« اقتصادسرآمد» بررسی می کند
اقدامات نیروی دریایی ارتش در زمان جنگ تحمیلی
نقش نداجا در تأمین امنیت تجارت دریایی و اقتصاد دریاپایهی کشور
گروه دریاپایه - حسن اکبریان - پس از پایان جنگ جهانی دوم، خلیج فارس نقش بسیار مهمی در اقتصاد جهان پیدا کرد. با پیدایش انقلاب صنعتی، نفت عنصر تأثیرگذاری در پیشرفت و تکنولوژی به حساب میآمد. شرکتهای عظیم نفتی اروپایی و آمریکایی با توجه به ضعف کشورهای این منطقه، به دنبال تسلط بر منابع نفتی و دستیابی به سودهای کلان و هنگفت بودند.
حسن اکبریان، دانشجوی دکترا مهندسی برق- مخابرات، مدیریت تربیت، آموزش و پژوهش ناوگان شمال نیروی دریایی ارتش در مقاله ای به روزنامه دریایی اقتصادسرآمد نوشت: با توجه به مطالب بیان شده و توجه به این نکته که اغلب اهداف عراق در جنگ 8 ساله در دریا و خلیج فارس تأمین میگردید، نقش نیروی دریایی در جنگ و تأمین امنیت دریایی به منظور برقرار ماندن چرخه اقتصاد دریاپایه کشور بسیار حائز اهمیت بوده است. اقدامات نیروی دریایی ارتش در سالهای ابتدایی جنگ به نحوی بود که در همان ماههای ابتدایی جنگ، نیروی دریایی عراق را از حیّظ انتفاع خارج نموده و مناسبات قدرت در دریا را تغییر داد. صدام حسین که در ابتدای جنگ وعده داده بود با سرعت ایران را اشغال خواهد کرد، پس از آنکه مشاهده نمود نیروی دریایی ارتش ایران برتری مطلق خود را در خلیج فارس تثبیت نموده است، با بازپسگیری ادعای قبلی خود اعلام نمود که جنگ با ایران ممکن است تا دو سال طول بکشد و شکست خود در آبهای خلیج فارس را پذیرفت.
1-1.بیان مسئله و ضرورت
با توجه موقعیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئو اکونومیک خلیجفارس، این منطقه همواره مورد توجه قدرتهای استعمارگر خارجی بوده است. این قدرتها همیشه به دنبال ایجاد اغتشاش و چالشهای مرزی، قومی، مذهبی و... بوده تا از طریق آن با تفرقه افکنی بین این کشورهای مسلمان، منافع خود را از منابع سرشار انرژی موجود منطقه تأمین نمایند. خلیج فارس در میان مناطقی که در بخش معروف به خاورمیانه، به عنوان مناطق ژئوپلیتیک جداگانه و متمایز از دیگران وجود دارد، مدل منحصر به فردی از یک منطقه ژئوپلیتیک را ارائه میدهد. این منطقه شامل ملتهایی است که از نظر فرهنگی متفاوت هستند ولی از نظر مذهبی، سیاسی، استراتژیک و اقتصادی هماهنگی و تجاسن دارند. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و پس از آن حمله عراق به کشور، تأمین امنیت خلیج فارس و تضمین ترانزیت انرژی از این آبراه استراتژیک دغدغه اصلی ایران گشت. از این رو ایران تلاش میکرد با افزایش میزان نفوذ و حاکمیت خود بر حوزه خلیج فارس، موضع برتری را نسبت به دیگری به دست آورد. آمریکا و شوروی سعی نمودند با تقویت نیروی هوایی و دریایی عراق گامهای عمدهای را در اجرای سیاست اصل توازن قوا بردارند. نظریه موازنه قدرت بر این اصل استوار است که امنیت بینالمللی زمانی افزایش مییابد که قدرت نظامی به نحوی توزیع شده باشد که هیچ دولتی به اندازهای که توانایی تفوق آمدن بر دیگر دولتها را داشته باشد، قدرتمند نباشد (تقوینیا، 1397).
