printlogo


جزیره خارک؛ هسته مرکزی تأمین مالی ۸ سال دفاع مقدس
۲ هزار و ٨٠٠ نوبت بمباران در پایانه ها نفتی جزیره خارک

گروه نفت - مرتضی شمس و محمدباقر حشمت‌زاده  - نقش صنعت نفت در هشت سال دفاع مقدس و پیروزی انقلاب موضوعی نیست که تاریخ فراموش کند و در این میان، نام جزیره خارک به‌عنوان هسته مرکزی تأمین مالی مقاومت همواره جاودان خواهد ماند.
به گزارش اقتصادسرآمد، این نوشتار با اقتباس از کتاب سلاح نفت در جنگ تحمیلی مرتضی شمس و کتاب نفت و ریشه‌های جنگ تحمیلی دکتر محمدباقر حشمت‌زاده جمع آوری و منتشر شده است: در بخش اول این گزارش که در روزنامه دریایی اقتصادسرآمد منتشر شد به موقعیت خارک پرداختیم و اینکه خارک جزیره‌ای دارای اهمیت اقتصادی و ژئوپلیتیک با اسکان شهری است و همچنین درباره حمله‌های پرشمار رژیم بعثی به پایانه نفتی خارک  و مقاومت کارکنان صنعت نفت در سخت‌ترین روزهای جنگ که با تقدیم بیش از یک هزار شهید اجازه نداند دشمن خللی در چرخه اقتصاد کشور وارد کند. 
جزیره خارک در طول دوران دفاع مقدس بیش از ۲ هزار و ۸۰۰ نوبت بمباران شد، اما همچنان به‌عنوان پایانه صادرات نفت ایران به کار خود ادامه داد.
در پی هر حمله، جنگ روانی شدیدی دایر بر از کار افتادن کامل باراندازهای خارک و از دست رفتن توان صادراتی و توقف درآمدهای نفتی در رسانه‌های خارجی راه می‌افتاد، اما با وجود تمرکز و استمرار آتش هوایی بر این جزیره کوچک و حیاتی با تلاش همه‌جانبه کارکنان صنعت نفت و با تمهیدات گوناگون، جریان صدور نفت ادامه یافت.
پدافند عامل و غیرعامل، استفاده از گوی‌های شناور و لوله‌های خرطومی برای بارگیری نفت و سرانجام عملیات شاتل که به‌وسیله آن نفت با نفتکش‌های متعلق به ایران از خارک بارگیری و برای تحویل به خریداران خارجی به مناطق امن‌تری نظیر جزایر سیری و لاوان منتقل می‌شد از جمله این اقدام‌ها بود.
در همین سال، شاهد آغاز گسترده جنگ نفتکش‌ها و تداوم آن تا روزهای آخر جنگ برای خنثی کردن عملیات نفتی ایران و ایجاد فشار مالی و اقتصادی از طریق کاهش یا توقف صادرات و فروش نفت بودیم تا در کنار اهرم‌های سیاسی و نظامی به این وسیله نیز ایران را هر چه بیشتر تحت فشار بگذارند.
سرانجام عملیاتی که همه آن را انتظار می‌کشیدند، آغاز شد و در ٢٢ بهمن ١٣۶٤ مصادف با جشن‌های پیروزی انقلاب اعلام شد که رزمندگان اسلام در عملیاتی شگفت‌انگیز، عرض هزار متری و خروشان اروندرود را در نزدیکی دهانه پرتلاطم خلیج‌فارس طی و بندر نفتی فاو را آزاد کرده‌اند.
حالا دیگر صدای مبادله آتش توپخانه ایران و بعثی‌ها به‌خوبی در شیخ‌نشین نفتی کویت شنیده می‌شد و نیروهای ایران در نزدیکی مرزهای مشترک عراق با کویت و عربستان که دو حامی عمده عراق بودند، مستقر شدند. عراق با این عمل از چند کیلومتر ساحلی که در خلیج‌فارس داشت، همچنین از آبراه اروند به کلی محروم می‌شد.
سال ۱۳۶۴ سالی تعیین‌کننده در سرنوشت جنگ بود. در این سال، به ظاهر موعد عملیات نهایی یا سرنوشت‌سازی که مقام‌های کشور نوید آن را از مدت‌ها قبل می‌دادند، رسیده بود.
