از مفاخر تاریخی این کشور، «شهابالدین احمد ابن ماجد کُنگی» از این خطه بوده است و بخشی از هویت ایرانی ما محسوب ميشود.
شهابالدین احمد ابن ماجد کُنگی، از ادبا، ستارهشناسان، دريانگاران و دريانوردان برجستة قرن نهم هجري قمري و پانزدهم میلادی است. دورة زندگاني ابن ماجد با زندگاني و دريانوردي دريانوردان نامدار پرتغالي همچون «ماژلان» ـ نخستین کسی که در جهت غرب از اروپا به آسیا رفت و در اقیانوس آرام کشتی راند ـ و «واسكو دوگاما» ـ کاشف پرتغالی که برای اولین بار از راه دریا از اروپا به هند رفت ـ كه در پي شناخت و رسيدن به سرزمينهاي ناشناخته بودند، همزمان بوده است.
به فرمان پادشاه پرتغال «دُن امانوئل» ـ 1495 تا 1521 م ـ نخستین گروه از پرتغالیها به سرپرستی دریانورد و دریاسالار نامي«واسکو دوگاما» در سال 1498 م/ 903 قمری توانستند با راهنماییهای ابن ماجد به کالیکوت در کرانههای هند برسند.
«تئودورشوموفسكي» در کتاب سه راهنامه با استناد به نوشتههاي پرتغاليها ماجراي رابطه ابن ماجد با واسكو دوگاما را اين گونه شرح داده است:
«هنگامي كه هيأت دريانوردان پرتغالي به فرماندهي واسكودوگاما از دماغة «اميدنيك» گذشتند، اقيانوس ديگري را برابر خود ديدند. واسكودوگاما حاضر نشد دل به دريا زند و مستقلاً راهي را در پيش گيرد كه پاياني بر آن متصور نبود. او در طول كرانههاي شرقي آفريقا پيش رفت تا به ملندي (بندری در کنیا) رسيد و در آنجا به جستجوي راهنمايي خارجي پرداخت. شاه ملندي كه نسبت به بيگانگان مهربان بود، ابن ماجد را معرفي نمود. واسكودوگاما اين راهنماي برجسته را به كشتي خود دعوت كرد. ابن ماجد در اجراي درخواست شاه ملندي موافقت خود را در همكاري و همراهي با گروه واسكودوگاما اعلام داشت. وي نقشهايي از همه سواحل هند را به واسكودوگاما ارائه كرد كه داراي نصفالنهارات و مدارات بسيار دقيق، ولي بدون جهت باد بود. واسكودوگاما كه دريافته بود با مردي كاردان آشنا گرديده و نميخواست چنين راهنماي با ارزشي را از دست دهد، پيشنهاد كرد هرچه زودتر راهي سواحل هند شوند.»
قطبالدين مكی نهروالی (۹۱۷-۹۹۰ق / ۱۵۱۱-۱۵۸۲م) در کتاب البرق اليمانی فی الفتح العثمانی، علت امتناع آدمیرال پرتغالی برای عبور از اقیانوس هند را به غرق شدن کشتیهای متعددی و کشته شدن سرنشینان آن در مواجهه با اقیانوس هند دانسته است. بنابراین، راهنمایی ابن ماجد برای پرتغالیها از ارزش زیادی برخوردار بود، هرچند به دلایل اقدامات بعدی آنان، وی از راهنمايي پرتغاليان احساس شرمساري ميكرد. به گفته کراچکوفسکی ـ عضو فرهنگستان شوروی ـ آخرین سفر مهم دریایی ابن ماجد هدایت کشتی واسکودوگاما بوده است.
بعدها پرتغالیها جزیره هرمز را تصرف کردند و به این ترتیب، برای اولین بار یک راهنمای مسلمان، راه دریایی اروپا به خاورمیانه ثروتمند را باز کرد که حوادث مصیبتباری را به دنبال داشت. قطبالدین مکی نهروالی از این واقعه با نفرت یاد کرده و گفته است که اوایل سده دهم هجری شیاطین پرتغالی به جزیره هرمز وارد شدند و راه را بر مسلمین بستند. در مدخل ابن ماجد در دائرهالمعارف بزرگ اسلامي نوشته عنایتالله رضا، درباره اندوه و شرمساري ابن ماجد از سرانجام راهنمايي پرتغاليها چنين آورده است: « از نوشتههاي ابن ماجد چنين برميآيد كه از راهنمايي پرتغاليان احساس شرمساري ميكرد. وي با اندوه از ورود فرنگان (پرتغاليان) به «كاليكوت» ياد كرده و نوشته است كه آنان به كاليكوت درآمدند، به خريد و فروش دست زدند، با خودسريهاي خويش و ضمن تكيه به فرمانروايان، عرصه را بر ديگران تنگ كردند و بيزاري از اسالم را با خود به همراه آوردند و مردم را با دهشت و نگراني دست به گريبان ميكردند.»
از تاريخ صحيح تولد و درگذشت ابن ماجد اطلاع دقيقی در دست نيست، ولی از تاريخ نوشتهها و آثارش میتوان دريافت كه وی در سدۀ ۹ق / ۱۵م میزيسته است. احمد بن ماجد دریانورد و جغرافیدان بزرگ جهان اسلام است که تالیفاتی درباره دریانوردی و مناطق مختلف خلیج فارس و اقیانوس هند به رشته تحریر درآورده است.
