نگاهی تحليلی اقتصاد سرآمد به اهمیت مديريت دريايي كشور
موفقيت در توسعه دريايي كشور، به كسي شبيه شهیدعلي هاشمي نياز دارد
گروه فرهنگ دریا – امید متین - جنگ نابرابر تحميلي كه شروع شد، يك طرف ارتش تا بن دندان مسلح بعثي بود و طرف ديگر، يك ارتش از هم پاشيده به دليل فرار فرماندهان و فرار مستشاران غربي عليل و معطل مانده بود و از طرفی سپاه پاسداراني كه تازه تاسيس بود باتجهيزات و امكانات محدود!، براي شكلگيري تلاش ميكرد. مضاف بود بر همه اينها وجود بنی صدر فرمانده كل قوايي كه ناتواني، ضعف و خيانتش برملا شد. با چنين وضعي، صدام حق داشت كه خيال كند دو هفتهاي ايران را تسخير ميكند و با محاسبه وضع نظامي و دفاعي آن روز ايران، ما خود نيز باور نميكرديم كه پايدار بمانيم. وقتي تجهيزات و آمادگي ارتش بعث را ميديديم كه با سرعت هر چه تمامتر، همه شهرهاي مرزي را اشغال يا محاصره كرد، دلهره داشتيم كي به شهرهاي ديگر ميرسد.اما چه شد كه يكباره ورق برگشت و كمتر از دو سال، وضعيت دفاعي سست ما به حالت هجومي قوي تبديل شد؟ دلايل زيادي بر اين امر مترتب است كه مايلم به يكي از آنها اشاره و تاكيد كنم و آن وجود مديران لايق، كارآ، مبتكر و خلاق بود. كسي مانند «شهيد علي هاشمي».
مدیریت از خاك به آب
وقتي نبردها به حوزه فاو و مرداب بزرگ آن رسيد، گمان ميرفت كه هجومهاي ايرانيان متوقف خواهد شد. جزيره مجنون و آبها و مناطق باتلاقي و نيزارهاي فشرده، سد طبيعي بود ميان ما و بعثيها تا جايي كه گذر از آن غيرممكن به نظر ميرسيد و محاسبه ميشد كه نبرد در جبهه جنوب به پايان رسيده است و بعثيها ميتوانند با استفاده از تجهيزات متعدد و مدرني كه از 44 كشور حامي، به دست ميآورند، فشار را در جبهههاي غرب و شمالغرب متمركز كرده و مجدد به ما آسيب برساند.
تسخير جزيره استراتژيك فاو
علي هاشمي، مدير مبتكري بود كه بر خلاف انتظارات دوست دو دشمن، جنگ را از خاك به آب كشاند. تغيير رويه و راهبردها باعث شد كه فشار ما در جبهه جنوب حفظ شود و حتا منجر به تسخير جزيره استراتژيك فاو شود.
در آب هم بر بعثيها چيره شدیم
تغيير نگاه همه فرماندهان آن زمان كه تا آن روز در خشكي ميجنگيدند و اكنون يكباره بايد به سمت آب خيز برميداشتند، بسيار سنگين و غيرممكن مي نمود؛ اما تدبير و شهامت و كارداني علي هاشمي، باعث شد كه همه به سرعت به خودباوري و آبباوري برسند و بدانند كه ميتوانند در آب هم بر بعثيها چيره شوند.
شبيه علي هاشمي
اكنون فضاي دريايي كشور، به كسي شبيه علي هاشمي نياز دارد. گرايش از خشكي به سوي دريا، كاري سترگ و بزرگ است و از هر كسي بر نميآيد. به خصوص از دولتيهايي كه چشم به آخر برج ميدوزند و با مسائل ديگر خيلي كاري ندارند. كسي ميخواهد كه به عظمت دريا و سهم بينظير ايرانيان از دريا چشم بدوزد.
علاوه بر اين، كسي ميخواهد كه دريايي باشد و دريا را بشناسد. اگر علي هاشمي آب و هور و نيزار را نميشناخت، نميتوانست. علي هاشمي توانست زيرا خودش از جنس هور و نيزار بود. در ميان آبهاي مجنون بزرگ شده بود. تخصص داشت. توانايياش بر اساس تعارف و تمجيد و قدرتش وابسته به يك برگه كاغذ به عنوان حكم انتصاب نبود. چيزي فراتر از اينها بود. و ما براي موفقيت در توسعه دريايي، به چيزي شبيه علي هاشمي نياز داريم. يك فرمانده برتر، يك پيشرو مقتدر، يك مدير مدبر. يك قهرمان مديريت كه قهرمانان فني را به سمت دريا بكشاند. مديري ميخواهيم شبيه علي هاشمي و مجاهدتي شبيه علي هاشمي و ابتكار و مديريتي شبيه شهید علي هاشمي.