چرا برگزاری مراسم روز جهانی دریانوردی به ایران نرسید؟ اقتصادسرآمد تحلیل می کند
(آي ام او IMO)انگليسي يا ضعف ديپلماسي ايران؟
گروه دریانوردی – امید متین - (آي ام او (IMOمجمع عالیترین رکن سازمان محسوب میشود و از تمامی دولتهای عضو (۱۷۰ کشور به علاوه ۳ عضو وابسته) تشکیل شدهاست. طرح تأسیس سازمان بینالمللی دریانوردی در ۶ مارس ۱۹۴۸ در کنفرانسی که در ژنو برگزار شده بود به تصویب رسید. این سازمان ۱۰ سال بعد اجرایی گردید و از سال ۱۹۵۸ در جامعهٔ بینالمللی شروع به کار کرد.
هدف سازمان بینالمللی دریانوردی، تسهیل همکاری و مبادلهٔ اطلاعات میان کشورهای عضو در زمینهٔ موضوعات فنی مربوط به کشتیرانی و به وجود آوردن عالیترین معیارهای ایمنی دریایی است.
مهمترین هدف آیمو «ایمنی، امنیت، کشتیرانی کارآمد در اقیانوسهای عاری از آلودگی» است. اما بهطور کلی صلاحیت دارد در خصوص کلیه مسائل اداری و حقوقی مربوط به دریانوردی، اقدامات و تصمیمات لازم را انجام دهد و تاکنون پس از ۵۳ سال فعالیت مستمر توانستهاست ۵۰ کنوانسیون و پروتکل و بیش از ۱۰۰۰ کد و توصیهنامه در رابطه با ایمنی و امنیت دریانوردی، جلوگیری از آلودگی آبها و موضوعات مرتبط دیگر را به تصویب برساند.
هرساله ۲۵ ژوئن در تقویم جهانی به مناسبت روز جهانی دریانوردان مزین شده است به منظور قدردانی از زحمات دریانوردان کشورهای عضو سازمان جهانی دریانوردی IMO مراسم هایی برگزار می شود.
قرار بود كه ايران ميزبان اجلاس آتي، آي ام او(IMO) باشد كه با مخالفت انگليس، ميزباني ايران حذف شد. اين اتفاق، نيازمند تحليل دقيقي است كه اهالي فن بايد به آن بپردازند؛ اما آن چه به طور كلي ميتوان برداشت كرد، چند نكته اساسي است كه مرور ميكنيم:
اول: آي ام او همچنان در تسلط چند كشور خاص- به خصوص انگليس- است. انگليس نيروي دريايي بسيار قوي و سابقه حضور در آي ام او دارد و بلا ترديد، بر اين نهاد بينالمللي تسلط يا نفوذ قوي دارد؛ از اين رو، فرصت به كشوري مانند ايران نميدهد. دوم: ايران كشوري است كه در مباحث و مسائل دريايي در سطح جهان مطرح نيست و درخواست وي موجه نميباشد. مانند اين است كه كشوري كه هيچ قهرمان و صلاحيتي در فوتسال ندارد، خواهان برگزاري مسابقات قهرماني اين رشته شود. بديهي است كسي با آن موافقت نخواهد كرد.
سوم: ايران كشوري است كه اكنون در عرصه دريا، حرف براي گفتن دارد؛ اما دشمني انگليس با ايران مانع از موفقيت در برگزاري اجلاس آي ام او در ايران شده است.
از اين سه فرضيه، مورد سوم محتملتر و به واقعيت نزديكتر است. ضعف مفرط ديپلماسي ما در حوزه دريا، نداشتن ارتباط لازم براي اثرگذاري بر اعضاي آي ام او و عدم نفوذ در اين مجمع بينالمللي باعث شده است كه نعمت ميزباني آن، محروم بمانيم.
