printlogo


تحلیلی پیرامون پیامدهای نمایش رسانه ای معاون اول + استاندار هرمزگان برای کسب و کارهای دریامحور؛
ابرقهرمان در «شهربندر»!

گروه لجستیک - هومن بنده ای - بندرعباس که روزی روزگاری پایتخت اقتصادی و بندر کانونی صنعت حمل و نقل و لجستیک ایران و حتی منطقه بود، چندمدتی است به لوکیشنی جذاب برای نمایش خبرسازی و شوآف پوپولیستی مدیران ارشد دولت تبدیل شده؛ از آن سو، بندر شهید رجایی، فرزند دریازاده هرمزگان که توان تخلیه و بارگیری سالانه ۱۰۰میلیون تن انواع کالا به علاوه ۶ میلیون تی. ای . یو کانتینر را داراست، به لحاظ جغرافیایی گستره ای به وسعت ۲۴۰۰ هکتار محوطه عملیاتی و انبارداری و همچنین ۲۷۰۰ هکتار اراضی الحاقی جدید برای ایجاد یک شهر لجستیکی را شامل می سود؛ این «ابرشهر تجارت دریایی» با اشتغالزایی مستقیم برای شماری افزون بر ۲۰،۰۰۰ نفر و اشتغالزایی غیرمستقیم برای میلیون ها ایرانی در مناطق پسکرانه ای تا پایتخت و نیمه شمالی ایران در مقام مقایسه، وسعتی به اندازه خود کلانشهر بندرعباس دارد؛ فرزندی ۵۰ ساله همپیکر با پدر کهنسال ۴۰۰ساله!
هومن بنده ای، کارشناس حوزه حمل و نقل و لجستیک در نوشتاری به روزنامه دریایی اقتصادسرآمد آورده است: از همان روز نخست کلنگ خوردن عملیات اجرایی ساخت « شهربندر» در ۲۰ کیلومتری غرب شهر نسبتا متروکه بندرعباس در اوایل دهه ۵۰ خورشیدی، برای تحقق رویای ساخت «بزرگترین مجتمع تجارت دریایی خاورمیانه»، معلوم بود که حکمرانان دولت مرکزی در پی همذات پنداری با ابرقهرمان های ساخته پرداخته فیلم های علمی تخیلی «هالیوود»، به دنبال پیاده سازی سناریوهایی متافیزیکی و ماورایی برای گرفتن ماهی های ثروت آفرین شمال تنگه هرمز از «اقیانوس آبی اقتصاد دریاپایه» هستند؛ چند قرن به عقب تر هم که برگردیم، به زمان اخراج پرتغالی ها، حذف تمدن باشکوه دریایی «ملوک هرموز» و همچنین بنیان نهادن یک قطب بزرگ تجارت دریایی جدید همجوار با دهکده ۲۰۰ نفره « گمبرون» حدفاصل دو نقطه کانونی سکونتگاه ساحلی «سورو» و «نابند». در تاریخ صفویه تا دوره فعلی یعنی پساانقلاب اسلامی، هم می خوانیم که «شهربندر مبارکه عباسی» طی ۴۰۰ سال اخیر یعنی از سال ۱۶۲۲ میلادی/ ۱۰۰۱ خورشیدی فرازوفرودهایی خیال انگیز و گاه حسرت آوری را در تونل زمان سپری کرده که جز استودیوهای فیلمسازی فعال در صنعت سینمای «هالیوود» آمریکا با چاشنی خالی بندی های سینمای «بالیوود» هندوستان، کمتر بنگاه رسانه ای می تواند روایت های علمی تخیلی «ماتریکس» گونه با چاشنی قهرمان بازی های «فیلم هندی»، این شهر افسانه ای صفوی تا بندر کانتینری شهید رجایی در عصر « متاورس» را بازنمایی رسانه ای و روایتگری سینمایی کند!
