بررسی «اقتصادسرآمد» از قابلیتها و توانمندیهای نیروی دریایی راهبردی
نقش نداجا در تأمین امنیت تجارت دریایی و اقتصاد دریاپایهی کشور
گروه دریاپایه - حسن اکبریان – در شماره های پیشین روزنامه دریایی اقتصادسرآمد از نقش بسیار مهم خلیج فارس پس از پایان جنگ جهانی دوم در اقتصاد جهان گفتیم و اینکه با پیدایش انقلاب صنعتی، نفت عنصر تأثیرگذاری در پیشرفت و تکنولوژی به حساب میآمد. شرکتهای عظیم نفتی اروپایی و آمریکایی با توجه به ضعف کشورهای این منطقه، به دنبال تسلط بر منابع نفتی و دستیابی به سودهای کلان و هنگفت بودند.
در همین رابطه حسن اکبریان، دانشجوی دکترا مهندسی برق- مخابرات، مدیریت تربیت، آموزش و پژوهش ناوگان شمال نیروی دریایی ارتش در مقاله ای به روزنامه دریایی اقتصادسرآمد نوشت: موقعيت دريايي ايران به گونهاي است که يک نيروي دريايي بسيار کارآمد را ميطلبد تا بتواند به يک قدرت دريايي تبديل گردد و بر پايه آن از منافع ملي خود دفاع نمايد. تضعيف نيروي دريايي يا وجود يک نيروي دريايي ناکارآمد ميتواند پيامدهاي امنيتي ناگواري را به همراه داشته باشد و نتواند از اين موقعيت دريايي بسيار مناسب در راستاي تقويت قدرت دريايي خود استفاده نمايد. ايران نيز با توجه به جغرافياي خود از پتانسيل موقعيت خوبي برخودار است. ايران به لحاظ جغرافيايي در مرکز جهان اسلام واقع شده است و با دارا بودن بيش از 3000 کيلومتر خط ساحلي، دسترسي به دريا در شمال و جنوب کشور، دسترسي به آبهاي آزاد، قرارگيري بر سر مسير کريدورهاي ترانزيتي شمالي- جنوبي و عملکرد ارتباط دهنده کشورهاي آسياي مرکزي با آبهاي جنوب کشور از مزيت دريايي بينظيري برخوردار است (امیری، 1398).
در زمان جنگ، نیروی دریایی موظف به کنترل دریا و از بین بردن توان دریایی دشمن است. همچنین از دیگر وظیفههای نیروی دریایی که در زمان صلح و هم در زمان جنگ مشهود میباشد، تضمین دسترسی به منابع و بازارهای اقتصادی جهانی و جلوگیری از حضور متجاوزان در دریا و زمین میباشد. در واقع قدرت دریایی 4 محور را در بر میگیرد: کنترل تجارت و دادوستد بین المللی، اجرای عملیاتهای دریایی و نظامی در زمان جنگ جهت از بین بردن توان دریایی رقیب، استفاد از نیروهای دریایی به عنوان ابزار دیپلماسی و درنهایت ایجاد بازدارندگی و نفوذ سیاسی در زمان صلح (جان بیلیس و همکاران، 1383: 48).
به طورمعمول از یک نیروی دریایی راهبردی انتظار میرود از قابلیتها و توانمندیهای زیر برخوردار باشد:
کنترل دریایی: به وضعیتی اطلاق میگردد که در آن نیروهای یك طرف در زمان و مکان مشخص بتوانند دریا را برای مقاصد خود استفاد نمایند و در صورت لزوم مانع استفاده طرف مقابل از آن شوند. کنترل دریایی شامل کنترل بر بستر دریا، سطح و زیر سطح دریا و همچنین فضای بالای سطح دریا میباشد (سیاری و خانزادی، 1396).
اعمال قدرت: یک نیروی دریایی با استفاده از قابلیت نظامی و ابزارهای قدرت در دسترس میتواند به کشور در دست یابی به اهداف سیاسی راهبردی خود کمک شایانی نماید.
ممانعت دریایی: به وضعیتی اطلاق میگردد که در آن یک طرف نبرد طرف دیگر را به دلیل مقاصد خود از بهره برداری از قسمتی از دریا منع مینماید.
