printlogo


جایگاه تنگه هرمز در سیاست‌های  منطقه‌ای ایران 

همایون الهی- همایون الهی - ایران بیشتر از هر کشور دیگر در منطقه برای صادرات و واردات خود وابسته به تنگه هرمز می‌باشد، در حالی که کشور عربستان از طریق دریای سرخ به آب‌های آزاد راه دارد و به همین علت با استفاده از خط لوله می‌تواند بخشی از نفت خود را از طریق دریای سرخ صادر کند و در مورد عراق نیز خطوط انتقال نفت آن از سوریه و ترکیه به این کشور امکان صدور بخشی از تولیدات نفتی خود را از حوزه‌های خارج از خلیج‌فارس می‌دهد. کشور عمان نیز به طور کامل از اتکاء به خلیج فارس بی‌نیاز است، در حالی که ایران تقریباً کل صادرات نفت خود و حدود ۸۰ درصد تجارت خارجی خود را با استفاده از راه آبی تنگه هرمز انجام می‌دهد. به علاوه بخش اعظم ذخایر نفت، گاز، معادن مهم دیگر ایران به نوعی در حاشیه خلیج فارس قرار دارد. بدین ترتیب ایران دارای منافع حیاتی در خلیج فارس و تنگه هرمز است و برای حفظ و نگهداری آن می‌بایست تمهیدات لازم را به عمل آورد.
در سال ۱۳۵۰ خروج انگلستان از منطقه شرق سوئز موجب ایجاد موقعیت برای حضور مؤثر ایران، عراق و عربستان در خلیج فارس شد، در حالی که کشورهای کوچک‌تر منطقه نگران امنیت خود شدند. در این زمان آمریکا و غرب حضور خود را موجبی برای تبلیغات ضدغربی می‌دانستند بنابراین برای رهایی از درگیری مستقیم اقدام به ترک منطقه کردند، اما در عین حال سیاست آن بود که خلاء قدرت حاصل توسط دولت‌های طرفدار غرب پرشود. 
دولت‌های ایران و عربستان می‌توانستند این نقش را ایفا کنند؛ بر این اساس سیاست دو ستونی آمریکا در منطقه پا گذاشته شد. از نقطه نظر ایران تنگه هرمز چند ویژگی داشت: 
مرکز عبور نفت ایران بود
بخش اعظم تجارت ایران از این تنگه عبور می‌کرد
تسلط بر تنگه هرمز پر پرستیژ جهانی ایران می‌افزود
بنابراین ویژگی‌ها، تنگه هرمز به عنوان گلوگاه حیاتی ایران محسوب می‌شد که می‌بایست سلطه بر آن را مطمئن می‌کرد. برای رسیدن به این هدف تسلط بر جزایر مسلط بر تنگه هرمز نظیر تنب کوچک و تنب بزرگ و ابوموسی حیاتی بود.
برای حفظ و حراست از تنگه هرمز، شش جزیره از اهمیت استراتژیکی ویژه برخوردارند. این شش جزیره عبارتند از: جزیره هرمز- جزیره لارک- جزیره قشم - جزیره هنگام- جزیره تنب بزرگ و کوچک- جزیره ابوموسی- یک خط فرضی بین این جزایر که کم و بیش به هم نزدیک هستند، نشان می‌دهد که چگونه تسلط به این جزایر می‌تواند سلطه بر تنگه هرمز را ممکن کند.
۹-  تأثیر تنگه هرمز بر روابط ایران در منطقه
الف - روابط با عمان
پس از خروج نیروهای انگلیسی از شرق سوئز، با توجه به اهمیت تنگه هرمز برای ایران و همچنین سیاست‌های غرب و کوشش شوروی برای نفوذ به منطقه از طریق ایجاد روابط نزدیک با عراق و کمک به جنبش ظفّار در عمان، ایجاد توان کافی برای کنترل مؤثر بر تنگه هرمز یکی از اصول اساسی سیاست منطقه‌ای ایران شد. 
در همین راستا همکاری با عمان که بر شبه جزیره مسندام و جزایر متعلق به آن حاکمیت داشت در دستور کار قرار گرفت، زیرا این مناطق دارای اهمیت استراتژیکی مهمی برای کنترل تنگه هرمز هستند. ایران در این زمان بطور رسمی اعلام کرد که آماده است تا از امنیت کشورهای جنوبی خلیج فارس، در صورت تمایل و درخواست آن‌ها دفاع نماید. در تابستان ۱۳۵۰ (آگوست سال ۱۹۷۱) روابط دیپلماتیک ایران با عمان برقرار شد و در سال ۱۳۵۲ (اوایل سال۱۹۷۳ میلادی) ایران واکنش سریع و مثبت نسبت به درخواست کمک عمان از ایران برای جنگ عليه جنبش ظفّار از خود نشان داد و در سال ۱۳۵۲ (اوریل ۱۹۷۳) ایران رسماً اعزام نیرو به عمان را تأیید نمود. نیروهای ایرانی یکی پس از دیگری مناطق حساس و استراتژیک را از کنترل نیروهای ظفّار آزاد نمودند. موفقیت نیروهای ایرانی در عمان موجب نگرانی بسیاری از کشورهای غربی شد. دولت‌های عربی طرح‌های متعددی برای جایگزینی نیروهای ایرانی عرضه نمودند که هیچ کدام موفقیت آمیز نبود. تحت فشار شدید دولت‌های عربی بالاخره دولت عمان در مهر ماه ۱۳۵۳ (دهم اکتبر ۱۹۷۴) رسماً اعلام کرد که نیروهای ایرانی از خاک عمان خارج شدند. اما موضوع قابل توجه آنست که در واقع آن‌ها با نیروهای تازه نفس ایرانی جایگزین شدند. نیروهای ایرانی نه تنها در پیروزی نهایی دولت عمان بر ظفّار نقش اصلی را بازی نمودند، بلکه حضور ایران در عمان عملاً ادامه یافت و در این مدت حتی ایجاد یک پایگاه دریایی در یکی از جزایر مسندام در تنگه هرمز توسط ایران و عمان موجب واکنش شدید سایر دول عربی شد.جمهوری اسلامی ایران در آغاز تأسیس در سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹میلادی) به هنگام نخست وزیری مهدی بازرگان نیروهای خود را از عمان فراخواند و در این دوره عملاً حراست و کنترل تنگه هرمز از جانب ایران رها شد و همین امر موجب گردید تا عمان بر توان نظامی خود برای کنترل تنگه هرمز بیفزاید و عملاً تنها کشور کنترل کننده آن شود. اما با حمله عراق به ایران و اهمیت تنگه هرمز برای ایران بار دیگر دولتمردان ایرانی را متوجه نیاز به همکاری برای کنترل این آبراه حیاتی نمود، ولی با این وجود رقابت در تنگه هرمز عملاً ادامه دارد. ایالات متحده آمریکا حق استفاده از بنادر مسقط و سلاله و جزیره مصيره (حدود ۸۰۰ کیلومتری تنگه هرمز) را به دست آورده که عملاً بر خطوط کشتیرانی منطقه مسلط است.