اين كه انگليس با ما دشمني دارد، موضوع مبهم يا جديدي نيست. اين كه اين كشور و همراهان آن بخواهد از هر فرصتي براي رد و تضعيف ايران اقدام كنند؛ روشن و واضح است. اين كه انگليس بخواهد در آي ام او اثر بگذارد نيز امري بديهي است؛ نه تنها در اين نهاد بينالمللي بلكه در همه مجامع تجاري، تخصصي، ورزشي و... تلاش ميكند كه اثرگذار باشد. اين تلاش هم امري ذاتي و بديهي است و همه كشورها در اين تلاش هستند كه با لابيگري و ديپلماسي مستمر و گسترده، با كسب كرسي و روشهاي ديگر، نظر اعضا را به خود جلب كرده و آنها را به تبعيت از خود وادار كنند.
با توجه به قدرت امروز ايران در عرصه درياها و با توجه به گردش 360 درجهاي در آبهاي آزاد و فتح دوردستهاي دريايي، و نيز توفيق ايران در ساخت ناوها و موشكهاي دريايي و... كشورهاي ديگر به خوبي از توان امروز ايران با خبرند. علاوه بر اينها، قرار گرفتن ايران در حوزه و تسلط بر تنگه هرمز به عنوان گلوگاه جهاني و بسيار موارد ديگر، ايران را شاخص كرده است و اين چيزي است كه نمايندگان كشورها در آي ام او از آن باخبرند؛ با اين همه، ايران نميتواند ميزبان اجلاس باشد! چرا؟
يك گزينه براي پاسخ به اين چرايي، ضعف مفرط ايران در ديپلماسي درياست. آن چه به آي ام او مرتبط است، در چنبره فعاليت ايران نيست و اين ضعف باعث ميشود كه به راحتي از فرايندهاي آي ام او حذف شود. با تاثير انگليس، حق ميزباني از ايران گرفته ميشود و ايران هم قادر به دفاعي مناسب نيست؛ زيرا در عرصه بينالمللي مرتبط با آي ام او، قوي و توانمند ظاهر نشده است كه در غير اين صورت، حذف ايران از ميزباني آي ام او به اين آساني نبود.
وجاهت بينالمللي
ميدانيم كه ميزباني يك اجلاس مهم در يك كشور، به مثابه تقديم وجاهت بينالمللي به آن كشور است كه ميتواند با لابيگري حرفهاي به دست آيد. گاهي كشوري مانند قطر ميزبان جام جهاني فوتبال مي شود در حالي كه در فوتبال در سطح جهاني هرگز مطرح نبوده است. اما برنامهريزي بلندمدت، هدفگذاري خاص و سرمايهگذاري مناسب باعث شد كه ابتدا تيم نسبتا قوي با خريد بازيكنان خارجي و دادن تابعيت به آنها بسازد و سپس با لابيگري چند ساله و روشهاي مرسوم و غيرمرسوم، به موفقيت دلخواه رسيد. سهم قطر از ميزباني جام جهاني، سهمي هميشگي و جهاني است. تا آن زمان، بسياري از مردم جهان حتا نام قطر را نشنيده بودند؛ اما اكنون به لطف ميزباني يك واقعه بزرگ جهاني، ميتوان گفت كه تمامي نوجوانان و جوانان و ميانسالان و بزرگسالان فوتبال دوست جهان به خوبي قطر را ميشناسند. لطف ميزباني فوتبال قطر با هيچ روش ديگري نميتوانست شامل حال اين كشور شود.
اين است كه ميزباني مجامع بينالمللي، وجاهت بزرگ به همراه دارد. وجاهتي كه با صرف ميلياردها تومان با تبليغ و ترويج به دست نميآيد.
بنابراين، ميزباني آي ام او( (IMO در حد خود، فرصت بسيار خوبي براي افزايش وجاهت و اقتدار ايران باشد كه البته از دست رفت. بايد به خوبي نگريست و ضعفها را ديد و چراها را پاسخ داد. نگاه ما به اين مقوله عمومي است، اما جا دارد كه در ميزگردهاي تخصصي، اين مساله واكاوي شود و چرايي حذف ايران مشخص شود.