بازدارندگی: متقاعد کردن یک تهدید بالقوه که نتیجه استفاده از قدرت یا درگیری نظامی برای او گران تمام خواهد شد. دست یافتن به این وضعیت نیازمند برخورداری از توانایی نظامی قابل وثوق و استراتژی برخوردار از عملکرد سیاسی شفاف و کارآمد است.
پس از آغاز جنگ تحمیلی و حمله عراق به مرزهای جمهوری اسلامی ایران، نیروی دریایی بر طبق یک بیانیه دریایی اعلام نمود که مرزهای دریایی در نزدیک سواحل ایران به عنوان منطقه محرومیت دریایی میباشد و دولت ایران هیچگونه مجوزی به منظور حفظ ایمنی شناورهایی که قصد عزیمت به بندرهای عراق را دارند صادر نمیکند. بر اساس این بیانیه، نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران توانست شناورهای عبوری از آبهای سرزمینی را کنترل نموده و بندرهای عراق را به محاصره خود درآورد. منطقه محرومیت دریایی اعلام شده توسط ایران محدود به دریای سرزمینی ایران و آبهای مجاور آن در دریای آزاد بود و با توجه به این که منطقه اعلام شده ماهیت دفاعی داشت ممانعتی را برای خطوط کشتیرانی بیطرف ایجاد نمیکرد (جهانبخش و حجتینیا، 1401).
2.اقدامات نیروی دریایی ارتش در زمان جنگ
مهمترین وظیفهای که برعهده نیروی دریایی ارتش جمهوري اسلامي ايران درزمان جنگ گذاشته شده بود، اجرای عملیاتهایی به منظور حفظ منافع كشور و تأمين امنيت خطوط مواصلاتي دريايي خودي و مسدود كردن خطوط مواصلاتي و معابر وصولي دريايي دشمن بوده است. در همین راستا با پایشها اطلاعاتی صورت گرفته توسط نیروهای رکن دوم، نيروي دريايي موفق شد قبل از آغاز تهاجم وحشيانه ارتش عراق به کشور، اقدامات سوء آنان را پیشبینی نماید و با يك اقدام هوشمندانه و به موقع، يگانهاي عمده ناو تيپ هشتم خود را كه در بندر خرمشهر مستقر بودند و با آغاز تهاجم دشمن امکان محبوس شدن آنان در آبراه اَروَندرود متصوّر بود را به خارج از اروندرود انتقال داده تا ضمن جلوگیری از بروز خسارات جنگی، از این یگانها بتواند در عملیاتهای دریایی خود نهایت استفاده را داشته باشد.
نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران همچنین با توجه به پیشبینی درگیری و حمله نیروهای عراقی به ایران طرحهای عملیاتی را به منظور مقابله با تهدیدات احتمالی و انهدام ناوگان دریایی و خطوط مواصلاتی دشمن آماده کرده بود و به همین علت در فاصله کوتاهی پس از آغاز جنگ تحمیلی با اجرای موفقیت آمیز عملیات مروارید در سال 1980 میلادی (آذر ماه 1359) موفق به نابودی نیروی دریایی دشمن و انهدام سکوهای اصلی صادرات نفت عراق و تسلط کامل بر خطوط موا صلاتی شمال خلیج فارس گردید. این عملیات موجب نزدیک به صفر شدن صادرات نفت عراق از طریق خطوط مواصلاتی دریایی گردید. لذا صادرات نفت عراق از آبهای خلیج فارس متوقف شده و صادرات نفت این کشور از طریق خط لوله ترکیه صورت میگرفت (جهانبخش و حجتینیا، 1401).