تسخیر بندر استراتژیک «فاو» در دهانۀ خلیج‌فارس راه دسترسی بعثی‌ها را به دریا از این کشور گرفت، اما دشمن نیز با منسجم‌تر کردن جبهه‌های خود و افزایش تدارکات پیشرفته نظامی در سایه حمایت‌های اقتصادی متحدانش اوضاع را بیش‌ازپیش پیچیده کرد.
پس از اینکه حامیان عرب بعثی‌ها از رایزنی‌های سال ۱۳۶۳ خود با ایران به نتیجه‌ نرسیدند و ایران به عملیات برون‌مرزی عمده‌ای دست زد که به‌طور مکرر بعثی‌ها را به اجرای آن تهدید می‌کرد، این کشورها وارد فاز جدیدی شدند که بعدها به «جنگ قیمت‌ها» شهرت یافت.
به نوشته نشریه «میدل‌ایست اکونومیست»، پس از آزادسازی فاو به دست نیروهای ایرانی، عربستان که تا قبل از آن بر اساس سهمیه تعیین‌شده روزانه ۴.۳۵ میلیون بشکه نفت تولید می‌کرد، ناگهان تولید نفت خود را به ۶ میلیون بشکه در روز رساند.
سال ۱۳۶۴ با فراز و فرودهای فراوان و سقوط درآمدهای نفتی ایران به ۱۳.۹ میلیارد دلار به پایان رسید.

درآمد نفتی سال ١٣۶۵ حدود
 ۵.۹ میلیارد دلار
با وجود کاهش شدید درآمدهای نفتی ایران در سال ۱۳۶۴ آثار اصلی «جنگ قیمت‌ها» در سال ۱۳۶۵ نمایان شد، زیرا از آغاز جنگ تا این سال، هزینه‌های جنگ حدود یک‌سوم درآمدهای نفتی بود، اما در این سال، با کاهش درآمدهای نفتی و افزایش هزینه‌های جنگ، به‌تدریج این دو با هم برابر شدند.
در تیرماه ۱۳۶۵ روزنامه رسالت به نقل از نشریه نفتی «بازار نفت» گزارش داد: به‌دلیل عرضه انبوه نفت مازاد بر نیاز بازار، قیمت نفت خام «برنت» دریای شمال در بازار لندن به هشت دلار و ۶۵ سنت و هشت دلار و ۵۰ سنت به ازای هر بشکه برای تحویل در ماه‌های اوت و سپتامبر (۱۹۸۶) رسیده است.بر اساس این گزارش، قیمت نفت خام «دوبی» نیز در بازار لندن به ۶ دلار و ۷۵ سنت به ازای هر بشکه برای تحویل در ماه اوت کاهش یافت.
در بازار غیررسمی و تک‌محموله که ایران مقدار بسیاری از نفت خود را به این شکل می‌فروخت، قیمت نفت به بشکه‌ای ۵ دلار هم رسید تا آنجا که با توجه به تخفیف‌های بسیاری که ایران ناگزیر بود به مشتریان خود بدهد و این واقعیت که هزینه بیمه هر محموله نفتی به حدود یک‌چهارم کل ارزش محموله می‌رسید، وزیر وقت کشور، اعلام کرد: «تولید نفت دیگر صرفه اقتصادی ندارد».
با وجود کاهش شدید قیمت‌ها، کشورهای نفت‌خیز حامی بعثی‌ها، به بهانه ضرورت حفظ سهم «اوپک» در بازار، همچنان به افزایش تولید نفت خود ادامه دادند تا آنجا که تولید روزانه ۱۵.۹ میلیون بشکه‌ای اوپک، در سال ۱۳۶۴، به روزانه ۱۹.۵ میلیون بشکه در سال ۱۳۶۵ رسید و حال ‌آنکه سهمیه تعیین‌شده برای این سال ۱۴.۸ میلیون بشکه در روز بود.حملۀ ۲۱ مردادماه هواپیماهای عراقی به پایانه نفتی «سیری» و دو سوپرتانکر در حال بارگیری و دو نفتکش ویژه حمل نفت از «خارک» صدور نفت ایران را به‌شدت کاهش داد.
بر اساس گزارش «میدل‌ایست اکونومیست»، پس از حمله عراق به سیری، صادرات نفت ایران به حدود ۵٠٠ هزار بشکه در روز کاهش یافت؛ این رقم پیش از حمله به سیری یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز بود.
کاهش شدید قیمت و مقدار صادرات نفت سبب شد فروش نفت ایران در سال ۱۳۶۵ به حدود ۵ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار برسد.