هر چند طی دو دهه اخیر همواره شاهد برپایی شوآف های رسانه ای تبلیغاتی و آیین های نمایشی دولتمردان پایتخت نشین در این «شهربندر» بوده ایم، اما الان می خواهیم تازه ترین سناریوی رسانه ای را برایتان بازخوانی و رمزگشایی کنیم؛ ۱۶ شهریور ۱۴۰۲، معاون اول رئیس جمهور که خودش تا پیش از این مسئولیت کتابی دارد به اسم « اقتصاد دریامحور»، بدون قرار قبلی، صبحگاهان از تهران راهی بندرعباس می شود، برای اینکه اوضاع کالاهای در بنادر و گمرکات مانده از نزدیک بررسی شود. رضوانی خبرنگار جنجال پرداز تلویزیون از مخبر می پرسد: تصمیماتی در این دیدار خواهید داشت؟ او هم با اعتماد بنفس کامل می گوید: «بله حتماً.»
روایت خبرنگار از این سفر چنین ادامه می یابد: «آقای مخبر اول به بندر شهید رجایی رفت که بندری مهم در بخش واردات و صادرات ایران است.» در تصویر می بینید که پلمپ کانتینرها باز می شود تا اوضاع دقیق‌تر مورد بررسی قرار گیرد و سپس تصاویری می بینیم از کانتینرهای لوازم یدکی خودرو که در انبار راکد مانده.
در جریان این بازدید، مخبر با اشاره به کالاهای رسوبی و دپو شده در کانتینرها از عباس نژاد مدیرکل بنادر و دریانوردی استان هرمزگان می پرسد: «اینا ثبت سفارش شده؟ نمی دونید؟» 
مخبر در واکنش به سکوت یا عدم اطلاع عباس نژاد، مدیرکل بنادر و دریانوردی استان هرمزگان می گوید: «هیچی رو نمی دونید که، نمی دونید ارز آن را دادند یا نه، چه کسی باید این ها را بداند؟»
آقای مخبر همان جا دستور فورس ماژور و اقدام جهادی صادر می کند! 
دنبال قضیه بروید مصوبه بدهید. کالاهای متروکه ۲ماه به بعد متروکه است، خطاب به مهدی دوستی، استاندار رسانه دوست هرمزگان که در این شوآف شبه سینمایی گویا نقش مکمل معاون اول را بازی می کند، می گوید: «آقای استاندار شما این موضوع را پی گیری کنید.»
 موضوع بعدی عملکرد سازمان اموال تملیکی بود که مخبر دوباره جلوی دوربین می آید و می گوید: «چیزی که به ما گزارش شده بعضی از این اموال ۳سال است که در این جا می باشد. چرا کانتینرهایی پر از کالا از چند سال قبل هنوز این جا مانده است.کالاهایی بودند که از سنوات قبل بوده است.»
مخبر خطاب به متولی انبارتملیکی در استان هرمزگان می گوید: «شما از سال ۱۴۰۰ به بعد در انبار تملیکی کانتینر دارید؟»
می گوید: «ما در حد توان مون ...»
مخبر: «اگر توان شما این حد است، شما باید فکری به حال توان تون بکنید»
و ادامه تصاویری از صدور فرمان معاون اول رییس جمهور برای تعیین تکلیف کاغذهایی که در گمرک مانده. «ارز این ها پرداخت شود چون کاغذ نیاز کشور است سریع وارد کشور شوند و حداکثر ظرف ۲هفته باید این معضل حل شود.»
و سپس در ادامه روایتگری «علی رضوانی» گزارشگر جنجالی بخش خبری ۲۰:۳۰ خبرگزاری صداوسیما، متوجه می شویم که برخی کالاها به دلیل عدم صدور جواب استعلام از وزارت بهداشت یا سازمان استاندارد، معطل ترخیص مانده و دستور تلفنی مخبر به وزیر بهداشت چنین ابلاغ می شود: «جواب استعلام بهداشت بیشتر از یک هفته طول نکشد که اگر بیشتر شد نتیجه اش مثبت است و وزارت بهداشت مسئول است.»
