printlogo


قماربازان منطقه

امید متین- «هر كس در قمار توسعه با اسراييل بازي كند، بازنده است.» اين برآمده از يك منطق مديريتي در توسعه منطقه‌اي و جهاني است و حرفي از روي احساس يا شعار نيست. پيش‌تر در روزنامه دریایی اقتصادسرآمد هم گفتيم، معنا و مفهوم توسعه متوازن در درون و برون يك كشور، مشخص و تعريف‌شده است. توسعه متوازن زماني رخ مي‌دهد كه همه اركان يك كشور در درون و در بيرون، هم‌راه و هم‌گام با همديگر پيش بروند؛ درغير اين صورت، نمي توان انتظار تحقق يك توسعه پايدار داشت. 
امنيت 
امنيت، يكي از اركان توسعه متوازن و پايدار است. اسراييل نمي‌تواند با وجود موشك‌هاي مقاومت، تخيل توسعه در ذهن بپروراند. عربستان نمي‌تواند با خنجر آخته يمن، به امنيت برسد. اين را قبلا نيز اشاره كرديم؛ اما هر چه بگوييم باز هم كم است؛ زيرا زعيمان انگار نمي‌توانند بفهمند. بن سلمان فهميد و با يمني‌ها پشت ميز مذاكره نشست؛ اما اسراييل نمي‌فهمد و تراژدي فلسطين را نمي‌تواند پايان دهد؛ پس همواره يك پاي توسعه‌اش مي‌لنگد. همين‌طور است، تلاش براي عادي سازي روابط با كشورهاي عربي. واقعا يك قمار است كه جز باخت، پاياني ندارد. دلايل زيادي بر اين امر مترتب است كه مهم‌ترين آن اين است كه كشورهاي عربي در رهبران آن‌ها خلاصه نمي‌شوند. عربستان با بن‌سلمان تمام نمي‌شود. رييس امارات، تمام امارات نيست. خواجه قطر، تنها صاحب قطر نيست؛ جمعيت بزرگي در اين كشورها هستند كه هيچ تمايلي به اسراييل و حتا هيچ تمايلي به روساي كشور خود ندارند. نمونه بارز، بحرين است. بحرين دو شق كاملا متمايز شده است؛ يك شق، روساي سعودي مآب و يك شق، شيعيان جان به لب رسيده. اين دو شق هرگز با هم جمع نمي‌شوند و هر آن، امكان طغيان وجود دارد. بحرين نمي‌تواند به توسعه پايدار خود مطمئن باشد، تا برسد به توسعه همراه با عادي‌سازي رابطه با اسراييل. 
ركن امنيت را كه بگيريم، سقف توسعه روي هوا خواهد بود. اصلا تعادل نخواهد يافت و روزي خواهد ريخت. اين است كه بدون امنيت، قمار بزرگي در كار خواهد بود. 
رشد هماهنگ خود و ديگران
بايد توجه داشت كه توسعه پايدار مترادف است با رشد و توسعه ديگران. اگر شما يك مغازه بزرگ احداث كنيد؛ اما اطرافيان شما قدرت خريد نداشته باشند، اين شماييد كه بازنده هستيد. كشورهاي منطقه، نه فقط در امنيت، بلكه در تجارت نيز به هم وابسته‌اند. كسي نمي تواند كاخ در بيغوله بسازد، همسایگانش فقیرباشند و احساس امنيت و خوشبختي كند؛ زيرا بيغوله نشين‌ها برای صاحب كاخ عین نا امنی هستند. كشورهاي منطقه، منحصر به فرد و منحصر به خود نيستند و نمي‌توانند يك طرفه بتازند. اين است كه رشد و توسعه پايدار، منوط و مشروط است به هم‌ساني در درون و بيرون كشور. كشورهاي منطقه، مجبورند در توسعه هم‌آوايي كنند. 
