printlogo


توسعه دريايي، قانون  يا اجراي قانون؟ 

ایرج گلشنی- در فضاي توسعه و مديريت توسعه در هر كشوري، ابتدا مسائل كلان و اهداف كلان و قوانين اصلي مورد توجه قرار مي‌گيرد. پس از آن، بحث راهبردها و سياست‌هاي كلان مطرح مي شود. سپس برنامه و بودجه و در نهايت ساختاري كه بتواند برنامه‌ها را در چارچوب راهبردها و سياست‌هاي كلان، معطوف به اهداف اجرا كند. اين است كه مي توان يك خط داشت كه ابتداي آن هدف، ميانه هاي آن قوانين و راهبردها و انتهاي آن را اجرا تصور كرد. 

خط بي انتهاي توسعه دريايي ايران
در توسعه دريايي ايران هم به طور طبيعي، آن خط بايد ترسيم شود. به صورت دقيق، متوازن و متناسب با وضعيت موجود با گرايش به وضعيت مطلوب. اما اين خط توسعه دريايي ايران، بسيار كج و معوج است. درابتداي خط، انبوهي از هدف‌گذاري و قانون بار شده است و در انتهاي خط، نيم‌جو عمل و اجرا وجود ندارد. اين است كه قراردادن اهداف متعدد جديد و قوانين مكرر و ساختارهاي تو در تو، ابتدا و ميانه خط را به جنگلي از فعاليت‌هاي ستادي تبديل كرده است و در انتها هيچ نون و نشان محكمي از بازي صفي وجود ندارد. از اين رو، ستادي‌ها همچنان تلاش مي‌كنند با ايجاد قوانين، دستورالعمل‌ها، مصوبه‌ها، اساسنامه‌ها و... جبران مافات كنند اما باز هم چيزي به عنوان ضعف صف، گلوگاه توسعه دريايي ايران مي‌شود. 

تناسب ستاد و صف
اين گفتار موكد است كه تناسبي بين ستاد و صف توسعه دريايي ايران وجود ندارد و تا زماني كه اين تناسب به وجود نيايد، اتفاق مهمي در توسعه دريايي ايران رخ نخواهد داد؛ كما اين كه طي نزديك به نيم قرن از جمهوري اسلامي مي‌گذرد و هيچ‌كدام از دولت‌هاي آن موفقيتي معنادار در رشد و توسعه دريايي ايران به دست نياورده است. دولت سيزدهم كه بدون ترديد، موفق‌ترين دولت حاكم بر جمهوري اسلامي بوده است، هر چند تلاش هاي ستادي مضاعفي انجام داد، اما در عمل و در صحنه اجرا، پاي در گل مانده و هيچ تكاني نمي‌تواند بخورد. 
نگاهي به وضعيت بنادر، گمركات، ناوگان كشتي‌راني، بانكرينگ و... همه و همه نشان مي‌دهد كه رويه كنوني كه برامدي است از رويه‌هاي گذشته، بي‌فايده است و ما را به گرد رقباي منطقه هم نمي رساند. 

ضعف در صف
ضعف اصلي در قوانين و مقررات نيست؛ بلكه ضعف اصلي در صف است. وقتي اجرا نباشد، نوشتن قانون و راهبرد و سياست هيچ فايده‌اي ندارد. اكنون حاكميت – نه دولت- بايد به فكر چاره‌اي اساسي باشد. اگر مي‌خواهد مسير برون‌رفت توسعه‌اي دريايي ايران از وضعيت كنوني به وضعيت مطلوب را محقق كند، لازم است در وضعيت موجود در صف خود تجديد نظر اساسي كند. 
بر هم زدن قواعد جاري، ايجاد ساختارهاي چابك و نو، تجميع اجزاء پراكنده دريايي و... كاري نيست كه در مدت محدود براي يك دولت مقطعي قابل اجرا باشد. اين است كه حاكميت بايد ورود كند و آستين همت بالا بزند و به اصطلاح همه چيز را كن‌فيكون كند. در چنين حالتي است كه مي‌توان به يك كار بزرگ خوش‌بين بود و آينده‌اي موفق براي توسعه دريايي ايران ترسيم كرد و با شتاب به سوي آن تاخت. 
تا وقتي كه ضعف صف، پوشانده نشود؛ وضعيت درست مانند بيست-سي سال قبل خواهد بود. اتفاق خاصي نيفتاده كه انتظار نتيجه خاصي داشته باشيم. جو كشته، گندم ندرود. اين يك قانون است. زماني انتظار گندم داشته باشيم كه گندم كاشته باشيم. هر كس كه باد بكارد، طوفان درو مي‌كند. وقتي كه ما نسيم هم نمي‌كاريم، انتظار كدام باد و كدام طوفان داريم؟

تغيير صف
در نهايت بايد گفت كه تغيير صف با وضعيت كنوني محال ممكن است. امكان ندارد با چنين رويه و با چنين ساختار و با چنين مرامي كه اكنون در دولت‌هاي جمهوري اسلامي مي‌آيند و مي‌روند، انتظار يك كار خارق‌آلعاده داشته باشيم. قرارگاه خاتم‌الانبيا نمونه خوبي براي تاييد سخن ماست. اين قرارگاه چند سال قدمت دارد؟ طي اين مدت كم، از كجا به كجا رسيده است؟ آيا با تكيه بر قانون و لايحه و طرح و مصوبه پشت مصوبه به اينجا رسيد، يا با قوانين چابك و دقيق و صف قدرت‌مند؟ فرماندهان با تفكر انقلابي و روحيه جهادي با همكاراني از جنس انقلاب توانستند يك ابرقدرت بسازند. همين رويه را بايد در قواره حاكميت براي توسعه دريايي ايران ديد؛‌در غير اين صورت، با روند و اوضاع كنوني، هيچ اتفاقي نخواهد افتاد.