printlogo


تحلیل اقتصادسرآمد از نمایشگاه صنعت آکواریوم ماهیان زینتی و خدمات وابسته
صنعت ماهيان تزييني نیازمند فرهنگ سازی

گروه شیلات - امید اسماعیلی - در بوستان گفت‌وگو، نمايشگاه كوچكي براي صنعت آکواریوم، ماهیان زینتی؛ محصولات و خدمات وابسته برقرار شد و ما هم به عنوان روزنامه دريايي كشور، در اين نمايشگاه قدم زديم و از نگاه رسانه‌اي خود، كنجكاوي كرديم؛ البته لذت ديدن ماهي‌هاي رنگارنگ و جورواجور جاي خود را داشت. 
گزارشي تحليلي از اين برنامه نمايشگاهي محصول ساعتي بازديد از اين نمايشگاه است:

صنعت آكواريوم؟
آيا آكواريوم هم صنعت محسوب مي‌شود؟ اين سوالي بود كه از همان ابتدا با برخي غرفه‌دارها مطرح كرديم؛ اما انگار خودشان هم چندان به صنعت بودن آن، با همان تعارف كلاسيك و يا برداشت عمومي از يك صنعت قائل نبودند. شايد آكواريم سازي را بيشتر بايد «هنر» دانست تا صنعت.. شايد هم صنعت است؛ اما در باره اين صنعت چندان حرف و حديثي در جامعه وجود ندارد و تصور صنعت بودنش كمي مشكل است. 

فرهنگ‌سازي
از همين نكته مي‌توان سراغ فرهنگ‌سازي رفت و گفت: در چارچوب صنعت آكواريم، فرهنگ‌سازي خاصي صورت نگرفته است و جايي مانند شيلات، هرگز به بعد فرهنگ‌سازي اين صنعت به معناي خاص و برنامه‌ريزي شده وارد نشده است و به همين دليل، اطلاعات عمومي از يك سو وانگيزه‌هاي همگاني از سوي ديگر، معطوف به آكواريم نيست. 
آكواريم در كشور ما يك امر غيرلازم، تشريفاتي و تزييني است و برخي افراد خاص به آن گرايش دارند. همين نكته باعث مي‌شود كه آكواريم در گروه صنعت‌ها قرار نگيرد؛ زيرا مشتري جدي و مستمر ندارد و محصول در سبد كالاي عمومي قرار ندارد. امري دفعي و اتفاقي است. 

ضعف فرهنگ‌سازي و اطلاع‌رساني 
جالب است كه بسياري از بازديدكننده‌ها، از روي كنجكاوي در نمايشگاه قدم مي‌زدند و هيچ‌يك در طول عمر خود، آكواريم را تجربه نكرده بودند. حس «ماهي‌ عيد» شايد تنها حسي است كه اغلب مردم از آكواريم‌داري دارند كه به طور طبيعي براي «داشتن آكواريم» كافي نيست. 
كمتر يافتيم بازديد‌كننده اي كه به طور حرفه‌اي اهل آكواريم باشد. ماهي‌ها را بشناسد، تغذيه آن‌ها را بداند و اين نشان از ضعف فرهنگ‌سازي و اطلاع‌رساني است. 