قماربازان منطقه
اما در اين مباحث، اسراييل يك وجه متمايز دارد. واقعيت اين است كه يك اسراييل است و ميليون‌ها دشمن. دشمناني كه هيچ امكاني براي تغيير موضع يا استراتژي ندارند؛ زيرا بر اساس ايدئولوژي با اسراييل سر جنگ دارند. اين ايدئولوژي قابل تغيير نيست. كسي نمي‌تواند ذره‌اي از ايدئولوژي كم يا چيزي به آن بيفزايد. اين است كه عادي‌سازي روابط با اسراييل اصلا و ابدا منطق ندارد. يك چيز غيرممكن است. سياست و ديپلماسي و تجارت، نمي‌تواند جاي ايدئولوژي را بگيرد. مي‌شود عادي‌سازي را در شاكله روساي كشورهاي عربي تصور كرد؛ اما عادي‌سازي با مردم مسلمان- به خصوص شيعه- يك امر غيرممكن است و هيچ‌كس نمي‌تواند در نگاه و نظر مسلمانان راجب به اسراييل تغييري ايجاد كند. آرامش اسراييل در اين منطق فقط يك راه دارد و آن نابودي كامل همه مسلمانان است. آيا چنين چيزي ممكن است؟ فقط در اين صورت است كه جايي مانند اسراييل، روي آرامش ببيند. اين است كه سرمايه‌گذاري با اسراييل و تصور عادي‌سازي روابط با آن غيرممكن خواهد بود. 
باخت قماربازان
از ديگر سو، قماربازان منطقه، نمي‌دانند كه مار در آستين مي‌پرورند؛ زيرا همان‌گونه كه تفكر اسلامي با موجوديت اسراييل سازگار نيست، موجوديت غيرصهيونيست هم با تفكر صهيونيستي سازگار نيست. اين مار خوابيده است يا خودش را به خواب زده است؛ روزي كه بيدار شود، هر چه عادي‌ساز است را خواهد بلعيد. اين مار در حال چنبره زدن است و هر آن به دور طعمه خودش خواهد پيچيد و زهر خود را خواهد ريخت. قصه، قصه خر و گرگ مولاناست. دوستي خر و گرگ را كي گفته و كي شنيده؟ خر كه از «دندان سپيد گرگ» عبرت آموخت.
ايران: ‌دشمن مشترك
در منطق اين قمار بزرگ منطقه‌اي، اسراييل ايران را به عنوان دشمن مشترك خود و كشورهاي منطقه معرفي كرده و خواهد كرد. با آذربايجان مطرح مي‌كند كه ايران حامي ارمنستان است. مثال بحرين و آتش زيرخاكسترش را مي‌آورد و مي‌گويد، دست ايران پشت پرده است. يمن را نشان مي‌دهد كه با توان و قدرت ايران مقابل عربستان و متحدانش ايستاده است وگرنه يمن را همان يك هفته‌اي بايد صاف مي‌كردند. اين اصل «ايران هراسي» است كه منطق قماربازان منطقه شده است و باعث شده است كه خرهاي منطقه سوار گرگ منطقه بشوند؛ بي خبر از اين كه گرگ ديگري در كمين رسيدن آن‌هاست. 
از اين رهگذر نبايد گذشت و نگفت كه ضعف ديپلماسي ايران هم در به‌سازي روابط با كشورهاي منطقه، به اين آتش مي دمد. تلاش بايد مضاعف باشد زيرا باخت اين قماربازان، دامن ما را هم خواهد گرفت. فقط باخت آن‌ها نخواهد بود؛ بلكه باخت تمام منطقه به نفع اسراييل خواهد بود. اگر هزينه اين باخت را فقط آن‌ها بدهند، حرفي نيست و زهي سعادت! اما اين‌ها مار اسراييل را فربه‌تر خواهند كرد وقدرت بلعيدنش را بيشتر خواهند كرد. اين مار به خوردن عرب هاي منطقه بسنده نخواهد كرد و آن‌ها را ناشتاي خود براي بلعيدن ناهار ديگر كشورها خواهد كرد.