printlogo


کمدی درام فضای مجازی!


فریبا نبوی طهرانی فر- این روزها، به لطف فضای مجازی، مردم بسیار آگاه و مطلع شده اند و استفاده از عقل و درایت، از نشانه های بارز مردم فهیمی است که ازین فضا استفاده می کنند. 
اما در مواردی هم، فضای مجازی، شبیه  کمدی- درامی است که  فقط می توان به  تلخی آن خندید! 
 افراد و یا گروهی با اهدافی کاملا مشخص، از بلاهت برخی سوءاستفاده کرده و مجالی پیدا کرده اند تا دراین آشفته بازار، دست به نمایش های دروغین زده و با سودجویی فراوان، از این نمد، کلاهی برای خود ببافند.
این افراد به شکل های مختلف از هر نیرنگی برای عوام فریبی استفاده می کنند تا به منافع خود دست یافته و بار خود را ببندند.رقابت شدید و تنگاتنگ برای دیده شدن و جذب دنبال کننده، به قدری افزایش یافته که برخی از هیچ کار سخیف و زننده ای ابا ندارند و حتی در این جولانگاه، برای اثبات اینکه کدام صفحه، فیک و دروغ و کدامیک اصلی و واقعیه، در کشمکشی بی معنی مقابل هم قرارمی گیرند؛ متاسفانه مخاطبانی هم که با دیدن این فیلم ها، به قضاوت و اعلام نظرهای موافق یا مخالف برمی خیزند، آمار بازدید ازاین پیج ها را بالا برده و ناخواسته به دیده شدن این افراد کمک می کنند. 
به طورمثال؛ چندی پیش ویدئویی پخش شد که خانمی بدون این که خود را نشان دهد، با صدای بچگانه، به ناز و نوازش گربه ی خانگی اش می پرداخت.
 با اینکه علاقه به حیوانات خانگی بد نیست و در مورد حقوق حیوانات نیز توصیه های فراوانی وجود دارد، ولی  دیدن این فیلم،  کمی  عجیب و خنده دار بود.
عجیب تر این بود که چند روز بعد، برخی مدعی شدند صاحب آن صدا هستند و براین موضوع اصرار می ورزیدند ! کاری به اینکه صاحب اصلی صدا کیه و چرا کسی اینطور گربه اش را ناز و نوازش می کنه ندارم ولی واقعا این رفتارها، توهین بزرگی به شعور مخاطبینه!  
مجادله بر سر موضوعی هیچ و پوچ  و بی ارزش، واقعا چه دردی را دوا می کنه ؟
در اوج مشکلات گوناگون، شناختن صاحب این صدا برای مردم چه اهمیتی داره ؟
اینکه این صدا مربوط به چه کسیه هم، دغدغه چه کسانی می تونه باشه که برخی با افتخار، آن را به خود نسبت می دهند؟ 
خنده داره! ولی برخی به قدری با اعتماد به نفس و حق به جانب، خود را صاحب صدا می خوانند که  انگارحنجره ی طلایی دارند یا  اثری فاخر و ماندگار خلق کرده اند و شایسته جایزه نوبل هستند و  جایزه آن به ناحق به فرد دیگری تعلق پیدا کرده !   
متاسفانه، این قبیل موضوعات پیش پا افتاده که، فاقد هر نوع  پیام اخلاقی، هنری، ادبی، آموزشی و آموزنده است، در فضای مجازی، بسیار زیاد شده است.  
قدرت فضای مجازی و نقش آن  در انتقال اخبار و رویدادها در جهت تنویر افکار و اذهان، بر کسی پوشیده نیست و کم نیستند کسانی که با استفاده درست و اصولی ازین فضا، بیشترین خدمت را به مردم می کنند، اما متاسفانه همین فضای ارزشمند، فرصتی شده تا هر بی هنری، برای دیده شدن به هر کاری دست زده و با ادعاهای واهی، دیگران را به دنبال خود بکشاند. 
هر روزنیز، بر تعداد افراد بیکاری که بدون هیچ تخصص و هنری، از این فضا برای سودجویی استفاده می کنند افزوده می شود و افرادی هم که فریب این تبلیغات را می خورند، کم نیستند.
 در این فضای جنجالی و بی سرو سامان، برخی شعور مخاطبین را هدف قرار می دهند و برخی سلامت جسمی و روحی روانی مردم را،  بدون اینکه به کسی پاسخگو باشند!
در این ارتباط، همچنین می توان به فروش انواع کالا ومواد غذایی و داروهایی اشاره کرد که افراد بسیاری نیز، مبادرت به خرید آن می کنند و پس از خرید و واریز وجه، متوجه می شوند چه کلاه گشادی بر سرشان رفته است.