در چنین شرایطی که کشور از سوی کشورهای عرب و ابرقدرتهای جهانی تحت فشارهای شدید اقتصادی و سیاسی قرار گرفته بود و در ماههای ابتدایی جنگ حاکمیت و تسلط بر بخشی از سرزمین خود را ازدست داده بود، نیروی دریایی ایران با انجام یک سری عملیاتهای دریایی محیرالعقول و منحصر بفرد تسلط خود بر قسمت شمال خلیج فارس را تثبیت نمود تا ضما ارتقاء روحیه دربین رزمندگان ایرانی، با تحت فشار قراردادن اقتصاد عراق و اختلال در پشتیبانی رزمی آن کشور به خط مقدم جنگ، شرایط را برای پیروزیهای آینده ایران در صحنههای نبرد فراهم نماید. این پژوهش با بررسی مأموریتهای محول شده به نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در زمان جنگ، اقدامات و عملیاتهای انجام شده توسط نیروی دریایی کشور را که موجب گردید تسلط دریایی ایران از روزهای ابتدایی جنگ تا پایان دفاع مقدس بر دریا وجود داشته باشد را تحلیل نموده و چگونگی این تأثیر حضور بر روی تأمین منافع اقتصادی ایران که بر محور دریا و صادرات نفت استوار بوده است، تشریح میگردد.
1-2.سؤالات تحقیق
تحقیق حاضر پاسخ به سؤالات زیر را دنبال می کند:
1)جنگ تحمیلی 8 ساله بر علیه ایران از سوی کشورهای دنیا، چه تأثیری بر روی اقتصاد کشور داشته است؟
2)ميزان تاثيرگذاري عملياتهاي مهم نیروی دریایی در شمال خليج فارس بر روی سیادت دریایی کشور و تأمین منافع اقتصادی چگونه ارزيابي ميشود؟
3) چه اقداماتی از سوی عراق و کشورهای غربی برای اختلال در تجارت دریایی ایران انجام شده است؟
1-3.مبانی نظری تحقیق
با شروع جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران، خليج فارس شاهد تحولات مهمي بود که بر روی کریدور ترانزیت تجارت دریایی تأثیر گستردهای داشته است. عراق با همکاری كشور متخاصم با حمله به كشتيهاي بيطرف و تجاري ایران سعی در برهم زدن نظم موجود و فشار اقتصادی بر ایران داشتند. در چنین شرایط مهمی، نیرویی که میتوانست با غلبه بر قدرت دریایی دشمن و تثبیت حاکمیت خود بر شمال خلیج فارس و کنترل تردد دریایی در این کریدور مهم، کشور را از زیر این فشار خارج نماید، نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده است. با توجه به روند جنگ، كشورهاي منطقه خليج فارس براي تامين امنيت كشتيهاي خود حضور ابرقدرتها را به این منطقه مهم خواستار شده و با حمایت مالی گسترده از کشور عراق به تقویت نیروی هوایی و دریایی آن پرداختند. با این وجود نیروی دریایی ایران به منظور تأمین امنیت کشتیهای تجاری خودی اقدام به اجرای عملیات اسکورت کاروان نموده و دراین امر بسیار موفق بوده است. نیروی دریایی با اجرای عملياتهای دریایی در طول جنگ، ضمن گشایش اقتصادی به منظور تأمین نیازهای روزانه مردم و هزینههای جنگ، عاملی تاثيرگذار بر سياست كشورهاي منطقه خليج فارس و دو قدرت بزرگ جهان بود. طي موفقيتهاي بدست آمده در عملیاتهای دریایی، کشور عزیزمان به موفقیتهای متعددی در سایر جبههها نائل آمد كه ترس و واهمه را در كشورهاي خليج فارس و ابرقدرتها برانگيخته و آنها را وادشت كه از صدام حمايتهای علنی و مستقیم كنند.
1.مأموریت نیروی دریایی ارتش
وظیفهی حضور راهبردی و گسترش نفوذ جهانی به منظور دفاع از منافع اقتصادي در آبهاي بینالمللی بر عهدة نیروي دریایی قرار داده شده است. افزایش توان دفاعی دریایی فقط براي دفاع از تمامیت ارضی و آبی کشور در برابر حملة مستقیم متجاوز نیست، بلکه با حفظ خطوط مواصلاتی و تأمین امنیت دریایی به چرخة اقتصاد ملی و بینالمللی و قدرت اقتصادي و سیاسی کمك میکند. بنابراین چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح، ناوگان تجاري و نیروي دریایی، وابستگی بسیاري به یکدیگر دارند. صیانت از مرزهاي دریایی و تأمین امنیت آبراههاي ملی، مأموریت اصلی نیروهاي نظامی دریایی کشور میباشد و ناوگان تجاري با حمایت و تکیه بر این امنیّت است که اقدام به فعالیتهاي گوناگون در بنادر شمالی و جنوبی کشور مینمایند و حتی فراتر از آن حضور مقتدرانة نیروي دریایی ارتش جمهوري اسلامی ایران در آبهاي بینالمللی نه تنها براي ناوگان تجاري خودي بلکه براي کشتیرانی سایر کشورها نیز امنیّت دریایی را به همراه داشته است(سیفی و همتی، 1399).