شیب عمومی کرانه جنوبی دریای خزر کلیات
یکی از مشخصههای مهم مناطق ساحلی، وضعیت عمومی شیب آنهاست که روند تغییرات عمق با فاصله از تراز ساحل یا صفر (CD) مشخص میسازد؛ معمولاً این تغییرات، به صورت درصد شیب گزارش میشود. درصد شیب، علاوه بر نشان دادن شرایط عمقی، خصوصیات لندفرم و پستی و بلندی بستر را نیز نشان میدهد
سواحل دماغه کهنه سفیدرود از مناطقی است که شدیداً تحت تأثیر برخورد امواج و فرسایش هیدرودینامیکی است، لذا شیب ساحل تند شده و به ۸۹/0درصد میرسد. از دماغه کهنه سفیدرود تا رودسر، بهتدریج شیب عمومی ساحل کاسته شده و به ۳۵/0درصد تقلیل مییابد؛ از این منطقه تا مرز شرقی استان و رامسر، رفته رفته شیب عمومی ساحل افزایش یافته و حداکثر به ۵/0درصد رسیده است.
شیب عمومی منطقه ساحلی استان مازندران
شیب عمومی سواحل استان مازندران، همچون سواحل استان گیلان بیشتر تحت تأثیر آورد رسوب رودخانهای و عوامل هیدرودینامیکی کنترل شده است. منطقه ساحلی استان مازندران، از مرز غربی آن تا حوالی سلمان شهر، دارای شیب متوسط 5/0درصد است؛ اما از آن به بعد تا دلتای رودخانه چالوس، به حداکثر شیب خود در سراسر سواحل استان مازندران میرسد. نیمرخ ساحل در منطقه چالوس، بسیار پرشیب بوده و به ۱/۱ درصد افزایش یافته است. از دلتای رودخانه چالوس به شرق و غرب، به آرامی از شیب منطقه ساحلی کاسته شده است و در منطقه محمود آباد، به 45/0درصد کاهش میباید. منطقه ساحلی نور تا محمودآباد، از مناطقی هستند که دارای شیب ملایمی بوده و متوسط شيب آنها کمتر از 5/0درصد است؛ این مناطق، از مناطقی به شمار میروند که شیب هیدرولیک دریایی به سمت آنها متوجه شده است؛ لذا انتظار میرود هرگونه بالاآمدگی در تراز دریا، مسافت زیادی در خشکی پیشروی داشته باشد. مناطق ساحلی محمودآباد تا فریدونکنار، به تدریج افزایش یافته و از 5/0 به 65/0 درصد ارتقاء مییابد. منطقه ساحلی فریدونکنار، در واقع نقطه عطف شیب سواحل شرقی دریای خزر و استان مازندران به شمار میرود؛ به طوری که از این منطقه به سمت شرق، با روندی حدود 05/0درصد در کیلومتر، در عرض ساحل از شیب عمومی کاسته شده میشود. روند کاهش شیب عمومی سواحل استان مازندران، در ساحل مقابل شبه جزیره میانکاله بسیار تشدید شده است؛ به طوری که به حداقل خود و زیر 1/0 درصد تنزل کرده است.
تجميع رسوبات منتقل شده توسط رژیم غالب انتقال رسوب ساحلی، به سمت شرق در سواحل مقابل شبهجزیره میانکاله، باعث شده است خطوط تراز هیدروگرافی بسیار باز شده و شیب ساحل به شدت کاهش یابد.
شیب عمومی منطقه ساحلی استان گلستان
تعداد ۱۵نیمرخ ساحلی نشان دهنده وضعیت شیب عمومی سواحل استان گلستان یا بخش شرقی دریای خزر است. در این سواحل، همچون گرانههای شرقی استان مازندران، به طرف شرق از شیب عمومی کاسته شده و به تدریج درانتهای شبه جزیره میانکاله به زیر 1/0درصد رسیده است. حداکثر درصد شیب سواحل استان گلستان، در پیرامون دلتای گرگانرود قرار دارد و حدود 08/0درصد میباشد. روند کاهش شیب ساحل، از دلتای گرگان رود تا مرز شمالی ایران با ترکمنستان، یا به تعبیری سواحل مقابل تالاب گمیشان ادامه پیدا کرده است. آخرین نیمرخ ساحلی، نشان از شیب عمومی 35/0درصد دارد. شرقیترین منطقه ساحلی دریای خزر، در واقع کمشیبترین سواحل آن نیز محسوب میشود. در مجموع، متوسط شیب عمومی ساحلی استان گلستان 056/0درصد است.
نتیجهگیری
شیب عمومی سواحل دریای خزر، برخلاف سواحل جنوب کشور، کمتر تحتتأثیر برونزدهای سنگی بوده و بیشتر توسط عوامل هیدرودینامیکی و آورد رسوب از خشکی، کنترل شده است. شیب عمومی سواحل غربی دریای خزر و استان گیلان، نسبت به سواحل شرقی آنها نسبتاً تندتر میباشد. در حالی که شیب عمومی غربیترین این سواحل در آستارا حدود 3/0درصد است، در شرقیترین سواحل مورد مطالعه، 058/0درصد میباشد. از پرشیبترین کرانههای جنوبی دریای خزر میتوان به سواحل شرقی دلتای سفیدرود، دلتای رودخانه چالوس، دماغه کهنه سفیدرود و محمودآباد اشاره کرد. نتایج حاصله، نشان از روند 05/0درصد در کیلومتر کاهش شیب عمومی سواحل به سمت شرق کرانههای جنوبی دریای خزر دارد. در مقابل در برخی نقاط مانند حدفاصل محمودآباد تا فریدونکنار 1/0درصد بر شیب عمومی افزوده شده است. فرایند انتقال رسوب و شکلگیری سکوی ساحلی به ویژه در دلتاهای سفیدرود، رودخانه چالوس و گرگانرود علاوه بر پیشروی آشکار خشکی در دریا، ایجاد دامنههای پرشیبی در بخش انتهایی دلتا کرده است. تجمیع رسوبات انتقال یافته در سواحل شرقی دریای خزر، تحتتأثیر سازوکار عمومی امواج و جریانهای دریایی، سبب توسعه کمشیبترین سواحل در این مناطق شده است. به این ترتیب، شیب عمومی ساحل تا 035/0درصد کاهش مییابد. وضعیت شیب عمومی کرانههای جنوبی دریای خزر، آشکارا تأثیرپذیری شگرف منطقه ساحلی را از نوسانات تراز دریا و عملکرد امواج و جریانهای دریایی از یک سو و آورد رسوب و تخلیه آنها بوسیله دهها رودخانه نشان میدهد. بنابراین، نوسانات دورهای و فصلی تراز دریای خزر، باید توجه جدی تصمیمسازان و مدیران کرانههای جنوبی دریای خزر را میطلبد. مهمترین جایگاه تصمیمسازی طرح مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی است، که در آن باید حریم خطوط ساحلی بر مبنای شیب متوسط ساحلی و نرخ متوسط نوسانات تراز دریا تعیین و اجرا گردد، تا از هدر رفت سرمایه جلوگیری شود.