printlogo


« اقتصاد سرآمد» مطالبه مي‌كند؛
يك قرن انتظار  براي يك تصميم!

گروه راهبردی و استراتژیک -امید اسماعیلی - ديروز گزارشي از عربستان منتشر كرديم، مبني بر «توسعه‌ شگرف و تصميم‌هاي بلندپروازانه عربستاني‌ها». همچنين بارها سخن‌ها گفته‌ايم از ابرپروژه‌هاي شگرفي كه چيني‌ها ساخته يا در حال ساخت آن هستند. با حسرت از سنگاپور نوشتيم كه چگونه تبديل شده است به رتبه اول بنادر جهان و اينكه چرا بنادر ما تبديل شده‌اند به انباري كالاي فرسوده و فاسد. بارها از عرب-مد نوشتيم و اينكه قرار است ايران چگونه دور بخورد. از تونل زيردريايي قطري ها گفتيم كه قرار است سر از بندرعباس خودمان در بياورد. به هر روي، از انواع پروژه‌هاي شگرف در كشورهاي ديگر گفتيم و نوشتيم و در اين ميان، در حسرت يك تصميم كه صد سال از عمرش مي‌گذرد، مانده‌ايم و نمي‌دانيم عروس سخت‌گير ما كي از گلاب‌گيري بر مي‌گردد كه بله يا نه بگويد. 
«آبراهه شمال-جنوب»‌ (ايران‌رود) يا هر اسمي كه دارد، آن آرزويي است كه دارد تن به قرن مي‌دهد و ما مي‌خواهيم قبل از مرگ، بدانيم كه اين عروس به خانه ايرانيان مي‌آيد يا نه. اجراي اين آب‌راه كه خليج را به خزر پيوند مي‌زند را نمي‌گوييم. اجراي آن با اين اوضاع، تخيل محض است؛ تصميمش را مي‌گوييم كه آيا بالاخره بعد از نزديك به صد سال، آبراهه شمال-جنوب تاييد مي‌شود يا نه؟ 
ما در روزنامه دریایی اقتصادسرآمد بر آنيم بار ديگر به كلنجار اين آبراهه برگرديم. براي شروع يك گفتمان دائمي و مطالبه‌گري منطقي، گزارشي از سازمان برنامه و بودجه منتشر مي‌كنيم كه در باب «تاريخچه اين آبراهه» تحقيق و تدوين شده است. اين تاريخچه را بخوانيد تا حرف‌ها و تحليل‌هاي آينده اقتصاد سرآمد را بهتر و روشن‌تر با هم درك كنيم:
تاکنون راه‌کارهای متعددی به منظور برون رفت از بحران آبی کشور و تامین آب مناطق خشک کشور از جمله انتقال آب بین حوضه‌ای،  انتقال آب از دریا، انتقال آب‌های برون مرزی، افزایش بهره وری و مانند آن ارائه شده است که هر کدام از این طرح‌ها مزایا و معایب مختص خود را دارند و به صورت جداگانه در طرح ها، مقالات و پژوهش های متعددی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته‌اند. در این خصوص اما یکی از طرح‌های کلان و رویایی که به منظور تامین آب مناطق خشک و همچنین بهبود موقعیت ژئوپولیتیکی و ترانزیتی کشور و در نتیجه توسعه نیمه شرقی کشور در برهه های زمانی متعدد تا کنون در سطح رسانه ها و حتی بعضا تصمیم گیران و مدیران کشور مطرح می شود طرح اتصال پهنه‌های آبی شمال و جنوب کشور از طریق یک کانال قابل کشتیرانی است. موافقان چنین طرحی با بهره گیری از بحران آبی که کشور با آن مواجه شده است، سعی در القای این موضوع دارند که این کانال حتی اگر نتواند کارکرد اصلی خود را که موضوع ترانزیت بین‌المللی کالا و اتصال کشورهای آسیای میانه به آب‌های آزاد است ایفا نماید حداقل می‌تواند منبع نامحدودی از منابع آب جهت شیرین سازی و تامین آب مناطق خشک مرکزی و شرق کشور را فراهم آورد. با توجه به ابعاد گسترده ای که این طرح کلان دارد و می تواند تهدیداتی را برای سرزمین به همراه داشته باشد .