درآمد نفتی سال ١٣۶۶ حدود
 ٩ میلیارد دلار
نشست اوپک در سال ١٣۶۶ سرانجام قیمت رسمی نفت اوپک را که از سال ١٣۶٢، ٢٩ دلار به ازای هر بشکه تعیین شده بود به ١٨ دلار کاهش داد که از قیمت‌های واقعی بازار آزاد در آن زمان چند دلار بالاتر بود.
در این سال، اخبار و قرائن از فعال شدن شدید بازیگران و کشورهای حامی بعثی‌ها برای اعمال فشار و محدودیت بر ایران حکایت می‌کرد؛ ناوگان آمریکا و متحدانش به بهانه حفظ امنیت رفت‌وآمد نفتکش‌ها، به آوردن یکی از بزرگ‌ترین ناوگان‌های جنگی پس از جنگ دوم و جنگ ویتنام دست‌ زده و خلیج‌فارس و تنگه هرمز را در عمل اشغال کرده بودند. شورای امنیت سازمان ملل به‌طور فعال به میدان آمد و قطعنامه ۵٩٨ در تیرماه همان سال تصویب شد.
رزمندگان اسلام در سال ۶۶ شهر حلبچه را فتح کردند و عراق عملیات بمباران هوایی و فشار بر شهرها و مراکز صنعتی و نفتی را تشدید کرد و موشک‌های زمین به زمین را به‌ویژه علیه تهران به‌کار گرفت، به‌طوری‌که از دوازدهم اسفندماه ١٣۶۶ تا اواخر ۱۳۶۷ حدود ١۵٠ موشک به تهران شلیک کرد.
آمریکایی‌ها که نمی‌خواستند شاهد پیروزی ایران در جنگ باشند، حمله هم‌زمان به قایق‌های ایران و تأسیسات نفتی دریایی را آغاز کردند. نیروهای آمریکایی اکنون مستقیم و آشکارا به میدان آمده بودند.
با حمله‌هایی که بعثی‌ها بر مراکز نفتی ایران در خلیج‌فارس متمرکز کرده بودند، مشتریان کمتر رغبت می‌کردند به منطقه جنگی وارد شوند و شرکت‌های بیمه بین‌المللی نیز مرتب هزینه‌های بیمه جنگی خلیج‌فارس را که منطقه مربوط به ایران را شامل می‌شد، افزایش می‌دادند.
وزارت نفت برای غلبه بر این مشکلات و جذب و حفظ مشتریان، دامنه عملیات موسوم به شاتل را گسترده‌تر کرد و به این منظور با نفتکش‌های شرکت ملی نفتکش ایران، محموله‌ها را با قبول خطر جنگ، از خارک بارگیری و به مخازن و لنگرگاه‌های موقتی ترتیب داده شده در جزیره لارک منتقل کرد تا مشتریان، نفت را از نقطه امن دریافت کنند.با فاصله بسیار زیادی که این جزیره از فرودگاه‌های نظامی عراق داشت، تصور می‌شد آنجا محل کاملاً امنی است، اما در بهار سال ۶۷ هواپیماهای عراقی لارک را نیز بمباران کردند و چهار سوپر تانکر عظیم در آنجا به آتش کشیده شد.در چنین اوضاع پیچیده و در این بحران‌های گوناگون فزاینده در تیرماه ۱۳۶۷ هواپیمای مسافربری ایران نیز هدف اصابت موشک‌های ناو آمریکایی قرار گرفت و به دنبال آن درگیری‌هایی در دریا رخ داد.
هلیکوپتر نظامی آمریکا از یک سو و قایق‌های تندرو و ناوچه‌ها و ناوهای ایرانی مستقر در خلیج‌فارس از دیگر سو مورد اصابت قرار گرفتند.
در سال ۱۳۶۶، با وجود افزایش مختصر قیمت نفت و ابتکارهایی که در صادرات آن به‌کار رفت (حداقل صادرات در حجم پیشین را ممکن کرد) درآمدهای نفتی در حد ۹.۲ میلیارد دلار باقی ماند و در سال ۱۳۶۷ به ۷.۶ میلیارد دلار کاهش یافت.در تابستان سال ۱۳۶۷ ایران قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد را یک سال پس از صدور پذیرفت و به این ترتیب پس از هشت سال جنگ، بین ایران و عراق آتش‌بس برقرار شد.