سم ماهي قرمز
در باره پرورش ماهي تزييني و لذت بردن خود، خانواده و فاميل‌ها از آن، يك فرهنگ منفي و نابودگر وجود دارد. فرهنگ منفي ماهي قرمز كه سم مهلك فرهنگي آن- در كنار ضرر زيست محيطي- فكر و فرهنگ نگهداري ماهي‌هاي تزييني از يك سو و پرورش ماهي را از ديگر سو مورد هجوم خطرناكي قرار داده است. 
وقتي ماهي قرمز با تدبير استحمار و با نقشه تخريبي وارد ايران شد و ناخوانده و نامبارك، سر سفره هفت‌سين ايرانيان نشست، باعث شد كه نگهداري ماهي تزييني از چشم بيفتد. زيرا، خريد و فروش ناشيك، نگهداري غير اصولي، مردن ماهي و رفع عطش سطحي روحي مردم از داشتن يك ماهي زيبا، و بسيار علل و عوامل ديگر باعث شده كه مردم داشتن ماهي تزييني را خيلي جدي نگيرند. سم ماهي قرمز چيني چنان است كه فرهنگ زيبايي‌شناختي مردم ما در شناخت و لذت بردن از ماهي‌هاي تزييني را از ميان برده است. 
در اين باره، شيلات- و ديگر اركان فرهنگي و محيط زيستي- ساكت مانده‌اند و تلاش خاصي براي حذف ماهي قرمز از سفره هفت سين و حذف آن از محيط زيست ايران نمي‌كنند. 
فلسفه ماهي شب عيد ايرانيان راستين، «خوردن ماهي در شب عيد به عنوا ن يك غذاي سالم»‌بوده است كه تبديل شده به «خريد ماهي كپور قرمز چيني». هم خوردن ماهي را از سفره‌ها جمع كرد و هم داشتن و نگهداري ماهي‌هاي تزييني‌ را. 
آيا بهتر نيست فكري اساسي در اين باره كرد و با حذف ماهي قرمز، هم تغذيه ماهي را تقويت كرد و هم نگهداري ماهي‌هاي زيباي تزييني‌ را؟
اغنای روحيه مردم با ماهي قرمز در مقعطعي از سال، مانند تلاش براي سير كردن شكم با پفك است! سيري كاذب خواهد داشت و نهايتش، ضعف جسمي و روحي. 
ارضاي روح زيباخواهي ايرانيان با ماهي قرمز نتيجه‌اش پس زدن صنعت آكواريم و نگهداري ماهي‌هاي تزييني است. 
اگر اكواريم صنعت شود
ميليون‌ها خانواده ايراني، مي‌توانند آكواريم داشته باشند و از آن لذت ببرند. همان طوركه بسياري از خانواده‌ها پرنده نگهداري مي‌كنند، كه البته نسبت به ماهي تزييني، هم جاي بيشتري مي‌گيرد، هم تغذيه و نگهداري آن‌ها سخت است، هم نظافت و سلامت را تهديد مي‌كنند و از همه بدتر، يك موجود را از آزادي محروم مي‌كنند؛ زيرا طبيعت پرنده‌ها آسمان و پرواز است. 
اما ماهي‌ها طبيعتي در آب دارند و آكواريم، فقط آب و وسعت گردش آن‌ها را كم مي‌كند. نه اين كه اين بي‌عيب و نقص باشد؛ اما به نسبت نگهداري پرنده، «انساني‌‌تر» است. 
حال اگر درصد معناداري از مردم ايران به داشتن آكواريم علاقه نشان دهند، مي‌توان شاهد ايجاد مشاغل متعدد شد. اما اكنون اين تعداد در حداقل است. بررسي ميداني ما مي‌گويد: نسبت آكواريم فروشي‌ها به پرنده‌فروشي‌ها بسيار كمتر است. اغلب محله‌هاي آكواريم و فروش ماهي تزييني اصلا ندارند و برخي تنها با يك مغازه اموراتش مي‌گذرد. اين‌ها نشان مي‌دهد كه «آكواريم و نگهداري ماهي تزييني» در ميان مردم ما جا نيفتاده است. 

وضعيت بصري نمايشگاه در تهران
در سراسر كشور نمایشگاه صنعت آکواریوم، ماهیان زینتی و خدمات وابسته برگزار شده است كه ما اطلاعي از چند و چون آن‌ها نداريم. اما آن چه در تهران در بوستان گفت‌و گو ديديم، يك برنامه ساده و بي‌هيجان بود. تصور برخي آكواريم‌ها كه در برخي كشورها انسان را به وجد مي‌آورد، در اين جا معنا نداشت. سازه‌ها معمولي، غرفه‌ها معمولي و زيبايي خاص و جلوه ويژه‌اي وجود نداشت. غرفه‌ها در نمايشگاه با فروشگاه خود در محله‌ها هيچ فرقي نداشتند و از جلوه‌هاي ويژه نمايشگاهي خبري نبود. 
تصور بر اين داشتيم كه سازه‌ها و غرفه ها آن چنان بزرگ، زيبا، خاص و جذاب هستند كه هر كس نبيند، ضرر كرده است؛ اما اين گونه نبود. اگر به آكواريوم فروشي محل سري بزنيد و ماهي‌هاي تزييني مغازه محله را ببينيد، انگار كه به نمايشگاه آمده‌ايد. به عبارتي، اگر به نمايشگاه نيامديد، چيزي از دست نداده‌ايد. 

پرورش ماهي در خانه
شايد بتوان پلي زد از نگهداري ماهي‌هاي تزييني تا رسيدن به پرورش ماهي در خانه‌ها و مجمتمع‌هاي مسكوني. شيلات تبليغ مي‌كند كه « هفته‌اي دو بار ماهي بخوريد» اما راهي نشان نمي‌دهد كه چگونه. با وجود گراني ماهي، هفته‌اي دو بار كه نه، سالي دو بار هم نمي‌شود ماهي را در سبد غذايي خانوار قرار داد. 
يك راه عملي اين است كه فرهنگ‌سازي و زمينه‌سازي شود تا خانواده‌ها به صورت فردي يا اشتراكي با استفاده از يك آكواريوم بزرگ، صنعتي و محكم به پرورش ماهي اقدام كنند. پشت‌بام‌ها و حياط مجمتمع‌هاي آپارتماني جاي مناسب و كافي دارد و باقي‌مي‌ماند فراهم كردن وسايل به صورت صنعتي و ارزان، حمايت آموزشي و هماهنگي بين همسايه‌ها. 
آن وقت، بخش مهمي از ماهي پرورشي يا صيدي قابل صادرات خواهد بود، و مردم ايران هفته‌اي دو بار ماهي براي خوردن خواهند داشت. 
اما صرف اين شعار كه با صرف بيش از يك ميليون تومان، يك وعده ناهار يا شام ماهي داشته باشيد، و هفته اي دو بار تكرار كنيد و در ماه حداقل 8 ميليون تومان خرج ماهي كنيد، كمي شوخي به نظر مي‌رسد.