كره هم كرگي كرد
ایرج گلشنی- سال هاي سال پول مشروع ما را در بانكهاي خود دپو كردند و از آن سرمايه ساختند و سودها بردند. نوبت به خود ما كه رسيد، پول آب رفتهاي دادند كه از زانوي ما هم كوتاهتر شد! چرا چنين ميشود؟
روزگاري، كره يك روستاي بزرگ بود. نه چندان دور بلكه در همين نزديكيها. درست در سال 1345 كه ايران اولين برنامه توسعه خود را به عنوان كشوري در حال توسعه پايهريزي كرد، كرهاي ها در بيابانها ميچرخيدند. روستايي بزرگ و پراكنده.
آنها 5 سال بعد از ايران، اولين برنامه توسعهاي خود را طراحي و شروع به كار كردند؛ اما سرعتشان خيلي از ما بيشتر بود. حاكم لايق داشتند و دولت خدمتگزار. و خودشان نيز سختجان كار كردند تا جايي كه امروزه از نظر صنعتي خيلي از ما فراتر رفته و از نظر فرهنگي هم كه همه ما را شبيه چوسان قديم كردهاند! تمام تلويزيون ايران را قبضه كردند و آن قدر از فرهنگ و تاريخ كره گفتند كه ما تاريخ چوسان قديم را بهتر از تاريخ مملكت خودمان ميدانيم. البته دست مريزاد بايد گفت به سيماي جمهوري اسلامي ايران!
كرهاي كه نان نداشت بخورد، كفش نداشت كه بپوشد و كنار سواحل ش دنبال خرچنگ ميدويد كه از گرسنگي نمي رد، اكنون شدهاست به قطب اقتصادي. داشتن صنعت خودروسازی هيونداي و كيا شدهاند آرزوي جوانان ما. فرهنگ و ادبشان شده است نمايش گر تلويزيونهاي ما. و البته سريالهاي زيادي كه ما از تلويزيونهاي خودشان در كشورمان ميبينيم!
با اين همه لطفي كه به كرهاي ها كرديم و دربست تلويزيون خودمان را در اختيارش گذاشتيم و از يانگوم تا قلي خان كرهاي را نگاه كرديم، كُرگي كرد و پول ما را بالا كشيد و ما مات و مبهوت فقط نگاه كرديم. عين این که كه گرگ ديده باشیم، چشممان خيره شد و گوشهامان زاغ!
اين هم از كره
ضرب المثل قديمي خودمان است كه اگر مناقشه نميكنيد، بنويسم اينجا: اوني كه به ما نريده بود، كلاغ ... دريده بود! اين مثل، انگ اين روزهاي كره است.
وقتي به خودمان بر ميگرديم، بايد از خودمان بپرسيم چه كردهايم كه كره هم براي ما كرگي ميكند و جفتك ميپراند؟
پولي كه طي اين همه سال بايد چند برابر مي شد، آب رفته. به جاي آن كه حداقل سود پول را بدهند، سود هم برداشتهاند! تازه حق نداريم مستقيم خرجش كنيم؛ بايد وسيله وارد كنيم. و كرهاي ها با اين كرگي كه كردند، مثل ميوه فروشهاي سر محل، اگر بگويي يك كيلو، پنج كيلو ميكنند توي پاكت! لابد اينها هم مي گويند: حتما بايد تلويزيون سامسونگ بخريد، سريال يانگوم را دوباره ببينيد. گوشي سامسونگ هم بخريد و به مامان و بابا با همين گوشي زنگ بزنيد. كيا نتوانستيد، پرايد بخريد و با اين ماشين به تفريح برويد تا روانتان سالم و روحتان شاد باشد!