ایران رود، آبراه خلیج فارس دریای خزر، کانال لوت و دریاچه های کوبری ایران، نام ایده ها و طرح هایی است که از دیرباز پیشنهاد اتصال دریای خزر را از طریق کانالی قابل کشتیرانی به آب‌های آزاد در جنوب کشور مطرح نموده اند و برخی از این ایده طرح‌ها، نوید ایجاد دریاچه‌هایی مصنوعی در دل کویرهای ایران را می دهد.
طرح‌های اتصال خزر به خلیج فارس در نگاه اول می‌تواند منافع ژئوپلیتیکی ،اقتصادی امنیتی و اقتداری را برای ایران به ارمغان آورد این ایده از یک قرن پیش در روسیه مطرح بوده است و یکی از آرزوهای دیرینه روس‌ها به شمار می‌رود و منافعی زیادی نیز برای روسیه دارد.
 در ایران برای اولین بار در سال ۱۳۴۶ این ایده توسط آقای هومن فرزاد در کتاب «پروژه» «دریاچه‌های کویری ایران» ارائه گردیده است، این ایده موافقان و مخالفان متعددی دارد. موافقان طرح به بهبود موقعیت ژئوپلیتیکی ،ایران افزایش درآمدهای ناشی از تجارت در کانال، ایجاد اشتغال، اتصال آسیای میانه به آب‌های آزاد و در نتیجه کسب درآمد ترانزیتی برای کشور بهبود آب و هوای ایران کاهش هزینه حمل و نقل داخلی کالا گسترش شیلات در حاشیه کانال ایجاد شهرهای بندری حاشیه کانال، تامین آب مورد نیاز کشور و مواردی از این دست به عنوان فواید ایجاد کانال بر می شمارند. از طرفی، طرح این ایده مخالف های جدی نیز دارد مخالفان عمدتا بر عدم تاثیر آب‌های انتقالی بر آب و هوا از بین رفتن اراضی مستعد کشور در مسیر کانال نفوذ آب شور دریا به سفره های آب شیرین زیرزمینی نابودی اکوسیستم دریای خزر و سایر اکوسیستم‌های داخلی امکان نفوذ لجستیکی نظامی بیگانه، هزینه‌های بسیار بالای احداث و نگهداری و پیچیدگی ‌های فنی اجرا تاکید دارند. هدف این بخش از گزارش حاضر این است که ضمن بررسی کارشناسی در خصوص مزایا و معایب این طرح به گمانه زنی‌های غیر کارشناسی در این خصوص پایان دهد.

تاریخچه مختصر ایده اتصال پهنه های آبی شمال و جنوب کشور
 آرزوی دیرینه ساخت کانال و انتقال آب بین دو پهنه دریایی به ۲۵۰۰ سال پیش باز می گردد. در فرمان داریوش بزرگ برای حفر کانال سوئز آمده است:
 داریوش شاه گوید من پارسی هستم از پارس مصر را گرفتم من فرمان حفر این ترعه را دادم از رودخانه نیل که در مصر جاری است تا دریایی که به پارس می رود. پس از آن این ترعه حفر شد چنان که فرمان دادم و کشتی‌ها از مصر از وسط این ترعه به‌سوی پارس روانه شدند. چنان‌که میل من بود. 
اما موضوع اتصال دریای خزر و خلیج فارس در دهه ۹۰ قرن نوزدهم میلادی مطرح شد. از دهه ۹۰ قرن نوزدهم میلادی، طرح کانال کشتیرانی خزر خلیج فارس تا حد زیادی نقش تعیین کننده ای بر میزان سطح روابط روسیه با ایران داشته است. طرح ابداعی مهندسین روسی در سال های ۱۸۸۹ تا ۱۸۹۲ میلادی ۱۲۶۸ تا ۱۲۷۱ هجری شمسی کوتاه ترین راه دسترسی روسیه به اقیانوس هند را فراهم می‌کرد بدین ترتیب اهمیت تنگه های بسفر و داردانل ترکیه کم رنگ تر می شدند ظهور چنین طرحی باعث شد تا ،انگلیس فرانسه اتریش - مجارستان و آلمان از حمایت خود نسبت به پیشنهاد روسیه در قبال بسفر و داردانل دست بردارند روسیه در سال ۱۸۷۸ - ۱۲۵۷ شمسی، پیشنهاد کرد تا برای کنترل این تنگه‌ها در امتداد سواحل، آن پایگاه‌های نظامی خود را مستقر کند. در آن هنگام بیش از نیمی از تجارت خارجی روسیه از این مسیر انجام می شد مهاجمان از همین طریق با حمایت ترکیه بارها به دریای سیاه وارد شده و در نتیجه خود را به سواحل روسیه می رساندند.
