printlogo


خلیج فارس و قدرت دریایی 


همایون الهی- چنانکه در جنگ جهانی دوم منطقه خلیج فارس محور اصلی موفقیت متفقین در برابر آلمان بود و امروز نیز نه تنها منابع طبیعی به ویژه نفت و گاز، این منطقه را به صورت قلب جهان درآورده، بلکه شریان تجارت جهانی در این منطقه قرار دارد. این نظریه آلفرد ماهان که هر دولتی که منافع جهانی دارد باید توان به کارگیری قدرت خود را به طور مؤثر در فواصل دور داشته باشد، محرکی برای حضور آمریکا در منطقه شده است.
  ژئوپلیتیک هاووس هوفر
کارل هاووس هوفر یک ژنرال ارتش، جغرافیدان، زمین‌شناس، تاریخ‌نگار و سفر کننده به شرق دور کسی بود که مکتب ژئوپلیتیک آلمان را توسعه داد. هاووس و پیروانش در موسسه جغرافیایی مونیخ ضمن مطالعه علل شکست آلمان در جنگ جهانی اول، به دنبال یافتن راه‌های موفقیت ارتش آلمان در آینده بودند. یافته‌های این گروه بعداً مورد توجه و استناد هيتلر قرار گرفت که تبلور آن را می‌توان در توجیه «فضای حیاتی» مشاهده نمود. در راستای تئوری هارتلند، مکیندر، هاووس هوفر و پیروانش از یک بلوک ژاپن - روسیه - آلمان که در نهایت تحت سلطه آلمان قرار می‌گرفت، حمایت می‌نمودند. (هوفر با حمله آلمان به روسیه مخالف بود زیرا معتقد بود که نیروهای آلمان در روسیه تحلیل رفته و شکست می‌خورند و به همین علت در ۱۳۲۳ (۱۹۲۴) به اردوی کار اجباری فرستاده شد. بعد از جنگ آزاد و یکسال بعد که قرار بود به خاطر همکاری با نازی‌ها محاکمه شود او و زنش خودکشی کردند).
اصول اساسی ژئوپلیتیک هاروس هوفر عبارت بودند از: 
۱- اهداف نظامی دولت نیاز به سیاست اقتصاد خودکفا دارد. 
2- نژاد برتر آلمانی صلح جهانی را با تسلط بر جهان به ارمغان می‌آورد و بنابراین باید «فضای حیاتی» مورد نیاز آلمان به وی داده شود. 
3- فرمانروایی (حکومت) آلمان باید ابتدا به همه سرزمین‌هایی که زبان، نژاد با علایق اقتصادی آن آلمانی است و سپس بر همه جهان گسترش یابد. 
4- سلطه آلمان بر جزیره آفریقا - اور آسیا را می‌توان با فائق آمدن بر قدرت دریایی از طریق گسترش در خشکی کامل کرد. 
5- همه مرزهای سرزمینی برای نقطه شروع جنگ مهم هستند و بر اساسی منافع آلمان می‌توانند تغییر کنند. 
مطالعات ژئوپلیتیک به علت نژاد پرستانه شدن آن توسط هوفر و سایر نظریه‌پردازان این دوره صدمه فراوان دید.
 تئوری ریملند اسپایکمن
این تئوری بر ریملند اروپا، خاورمیانه، آفریقا، آسیای جنوبی و شرق دور به عنوان کلید امنیت ایالات متحده آمريكا اشاره دارد. تئوری ریملند توسط جغرافیدان و متخصص ژئوپلیتیک آمریکایی - نیکولاس اسپایکمن - عرضه شد. او در کتاب خود به ریملند که با تغییراتی همان هلال داخلی مکیندر است اشاره می‌کند و می‌گوید سلطه بر هر یک از این مناطق، امنیت آمریکا را تهدید می‌کند، زیرا از چنین موقعیتی محاصره دنیای جدید ممکن می‌شود و می‌گوید هر که ریملند را کنترل کند بر اورآسیا حکومت می‌کند و هرکس اورآسیا را کنترل کند سرنوشت جهان را در اختیار دارد.
اسپايكمن معتقد بود که آمریکا باید:
1- مسئولیت نهایی هریک از این دولت‌ها را برای حفظ امنیت خود بپذیرد.
2- بر موازنه قوا تاکید کند
3- نیرو و توان آمریکا را برای ایجاد و حفظ چنین موازنه قوا به کار گیرد. 
تحلیل وی از نیازهای امنیتی آمریکا بر عوامل زیر پایه گذاشته شده بود:
جغرافیایی: موقعیت مکانی، اندازه، جغرافیای طبیعی (توپوگرافی) 
اقتصادی: منابع کشاورزی، منابع صنعتی، مردم، تولیدات صنعتی
سیاسی: روحیه ملی، ثبات سیاسی، همگرایی اجتماعی
اسپایکمن تأکید اصلی را بر جغرافیا به عنوان عامل تعیین کننده در سیاست خارجی می‌گذارد
تئوری قدرت دریایی ماهان
ادمیرال آلفرد تایر ماهان افیسر نیروی دریایی آمریکا با تأکید بر اینکه دریاهای جهان خشکی‌ها را به هم متصل می‌کنند و نه جدا، معتقد بود که تسخیر و دفاع از مستعمرات یک امپراتوری به توان کنترل دریا بستگی دارد. خلاصه نظریه او عبارتست از: 
تحلیل تاریخ نیروی دریایی انگلستان که توجیه کننده نقش انگلستان از یک قدرت جهانی بود 
توجه به ایده نقش جهانی آمریکا که از طریق توسعه در کشورهای ماوراء دریاها انجام می‌گیرد.
اینکه امپریالیسم نمی‌تواند از نظر مکانی ثابت بماند یا بایستی توسعه بیاید یا سقوط کند. 
اطلاق تئوری قدرت دریایی به آمریکا بر این نظریه ماهان پایه گذاشته شده بود که موقعیت جغرافیایی آمریکا نظیر وضعیت انگلستان بود.