«مجمعالجزاير مستقل و بيرابطه دریایی»
فیروز اسماعیلی نژاد - سينرژي(همافزايي) گمشده عرصه فعالان دريايي است كه خيلي بايد به آن تاكيد كرد. شوربختانه، تعدد بيحساب و كتابي در بين فعالان رسمي حوزه دريا وجود دارد و بارها گفتيم و نوشتيم كه «مجمعالجزاير مستقل و بيرابطه» شكل گرفته است. بودجههاي كلان بين مجموعهاي مستقل و غيرمرتبط با هم ريز و تقسيم ميشود و كارآيي خود را از دست ميدهد.
ضرورت ايجاد تشكل مناسب و منظم و جمعآوري سامانههاي موازي همچنان وجود دارد. تصميم اخير رئيس جمهور در شوراي عالي صنايع دريايي مبني بر جلوگيري از ايجاد سازوكارهاي موازي جديد مويد همين نكته است كه بسيار پسنديده است؛ اما كافي نيست.
در بخش دولتي، تغييرات بزرگ و اساسي و بنيادين لازم و ضروري است. بار كشتي دريايي ايران بسيار سنگين است و كند حركت ميكند. لازم است كانتينرهاي اضافه از اين كشتي خالي شوند تا سبك و چابك بتواند موجهاي موانع را رد كند و به سرعت دلخواه برسد. اين كار كوچكي نيست و همت جهادي و تصميم انقلابي ميخواهد.
اما در بخش خصوصي كه فعالتر و موثرتر از بخش دولتي است، اشكال در جاي ديگري است. اشكال اينجاست كه تشكلهاي بخش خصوصي هم جدا از هم حركت ميكنند. همه در قايق كوچك خود نشسته و به تنهايي به سوي درياي موفقيت پارو ميزنند. لازم است و ضروري است كه همه در يك كشتي بزرگ نشسته و همه با هم پارو بزنند. يك كار بزرگ و يك شتاب محسوس ايجاد كنند و اين كار زماني ممكن است كه به دقت و جديت كنار هم قرار بگيرند. به بيلان فردي و اختصاصي فكر نكنند و بيلان جمعي و موفقيت دريايي ايران را هدف قرار دهند و خود را جزيي از اين موفقيت بدانند.
فكر مشترك، برنامه مشترك و اجراي مشترك ميتواند باعث همافزايي بزرگ درياييها شود. اهالي دريا ميدانند كه سوار بر موجهاي كوچك شدن، اعتبار و افتخاري ندارد؛ بايد بر موجهاي كوهپيكر سوار شد تا دورنماي موفقيت بزرگ را در عمق افق درياها ديد. حركت جمعي با برنامه و فكر مشترك ميتواند جماعت دريايي در بخش خصوصي را به موفقيتهاي بزرگ برساند.اكنون، هم افزايي(سينرژي) گمشده بخش خصوصي است. يك يل ميخواهد كه پرچم فكر و اقدام مشترك را به اهتزار در آورد و همه را توي يك كشتي بنشاند و صدها پارو در يك جهت بزنند به دل دريا و يك جماعت همفكر و همهدف را به سوي موفقيت ببرد.خوشبختانه، در ميان اصناف دريايي، انسانهاي متخصص، خوشفكر و با انگيزه فراوانند. دريا صنفي متخصص دارد؛ اما توانهاي آنها پراكنده است. گاهي اين پراكندگي به دل ميزند و جمعي از متخصصان را از دايره فعاليت خارج ميكند. گاهي باعث تنش ميشود و انگيزهها را ميكشد. اين است كه بسيار شيرين خواهد بود كه بخش خصوصي به اتحاد صنفي، هماهنگي فكري، انسجام برنامهاي و تلاش يدي مشترك برسد؛ زيرا هدف مشترك و منافع مشترك آنها ايجاب ميكند كه ميان جزاير خود پلي به سوي هم بزنند تا بتوانند مقتدرانه در سرنوشت خود و كشور موثر باشند.
تخصص و انگيزه وجود دارد و اين حسن بزرگي است، اما ملاحت همكاريهاي راهبردي و كلان وجود ندارد و اين اشكال كار است. حسن و ملاحت با هم يعني موفقيت بزرگ. به قول جناب حافظ:
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
آري! جهان به اتفاق ميتوان گرفت