معاون رئیس جمهور در ادامه بازدید خود، درون انبارهای روباز بندر شهید باهنر مانور می دهد؛ جایی که خودرو، اتومبیل، اتوبوس و خودروهای سنگین زیادی در این بندر وجود دارد و خودروهایی که روی آنها یک عالمه خاک و غبار فراموشی، نشسته. در ادامه صدای مونولوگ تئاتری مخبر را می شنویم که می گوید «الان می گن قصد وارد کردن خودرو رو دارن، چندین برابر آن، این جا است.» وباز هم پای گره همیشگی یعنی پاسخ استعلام ها را ندادن از سوی سازمان استاندارد به میان می آید و اتوبوس هایی که نیاز کشور هستند اما این جا زمین‌گیر شده اند.
 مخبر به ارایه مونولوگ خود ادامه می دهد: «تهران گرفتار کمبود وسیله عمومی است، بعد این جا همه چی ریخته. آقای اشتهاردی روز شنبه تمام مسائلی که با استاندارد دارید جمع بندی می کنید به شکلی که ماشین های سنگین و سبک ظرف یک ماه از این جا ترخیص شوند بیایید اون جا من حل کنم.»و در پایان این گزارش خبری، محمد مخبر، نقش اول این مستند گزارشی رو به دوربین با تکنیک «فاصله گذاری در صحنه تئاتر»( ابتکار نمایشنامه نویس شهر آلمانی، برتولت برشت) به مردم می گوید «قرار شد برای تسریع در ترخیص کالاها بعضی از مقررات و دستورالعمل ها در جلسه ای اصلاح و بازنگری شوند. واقعا بعضی از مسائل، قابل تحمل نیست و قرار شد آقای استاندار هم محکم پای این مصوبات بایستند و هرکجا ایرادی پیش آمد ما هم به کمک او می رویم تا ان شالله کار صورت گیرد.» [ توضیح اضافه: بیننده با دیدن داستان نمایش‌، در الگوی تئاتر مبتنی بر منطق ارسطویی با احساسات شخصیت قهرمان داستان، شریک می‌شود. خود را، جای قهرمان می‌گذارد و می‌بیند. با قهرمان، یکی می‌شود. با قهرمان، همذات‌پنداری و یک‌دلی می‌کند. بر خلاف این منطق روایی، «برتولت برشت» یکی از برجسته ترین نمایشنامه نویسان و تئوریسین های آلمانی که تاثیر بسزایی در تئاتر قرن بیستم دارد، شگرد جدیدی را خلق کرد. شهرت آفرینی او به حال و فضای یک قرن پیش و سال های پس از ۱۹۲۷ کلید می خورد؛ زمانی که بحران های اقتصادی جهانی آغاز شده بود و درگیری های سیاسی و جنبش های کارگری در تمامی دنیا به ویژه آلمان، رو به رشد نهاده بود. در این زمان بود که برشت به جنبش زحمتکشان انقلابی پیوست و به زندگی و خانواده ی اشرافی خویش پشت کرد و شروع به نگارش نمایشنامه هایی نمود که از اندیشه و هدف خاص او بر می آمدند. برشت در فلسفه نمایشی خود تلاش کرد، این عمل همذات‌پنداری و یک‌دلی، بیننده با قهرمان انجام نشود. او می‌خواست، بیننده، از دور و با فاصله، داستان نمایش‌نامه را مشاهده کند. تا بتواند، برخورد عقلی کند. تجزیه ـ تحلیل کند. انتقاد کند. عصیان کند! تا همیشه، داور بماند. آگاه بماند.]