پژوهشگران غربي از آغاز قرن نوزدهم میلادی با نام ابن ماجد نخست از طريق كتاب محیط (به معنای اقیانوس) نوشته «سیدی علی رئیس» دانشمند و دریاسالار ترک عثمانی ـ قرن دهم هجری ـ که به دست «بارونهامر» به آلمانی بازگردان شده و در وین چاپ و منتشر گردید، آشنا شدند. ولی دستیابی به آثار نوشتاری عربی او در سال 1912 م. با دیرکردی نزدیک به صد سال همراه شد و بنا به زبان آثار ایشان در منابع مختلفی مانند مدخل ابن ماجد در دائره المعارف بزرگ اسلامي نوشته عنایت الله رضا و جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علیاکبر ولایتی، ایشان را از اهالی نجد دانستهاند. همچنین، پژوهشگران عرب حوزه تاریخ خلیج فارس، احمد بن ماجد را از اعراب نجد عربستان میدانند.
آثار پژوهشي نوشتاري اين مسلمان شيعي عرب كه بيشتر آن ها به گونه شعر (اراجيز- جمع رجز) ميباشند و مهمترین تألیف وی، کتاب «الفوائد فی اصول علم البحر و القواعد» ميباشد که با ترجمه امید اقتداری و با تحشیه احمد اقتداری ـ ایرانشناس، پژوهشگر خلیج فارس و جغرافیای تاریخی و فرهنگی مناطق جنوبی ایران ـ به فارسی ترجمه و در سال 1372 به وسیله انجمن آثار و مفاخر فرهنگی چاپ و منتشر گردید.
احمد اقتداری، در پیشگفتار کتاب «الفوائد فی اصول علم البحر و القواعد» ابن ماجد، با یادآوری منابع گوناگون و مستندات متعدد بیان میکند که ابن ماجد اصالتا ایرانی و بندر کنگی بوده است. اقتداری، نظرگاه تاریخنگاران پرتغالی را که نسب ابن ماجد به سرزمین هند میرسد، اشتباه میداند. او یادآور میشود که هرچند ابن ماجد این کتاب را به زبان عربی نوشته است، اما در لابهلای کتاب از گویش بندر کنگی و فارسی استفاده کرده و همین بهرهگیری از کلمات فارسی خود نشان تسلط به زبان مادری داشته است. همچنین، اینکه زبان نگارش علم دریانوردی در آن روزگاران، عربی بوده است و معمولا همهی آموزگاران و مولفان به زبان عربی مینگاشتهاند. برخی از آنها به تدریس و تعلیم علوم دریایی و دریانوردی همت گماشتهاند و قواعد و اصول دریانوردی و کشتیرانی را به دریانوردان آموختهاند، ابن ماجد نیز از جمله این افراد بوده است.
شهابالدین احمد بن ماجد ملقب به «اسد البحار» (شیر دریاها)، ایرانی بود. در کرانههای خلیج فارس به دنیا آمد، خانواده و تبار و خاندانش از مردمان بندر کُنگ کنونی بود و زبان فارسی را خوب میدانست. او زبان عربی را به شیوهی فکری و مفاهیم ذهنی ایران سخن میگفت و مینوشت. در صفحهای از کتاب «الفوائد فی اصول علم البحر و القواعد» نیست که تعدادی لغت فارسیِ کهنه و ناب در علوم دریایی و جغرافیاییِ مناطق خلیج فارس و اقیانوس هند یافت نشود؛ مانند تیر، میخ، زام، لنگر، دستور، خن، زیرباد، زیر بادیه، رهنامه، سرهنگ، آبخور، هیراب و دهها واژهی دیگر.
ابن ماجد از بهترین دانندگان راههای دریایی خلیج فارس و اقیانوس هند شناخته میشد و به دلیل راهنمایی او به واسکو داگاما برای رسیدن به هند، در جهان غرب شهرت یافت. او در همین اثر مشهور خود از سه دریانورد-معلمِ عهد عباسیان به نامهای محمد بن شادان، سهل بن ایان و لیث بن کهلان با احترام یاد کرده است. نسخهی خطی کتابهای او هنوز در آکسفورد وجود دارند.
کتاب الفوائد فى اصول علم البحر و القواعد ابن ماجد به نثر است و در میان آثار وی در درجه نخست اهمیت قرار دارد. فران ـ مورخ فرانسوی ـ آن را معتبرترین و مهمترین اثر وی نامیده است. جزییات شگفتانگیز و تخصصی علم دریانوردی و ذکر نام ستارهشناسان و معلمان مشهور این دانش، برای نخستینبار در کتاب او آمده است. این کتاب شامل فصلی است برای روزهای مناسب سفر دریایی و بادهای موافق. همچنین اطلاعات دقیقی درباره پرندگان، ماهیها و علفهای دریایی، ابزار مورد نیاز برای حملونقل کشتی و نحوه نگهداری انواع کشتیها را هم در نظر گرفته است. . این کتاب مشتمل بر ۱۲ فصل است که نگارنده هر یک از فصول را «فائده» نامیده است. مناطق مورد بحث او شامل دریای سرخ ، خلیج فارس ، اقیانوس هند و جزایر هندوچین است.
مفاخر، افراد یا پدیدههایی هستند که ميتوان به آنها افتخار کرد و به عبارتی مایه فخر و مباهات هستند. مهمترین بُعد کارکردی شناخت مفاخر، بُعد هویتی آنهاست. مفاخر یک ملت رابطهای مستقیم با هویت و خودباوری فرهنگی آن ملت دارند و ميتوانند به منزله الگو برای افراد جامعه مورد توجه قرار بگیرند. مفاخر موجب تقویت هویت در گستره جغرافیای انسانی ميشوند. بنابراین، شاید جوان ایرانی اهل کاشان باشد، اما شاید نسبش برسد به گياهي در هند، به سفالينهاي از خاك سيَلك و یا هویتش ریشه بکشد به کُنگ ـ بندری تاریخی و زیبا در ساحل خلیج همیشه فارس.