printlogo


مختصات راهبرد دريا


فیروز اسماعیلی نژاد-گرايش به دريا و بهره‌مندي از تمامي ظرفيت‌هاي آن براي كشور و مردمي كه سال‌هاي سال بلكه سده‌ها- از رويكرد دريايي منع و دور شده‌اند، كار آساني نيست. وقتي يك خانواده بنا به دلايلي از شهري به شهر ديگر مهاجرت مي‌كنند، خوكردن به محيط جديد، براي آن‌ها بسيار دشوار است و ماه‌ها وقت مي‌برد تا هم‌خواني و هم‌خوني بين خانواده و محيط جديد شكل بگيرد. بچه‌اي كه هفت سال در خانه بوده و يك‌باره، پديده‌اي به نام مدرسه در مقابل خود مي‌بيند، وحشت مي‌كند و گريه سر مي‌دهد. حتا يك گياه را از يك مكان به مكان ديگري منتقل كنيد، تا خو كردن به فضاي جديد، پژمرده مي‌شود. همه اين‌ها حكايت دارد كه «تغيير» كار آساني نيست. دانش مديريت به صراحت بيان مي‌كند كه به طور طبيعي، مقاومت در برابر تغيير وجود دارد و براي پذيرش تغيير- در هر سطح و هر شرايطي- فرهنگ‌سازي و جامعه‌پذيري متناسب با آن بايد صورت پذيرد. 
اولين خصيصه براي تحقق راهبرد دريايي در ايران، فرهنگ‌سازي است تا افكار عمومي را به سمت دريا متمايل كند. ايرانيان بايد بدانند كه دريا چيست و چه نعماتي دارد تا مهاجرت معكوس از شهرهاي خشك به سواحل زيبا صورت گيرد. اگر افكار عمومي به سمت دريا جهت گيري كند، همه چيز را با خود به سمت دريا خواهند كشاند. 
اطلاعات و دانايي اكثر مردم ايران از دريا و اقتصاد دريا بسيار ضعيف است و ضعف سواددريايي ما باعث شده كه توسعه دريايي كشورمان با رخوت و سستي پيش برود. 
خصيصه ديگر براي تحقق راهبردهاي دريايي، بهره‌گيري از مسئولان دريايي است. مسئولاني با تخصص و تجربه دريايي و صد البته با انگيزه گرايش به دريا. 
مسئولي كه تخصص‌اش را در خشكي گرفته. گرايش تخصصي او به سمت خشكي است و هيچ مراوده‌اي با دريا نداشته است، با كدام توان علمي و با كدام انگيزه فردي به سمت دريا به صورت راهبردي حركت مي‌كند؟ در اين نقص‌ها بايد بازنگري كرد تا بتوان هم به تدوين راهبرد رسيد و هم آن را اجرا كرد.