صبح یکشنبه هفته بعد، یعنی ۱۹ شهریورماه، تعدادی از معاونان وزاری صمت، اقتصاد و دارایی، و راه و شهرسازی و مدیران ارشد استاندارد، بنادر و دریانوردی و حوزه صادرات و واردات جهت بازدید از بندر شهید رجایی و بندر شهید باهنر و تصمیم گیری در خصوص کالاهای رسوبی در این بنادر به بندرعباس سفر کردند.
بنا بر گزارشات دریافتی، در این هیأت عالی اقتصادی که به دستور معاون اول رییس جمهور راهی بندرعباس شدند، معاونان وزیر صمت، رییس سازمان ملی استاندارد، معاونان وزرای اقتصاد، راه و شهرسازی، رییس سازمان توسعه تجارت کشور، رئیس سازمان بنادر و دریانوردی، رییس گمرکات کشور، رییس سازمان اموال تملیکی و … حضور داشتند.
این هیأت عالی اقتصادی موظف شدند تا موضوع کالاهای رسوبی در بنادر، گمرکات و اموال تملیکی و رویه های حاکم بر این حوزه را با همکاری استاندار هرمزگان، چاره اندیشی کرده و در این زمینه تصمیمات ضربتی و فوری اتخاذ و زمینه ترخیص این کالاها از بنادر و گمرکات کشور را فراهم کنند. این سفر در پی سفر بدون اطلاع معاون اول رئیس جمهور به استان هرمزگان و صدور اخطار به وزارت خانه های مرتبط با حوزه صادرات و واردات در پی ایستایی ۲۵ هزار کانتینر در بنادر استان هرمزگان موجب شد تا یکی از اولویت های اصلی دولت، ترخیص کالاهای اساسی و مهمی همچون کاغذ، لوازم جانبی خودرو، خودروهای وارداتی، اتوبوس ها و سایر اقلام مورد نیاز کشور از بنادر هرمزگان شود.
.... اما در سکوت رسانه‌های مستقل و مطالبه گری شفاف سازانه کنشگران اقتصادی ، اجتماعی و فعالان اقتصادی، طی سه هفته پس از شوآف رسانه ای معاون اول رییسجمهور، مقام عالی دولت در استان هرمزگان نه در مقام یک گره گشا و حل مسأله کننده بلکه در مقام یک پیمانکار حمل و نقل، انبارداری و جمع آوری و دپوی کالاهای متروکه برای سازمان جمع آوری و فروش اموال تملیکی ظاهر شده است!
بنا به آمار و اخبار منتشر شده در سفر جناب آقای مخبر، معاون اول رئیس جمهور  تعداد ۲۵ هزار کانتینر در گمرک‌ شهید رجایی طبق ماده ۲۴ قانون امور گمرکی مشمول متروکه بودند، مقرر شد مهدی دوستی، استاندار هرمزگان با اختیارات ویژه مسئول رسیدگی به انجام امور کالاها و کانتینرهای متروکه، گره گشایی کند نه گره افکنی! پیشترها هم، در بندر شهید رجایی شاهد متروکه شدن کالاها بوده ایم، و متولیان امر هم راه حل های برای این معضل داشته اند؛ فرآیند دایره ای متروکه شدن و انتقال کالا به سازمان جمع آوری و فروش اموال تملیکی براساس قانون مشخص شده است اما چرا الان در سال ۱۴۰۲، به یکباره با حجم قابل توجهی از رسوب و انباشت کالا مواجه هستیم!