در اواخر قرن نوزدهم کمیسیون مشترک روسیه و ایران در ساخت کانال تشکیل شد که عملا کار خود را تنها در سال ۱۹۰۴ (۱۲۸۳) آغاز کرد اما طرفین نتوانستند در مورد رژیم حقوقی پروژه و کانال به توافق برسند. روسیه بر اصل حاکمیت فراسرزمینی اصرار داشت همچون حاکمیتی که آمریکا و بریتانیا در آن زمان بر روی کانال های پاناما و سوئز داشتند پیشنهاد وضع رژیم مالکیت مشترک در استفاده از کانال (مدیریت مشترک با سهم مساوی، از سوی ایران، روسیه را متقاعد نکرد چرا که در آن زمان گرایش ایرانی‌ها در طرفداری از روس‌ها به اندازه ای نبود که روسیه را مطمئن کند. لذا با اعمال رژیم ،فراسرزمینی روسیه می توانست امنیت مسیر را از نظر نظامی و سیاسی، تضمین کند. در سال ۱۹۰۸ (۱۳۸۷)، طرفین مذاکرات را به حالت تعلیق در آوردند در اینجا ترکیه و انگلیس نقش موثری در این موضوع داشتند چرا که تهران تحت فشار فزاینده در خصوص وضعیت حقوقی کانال و زمان ساخت و ساز آن قرار داشت.
وقوع جنگ جهانی اول مانع سرگیری مذاکرات ایران و روسیه بر سر این پروژه شد و در ادامه عادی سازی روابط ترکیه با روسیه، شوروی از لزوم این طرح کاست روسیه شوروی و اتحاد جماهیرشوروی طی سال های ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۳ ( ۱۲۹۸تا ۱۳۰۲) در هنگام مقابله با آنتانت و یونان به ترکیه کمک های اقتصادی و نظامی کردند. در عوض آنکارا نیز در سپتامبر ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) به روس ها اطمینان داد که تنگه بسفر و داردانل هرگز به ضرر منافع اتحاد جماهیر شوروی مورد استفاده قرار نگیرد از زمان مرگ مصطفی کمال آتاتورک رئیس جمهور ترکیه در نوامبر ۱۹۳۸، روند ضد شوروی هر چه بیشتر در سیاست های آنکارا به طور چشمگیری افزایش یافت. بهترین گواه مشارکت ترکیه در پروژه مشترک انگلیس و فرانسه در اجرای طرح سوخت برای مقابله با سیاست های شوروی در اواسط مارس ۱۹۴۰ (۱۳۱۹) است این طرح اجازه عبور و ورود کشتی های جنگی بریتانیا و فرانسه به دریای سیاه را شامل می شد در اواخر دهه ۱۹۳۰ ،انگلیس آلمان و ترکیه با تاثیرگذاری در سیاست خارجی تهران، باعث گردیدند تا روابط ایران و شوروی رو به سردی گرایید در نتیجه ایران حتی تصمیم گرفت تا معاهده سال ۱۹۲۱ (۱۳۰۰) دوستی ایران و روس را فسخ کند در فصل ششم این پیمان آمده بود که اتحاد شوروی در صورت مواجه با تهدید امنیتی حق ورود سربازان خود به ایران را دارد.
از آوریل ۱۹۴۱ (۱۳۲۰) ترکیه به بهانه های مختلف عبور کشتی‌های شوروی حاوی محموله های نظامی و سایر محصولات به مقصد یوگسلاوی را که تحت تجاوز نازی ها قرار گرفته بودند از تنگه بسفر و داردانل مختل و با سختی مواجه کرد. همه این ها باعث شد تا اتحاد شوروی به موضوع پروژه کانال خزر - خلیج فارس بازگردد. طرح مذکور در پائیز ۱۹۴۲ (۱۳۲۱) پس از ورود قوای نظامی شوروی و انگلیس در ماه های اوت و سپتامبر ۱۹۴۱ (۱۳۲۰) به ایران و به قدرت رسیدن محمدرضا پهلوی در تهران تکمیل شد.
ادامه دارد...