عملیات مروارید که نقطه عطفی در تاریخ دریایی ایران ودفاع مقدس به شمار می رود در راستای رسیدن به هدف تثبیت حاکمیت ایران بر پهنه خلیج فارس طرحریزی گردید. دراین عملیات نیروی رزمی 421 نیروی دریایی ارتش مستقر دربوشهر تصمیم گرفت برای حفظ سیادت دریایی، ترمینالهای نفتی البکر والامیه عراق که جزء حساسترین وحیاتیترین تأسیسات نفتی آن کشور بود را تصرف نموده و از آنها به منظور ایستگاههای دیدهبانی خود استفاده نماید. درضمن با در اختیار گرفتن سکوهای مذکور میتوانست یگانهای رزمی سطحی، هوایی و تجاری عبوری دشمن از بنادر امالقصر و بندر نفتی فاو را کاملا کنترل نماید. طی این عملیات که در 3 آذر 1350 به وقوع پیوست سکوهای نفتی البکر والامیه عراق منهدم گردیده و بدست نیروهای ایرانی افتاد. تعداد 12 فروند از انواع شناورهای نیروی دریایی عراق منهدم و 3 فروند ازآنها خسارت وصدمات کلی دیدند. همچنین تعداد 11 فروند از هواپیماهای جنگنده نیروی هوایی دشمن سرنگون شدند (کریمیپور و حمودی، 1393). اجرای این عملیات موجب گردید بیش از دوسوم نیروی دریایی عراق منهدم گردیده و باقیمانده آنها نیز تا پایان جنگ هیچگاه نتوانستند فراتر از دهانه خور عبدالله و اطراف جزیره بوبیان تردد نمایند. این عملیات در شصت وهشتمین روز جنگ تکلیف جنگ دریایی دشمن را یکسره کرد به گونه ای که درپی این عملیات علاوه بر قطع صادرات نفت از طریق پایانههای البکر و الامیه، بر اثر انهدام بخش اعظم توان دریایی عراق، سیادت دریایی ایران درمنطقه خلیج فارس بطور کامل تحقق یافت و بنادر وجزایر و تاسیسات ایران تا پایان جنگ توسط یگانهای دریایی دشمن مورد تهدید قرار نگرفت. در مقابل در تمام این مدت راههای مواصلاتی دشمن مسدود گردید و عملا هیچ کشتی تجاری یا نفتکش نتوانست به سواحل آن کشور تردد نماید و عراق مجبور به استفاده از سایر روشهای حمل و نقل از معابر وصولی زمینی گردید (طحانی و داناطوسی، 1391: 145).
به طور کلی اهداف عمده ای که در نتیجه این عملیات محقق گردید را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود:
•تحکیم سیادت دریایی جمهوری اسلامی ایران درشمال خلیج فارس.
•جلوگیری ازصدور نفت عراق به منظور اخلال در نظام اقتصادی دشمن، قطع یا ایجاد محدودیت در ارتباط دریایی دشمن و خطوط مواصلاتی.
•نابودی بخش قابل توجهی از نیروی دریایی عراق.
•محاصره دریایی نیروی دریایی دشمن در بندر ام القصر.
•محروم نمودن عراق برای استفاده از سکوهای البکر والامیه به عنوان یک نقطه آفندی بر علیه واحدهای سطحی و هوایی جمهوری اسلامی ایران.
•ایجاد پست دیده بانی در سکوهای البکر و الامیه توسط نیروهای خودی جهت اعمال کنترل بیشتر بر تردد احتمالی دشمن.
علاوه بر این نیروی دریایی مجموعه عملیات اسکورت کاروان را با بکارگیری کلیه امکانات خود از قبیل یگانهای شناور رزمی، تیم های عملیات ویژه، غواصان و بالگردهای هوادریا در طول جنگ با اسکورت هزاران فروند کشتی در قالب حدود 259 عملیات اسکورت کاروانهای تجاری و نفتکش و درمنطقهای به وسعت 61999 کیلومتر مربع با موفقیت کامل و کمترین تلفات و خسارات ممکن به انجام رسانید. بررسی آمارها نشان میدهد از میان بیش از 3999 فروند کشتی اسکورت شده توسط نیروی دریایی در زمان جنگ تنها حدود 250 فروند(معادل 3 درصد) مورد اصابت حملات هوایی قرار گرفت که بسیاری از آنها با انجام عملیات تجسس و نجات توسط نیروی دریایی ارتش به بندر بوشهر یا بندر امام خمینی گسیل داده شدند. طی این عملیاتها که با هماهنگی سازمان بنادر و دریانوردی، وزارتخانههای دفاع و بازرگانی و سایر ارگانهای ذیربط انجام میگرفت حفاظت کشتیهای حامل نفت و محمولههای حساس و ضروری کشور و جنگ از زمانی که این کشتیها به شمال اقیانوس هند وارد میگردیدند تا پهلوگیری آنان به بنادر خودی انجام میگرفت. در این ماموریتها با توجه موقعیت جغرافیایی کانال خورموسی و شرایط اقلیمی خلیج فارس وهمچنین مسیرهای مخصوص تردد کشتیرانی، راهها و مسیرهای انتخابی کاروانها به گونهای مورد استفاده قرار میگرفتند که حداکثر پوشش را تامین نمایند (رضایی، 1389).