پرسش بسیاری از تحلیلگران و ناظران اقتصادی این است که چرا مقامات دولتی، به جای خدمت رسانی و حل مسأله فعالان اقتصادی، وقت و سرمایه عموم مردم را صرف شوآف رسانه ای، پرداختن به امور بیهوده و خلق فرایندهای زائد بوروکراسی، می کنند؟! به عنوان نمونه، جناب استاندار به جای دستورات غیر معقول و برخورد آمرانه، با مدیران دولتی ارگان‌های مرتبط و غیر مرتبط، بخش خصوصی و شرکتهای حمل و نقل، رانندگان کامیون و رفتارهای پوپولیستی و همچنین دستور عجیب جابجایی کالا از محوطه‌های بندری به سایر محوطه‌ها و انبارها می تواند کالاها و محموله های آماده خروج را در اسرع وقت مستقیماً از طریق دستگاه اجرایی مربوطه یعنی سازمان جمع آوری و فروش اموال تملیکی، واگذار نماید! کالاهای مختلفی که مورد نیاز بازار و عموم مردم است، از سال ۹۶ تا سال ۱۴۰۰ درون انبارهای بنادر و گمرکات، انباشت شده و اکنون نیز بدون محاسبه و تامین مالی هزینه انبارداری و جابجایی مضاعف از بندر شهید رجایی به انبارها و اماکن همجوار، بر ما ناظران بیرونی این ماجرا و حتی کنشگران اقتصادی، واقعا شفاف سازی نشده که جناب استاندار چگونه می خواهد این معماهای تودرتو را حل کند! 
اگر دستگاه های مربوطه به موقع عمل می کردند، چنین وضعیتی پیش نمی آمد که جناب مخبر، معاون اول رئیس جمهور و سایر مقامات درگیر چنین عملیاتی شبه هالیوودی شوند؛ بر اساس منطق بازار و علم اقتصاد، اصولاً بدون پرداخت هزینه و تعیین نشدن فرآیند دقیق، نباید در عمل و عالم واقع توقع داشته باشیم که کامیونداران و فعالان بخش حمل و نقل کالاهای متروکه را از بنادر تخلیه نمایند.
از سوی دیگر، به گمان بسیاری از فعالان اقتصادی، انتقال این کالاها به مناطق و انبارهای دیگر راهکار مناسبی برای حل این مشکل نیست و به جای آن می توان، فرآیند واگذاری کالاهای راکد و متروکه را در سازمان جمع آوری و فروش اموال تملیکی، سرعت بخشید.
و حالا سوال کلیدی، دقیقا چه باید کرد؟ به زعم نگارنده این سطور، با نقش آفرینی عالمانه نماینده محترم ولی فقیه در استان هرمزگان، دکتر عبادی زاده و همچنین ورود جدی دادستان عمومی و انقلاب استان هرمزگان و ریاست محترم مرجع قضایی استان یعنی رییس کل دادگستری، برای احقاق حقوق عامه، انتظار می‌رود به منظور جلوگیری هزینه های مضاعف ناشی از تصمیم گیری های غلط در این زمینه ورود نمایند و با هماهنگی ارگان‌های نظارتی، جلوی اقدامات نابخردانه برخی از مسئولین را بگیرید.
با وجود چنین دولتمردانی در استان هرمزگان و پروپاگاند کردن عملکردهای تخیلی و آمارهای ساختگی از جمله رتبه نخست جذب سرمایه گذاری، تحقق حکمرانی دریاپایه و شکل دهی به نظام مدیریت اجرایی «توسعه دریامحور» در راستای عمل به تاکیدات و منویات مقام معظم رهبری از این چنین مدیران بی تدبیری، انتظاری دور از واقعیت است و رویایی شیرین! 
دولتمردانی که نمی توانند یک فرآیند نه چندان پیچیده «کالای آماده واگذاری» را مدیریت و مشکلات روزمره فعالان اقتصادی را حل مسأله نمایند، چگونه می توان از آنها خواسته های بزرگی همچون «شکوفایی اقتصاد دریامحور» و «پیشرفت دریاپایه» و « تمدن سازی با اقتصاد دریاپایه» را برای رونق بخشی به اقتصاد محلی و ملی و همچنین گره گشایی از چالش های حوزه کسب و کارها و معیشت ساحل نشینان خلیج فارس و سواحل مکران، را انتظار داشت؟!