اختلافات سرزمینی در منطقه خلیج فارس
دکتر همایون الهی– بالاخره برخی اختلافات دیگر نظیر بندر نفتی امالسعيد حدود آبهای ساحلی، محدوده فلات قاره و غیره طی توافقنامهای در اول فروردین ۱۳۴۸ (۲۰ مارس ۱۹۶۹) حل شده است و مرزهای زمینی و دریایی دو کشور مشخص گردیده است. حوزه نفتی بوندوق (البنداق) نیز بوسیله خط جدید مرزی بین دو کشور مشخص شده است که استخراج نفت در بخش ۳ این منطقه توسط شرکت نفت ابوظبی انجام میگیرد ولی درآمدهای آن به تساوی بین دو کشور تقسیم میشود البته اختلاف در مورد خور العدید هنوز وجود دارد.
4. اختلافات مرزی و سرزمینی در میان شیخ نشینهای امارات متحده عربی
از آنجا که از مجموعه این هفت شیخ نشین فقط ابوظبی و امالقوین دارای واحدهای یکپارچه هستند و سرزمین بقیه شیخنشینها از قسمتهای مختلف و پراکنده تشکیل شده است، خود موجبی برای وجود اختلافات است. مثلاً شارجه دارای ۵ قسمت، عجمان با ۲۵۹ کیلومتر مربع شامل ۳ قسمت، رأس الخيمه، فجیره و دوبی هر یک شامل دو قسمت جداگانه میباشند. ابوظبی تقریباً به نیمی از دوبی ادعای ارضی دارد شارجه و فجیره، شارجه با امالقرين (به خصوص در مورد حدود آبهای ساحلی) و شارجه با دوبی اختلافاتی دارند که گهگاهی منجر به برخورد نظامی میشود شیخ نشینهای امارات متحده عربی با عمان نیز اختلافاتی دارند، از آن جمله بین عمان و عجمان یک منطقه مشترک غیرتقسیم شده وجود دارد و همچنین عمان با رأسالخیمه در دریا و خشکی اختلاف دارد. در خصوص اختلافات سرزمینی با رأسالخیمه که حدود ۱۶ کیلومتر مربع بود در سال ۱۳۵۸ (۱۹۷۹) دو کشور به توافق رسیدند، ولی در مورد فلات قاره اختلاف همچنان وجود دارد. اساس اختلافات بین عمان و امارات متحده عربی بر این اصل قرار دارد که عمان با بخشی از سرزمین خود در شبه جزیره مسندم راه زمینی ندارد و به همین علت عمان در صدد دستیابی به آن است و همین امر باعث تشنج و تنش در بین دو کشور گردیده است بطوری که در ۱۸ آبان ۱۳۷۱ (۸ نوامبر ۱۹۹۲) این امر به برخورد نظامی بین دو کشور منجر شد.
اختلافات مرزی و سرزمینی دیگر نیز بین شیخ نشینهای امارات متحده عربی وجود دارد ولی با توجه به مسایل امنیتی مهمتر و حضور در شورای همکاری خلیج فارس این اختلافات کمتر بروز مینماید. مهمترین زمینه بروز اختلافات وجود نفت در این منطقه است که دسترسی به یک توافق کلی را مشکلتر مینماید.
5. اختلافات مرزی و سرزمینی عامل ادامه تشنج و وابستگی
بین ۸ کشور حوزه خلیجفارس بیش از ۵۰ مورد اختلافات مرزی و سرزمینی وجود دارد. همین اختلافات که در قرن بیستم به بیش از ۶۰ قرارداد مرزی و همینطور ۶۰ جنگ مهم و ثبت شده منتهی گشته یکی از عوامل مهم عدم پیشرفت این منطقه است. دولتهای فرامنطقهای یا به کارگیری این اختلافات توانستهاند حضور سیاسی و نظامی خود را در منطقه ممکن نموده و در عين حال ضمن استثمار منابع کشورهای این حوزه مهم جغرافیایی، با ترفندهای گوناگون، یک مسابقه عظیم تسلیحاتی را به وجود بیاورند، به طوری که بخش اعظم درآمدهای نفتی به مصرف خرید تسلیحات نظامی و یا هزینه های کارشناسی و خدمات این تسلیحات میرسد. مهمترین حاصلی که وجود این اختلافات مرزی برای دولتهای سلطهگر فرامنطقهای دارد، سوء استفاده از آن در جهت شعلهور نگه داشتن دشمنیها جنگها و تشنج بین دولتهای این منطقه است تا از اتحاد آنها جلوگیری بعمل آید و در نتیجه ادامه سلطه و استثمار ممکن شود.