printlogo


از ضعف فرهنگي تا بي‌توجهي به دريا اقتصادسرآمد بررسی می کند
نظام معيني براي ترويج دريايي در كشور وجود ندارد

گروه اقتصاددریاپایه - امید اسماعیلی - در شمارگان گذشته روزنامه اقتصاد سرآمد در باره «بي‌توجهي به دريا» سخن‌ها گفتيم و بر مايه سخن رهبر فرزانه انقلاب اسلامي كه اخيرا فرمودند «هنوز به دريا توجه لازم نشده است» دلايل متعددي را شرح داديم. 

ضعف فرهنگي و فرهنگ‌سازي
گفتيم كه بن‌مايه بي‌توجهي به دريا، دلايل متعدد دارد كه در اين ميانه، ضعف فرهنگ‌سازي دريايي نقطه اوج آن است. به طور كلي، منطق و منش بازاريابي مدرن (Marketing) بر مبناي فعاليت فرهنگي است و تبليغات يكي از قله‌هاي بزرگ بازاريابي است. 
در كشور ما دو واژه «تبليغ و ترويج» را با هم به كار مي‌برند و منظور دقيق و جالبي از آن برداشت مي‌شود. 
بر اين اساس، هر چيزي نيازمند تبليغ است تا «مردم را جذب» كند و مشتري را پاي كار بياورد. اگر تبليغ مناسب و صحيح نباشد، مردم، مشتري و سرمايه به سراغ آن چيز نمي‌رود.
واژه چيز هم در ادبيات ما جالب است؛ زيرا هر هست و نيست را در بر مي‌گيرد. با اين منطق، هر چيزي (Eny thing) تابعي است از تبليغ. 
اروپايي‌ها از تبليغ توصيف قابل تاملي دارند. بر اساس نگرش آن‌ها، تبليغ آن چيزي است كه يخچال به اسكيمو بفروشد و بخاري به استوايي!
اين زيبايي وصف تبليغ و تبليغات است؛ چيزي كه در حوزه دريايي ما گم شده و هيچ متولي براي آن يافت نمي‌شود.

تبليغ پل است
تبليغ به مثابه يك پل است. در اين بحثي كه اكنون مورد نظر ماست؛ يعني دريا، تبليغ پلي است بين مردم و دريا. اگر اين پل باشد، مردم به سمت دريا و فعاليت هاي دريايي حركت مي كنند و اگر نباشد، نگاهي هم به سمت دريا نمي‌اندازند. 
اكنون اين پل در كشور ما ميان مردم و دريا، ويران است. شايد بهتر است بگويم اصلا ساخته نشده كه بخواهد ويران باشد. اساسا تبليغ معنادار و برنامه‌ريزي شده‌اي براي گرايش عمومي و تهييج افكار عمومي به سمت دريا وجود ندارد؛ و بر عكس، بر اساس فشار تبليغ استثمار و استحمار در دو سده اخير، ايراني از دريا دور شده و از دريا هراسان و روي‌گردان است. 
پل تبليغ باعث مي‌شود كه مردم بتوانند با دريا ارتباط برقرار كنند. اكنون اين پل بر اساس منش تفريحي مردم ايران، تا ساحل كشيده شده است، اما از ساحل به دريا نه. 

ترويج فرهنگ دريايي
زماني ترويج فرهنگ براي هر چيزي، ممكن مي‌شود كه پل تبليغ ساخته شده باشد و مردم به وسيله آن پل به اصل موضوع وصل شوند و سپس ترويج معنا پيدا مي‌كند. ترويج همان فرهنگ‌سازي و جامعه‌پذيري است. 
صرف تبليغ به تنهايي كافي نيست. لازم است اما كافي نيست. بعد از تبليغ بايد ترويج آغاز شود. ترويج عبارت است از زمينه‌هاي عملي و ملموس و عيني كه مردم بتوانند تمام تبليغات شنيده و ديده شده را آن‌جا مشاهده و تجربه كنند. اگر چنين بود، ترويج معنا پيدا مي‌كند و در غير اين صورت، تبليغ تبديل مي‌شود به ضد تبليغ و دل‌زدگي و ياس مي‌آورد. 

نظام تبليغ و ترويج دريايي
هيچ نظام معيني براي تبليغ و ترويج دريايي بر اساس گفتار فشرده بالا، در كشور ما وجود ندارد. اساسا متولي تبليغ و ترويج حوزه دريا مشخص نيست. تبليغ و ترويج دريايي را هيچ‌كس به گردن نمي‌گيرد! سازمان بنادر و دريانوري كه به طور فصيح و واضح گفت كه: فرهنگ‌سازي كار ما نيست و آب پاكي روي  دست ما ريخت. 
سازمان شيلات كه جز ماهي به چيز ديگري بلد نيست فكر كند.
سازمان كشتيراني كه كشتي را از فرهنگ جدا كرده و بعضي اركان به بهانه تحريم مي‌گويند: ما بايد چراغ خاموش حركت كنيم!
باقي انجمن‌ها و اتحاديه‌ها هم هرگز برنامه‌اي براي فرهنگ و فرهنگ‌سازي دريايي نداشته‌اند؛ كما اين كه اين فرهنگ‌سازي گستره ملي دارد و يك متولي بزرگ و اثرگذار مي‌خواهد كه بتواند در سطح ملي، كار كند. 
شوراي انقلاب فرهنگي و شوراي فرهنگ عمومي و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان سه ركن رسمي فرهنگ‌سازي كشور و نيز صدا و سيماي جمهوري اسلامي به عنوان بزرگ‌ترين كارتل و ابزار فرهنگي كشور هم دراين باره مسكوت مسكوت و مسكوت‌اند. 

درياي بي‌كس!
و اين چنين است كه دريا در ايران، در ميان 80 ميليون ايراني، بي‌كس و غريب مانده‌ است. آن‌قدر غريب كه از هر كس كه مي‌پرسي، ايران را كشوري خشك و بي‌آب مي‌داند. خبرهاي انبوه از كم آبي فرياد مي‌كنند و پيام‌هاي هشدار و خواهش سازمان آب . فاضلاب هم پياپي مي‌آيد و مي‌رود كه مصرف بالاست و بارندگي كم است و سدها خشك! آي مردم كمتر آب مصرف كنيد.
كسي نمي‌گويد كه ما از سه جهت دريايي هستيم. شمال و جنوب و جنوب شرق. حتا به آب‌هاي آزاد وبه اقيانوس وصل هستيم. كسي اين‌ها را نمي‌گويد و اگر بگويد كسي باور نمي‌كند.
اگر باور به دريايي بودن كنيم، به سوي دريا مي‌رويم. مهاجرت معكوس از كوير خشك به درياي مواج. 
اين باور، كار فرهنگي مي‌خواهد. اين باور، فرهنگ‌سازي مي‌خواهد. اين فرهنگ سازي هم كسي مي خواهد كه پرچمش را بالا و مسئوليتش را به عهده بگيرد. اين كس يا سازمان، كيست؟ اگر ما كه دغدغه و طرح فرهنگي براي دريا داريم، كجا مراجعه كنيم كه گوش شنوا و فكر مشتاقي باشد تا فرهنگ را بشنود. تبليغ را درك كند و ترويج ملي دريايي ايران را باور داشته باشد؟