در این مورد نیز، می توان به جوانی حدودا 20 ساله اشاره کرد که برای چاق شدن به مصرف مکمل های غذایی  رو آورد و پس از مصرف، نه تنها چاق نشد بلکه قدرت راه رفتن را هم از دست داد !
دیدن این صحنه ها بسیار دردآور و ناراحت کننده است ومی توان حدس زد این جوان، فقط یکی ازقربانیان تبلیغات دروغین فضای مجازیه ...
گسترش این کلاهبرداری ها، علاوه بر زیان های مالی فراوان، آسیب جدی به سلامت جسمی و روانی جامعه وارد می کند و تبعات منفی آن، بیش از حد تصور است.
متاسفانه گویا هیچ نظارت و نیروی بازدارنده ای هم برای جلوگیری از فروش این محصولات پر طمطراق و دهان پرکن تحت عنوان؛ چاق کننده و لاغر کننده، جوان کننده و انواع  و اقسام کرم ها و لوسیون های آرایشی و بهداشتی و... وجود ندارد و این بازار مکاره هر روز بساطش گسترده تر می شود.
در همین زمینه می توان به عمل های جراحی زیبایی اشاره کرد که این روزها تبدیل به بزرگ ترین دغدغه پیر و جوان شده و صفحات بسیاری در اینستاگرام به این موضوع اختصاص یافته تا با، انتشارعکس و فیلم های زیباجو تحت عنوان قبل و بعد، افراد بیشتری را به عمل های زیبایی ترغیب کنند .
درسته که خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد و درسته که  تمام عمل های جراحی زیبایی، بد نیستند و حتی برخی از عمل ها، بسیار واجب و لازمند و با افزایش سن در بسیاری از کشورها، عده زیادی به این جراحی ها رو می آورند، اما شتابی که در این مسیر، میان دختران جوان به وجود آمده، بیشتر شبیه مسابقه ای شده  که افراد شرکت کننده، فقط برای اینکه از دیگری عقب نمانند به سرعت خود، اضافه کرده و تخته گاز جلو می روند.
این حجم از عمل های زیبایی و پیامدهای حاصل از آن، موجی ایجاد کرده و افراد بسیاری را در تب  و تاب انداخته و هرکس بر اساس توان مالی خود، به این موضوع می اندیشد تا به معیارهای مشخص و تعریف شده زیبایی دست یابد.
با تغییر استاندارهای زیبایی و هجمه تبلیغات فراوان، امروزه، حتی کسانی که هیچ ایرادی درصورت خود ندارند از قیافه خود راضی نیستند و به دنبال  تبعیت از الگوهای ثابتی هستند که برای  زیبایی، تعریف شده و زیبارویان را در چارچوب آن قرارمی دهد.در واقع می توان گفت اینک، جراحی های زیبایی به تجارتی پرسود و تعریف زیبایی، به الگویی کلیشه ای تبدیل شده که فقط افرادی که با عمل های زیبایی، به بینی کوچک ، ابروهای پهن، چشم های گربه ای، گونه های برجسته، لب  های برآمده  و زاویه ی فک و.... دست یافته اند در این الگو قرار می گیرند.
 و دیر نباشد که با این حجم از عمل های زیبایی، درکوچه وخیابان و محافل و مجالس، با قیافه هایی مواجه شویم که با  شباهت بیش از حد به هم، در شناختن شان، دچار مشکل شویم .
 این موضوع  یکی از معضلاتی است که پس ازمدتی، چهره اصیل زنان و مردان ایرانی را مخدوش و تابع قوانین نانوشته ای می کند که ساخته و پرداخته آنانی ست که از این راه نان می خورند.
القاء حس ناکافی بودن و نازیبایی موجی ست که روزبه روز سهمگین تر میشود و افراد بسیاری را با خود می برد. 
این بازار، به قدری داغ است که حتی آرایشگران و افراد بی تخصص هم،بیکار نمونده و با وسوسه ی کسب درآمد بیشتر، با تزریق انواع ژل و فیلر و حتی جراحی های زیبایی کوچک در آرایشگاه های خودآگاه ، صدمات جبران ناپذیری به مراجعان  وارد می کنند.
بحث داغ دیگری که این روزها فضای مجازی را پر کرده، طالع بینی، انواع فال، آینده گویی، جادو و طلسم و رواج انواع خرافه است و شیادانی که با این ترفند، سودهای میلیونی کسب می کنند، هر روز به تعدادشان  اضافه می شود.
متاسفانه، با افزایش شکست های عشقی، مشکلات میان زن و شوهر، فامیل و اقوام  و یا موضوعاتی مثل، ورشکستگی، همسریابی، بخت گشایی و.. برخی به جای برخورد اصولی و ریشه یابی مشکلات به صورت منطقی، دست به دامن رمالان و فالگیرانی می شوند که خود، در امور زندگی شان وامانده اند و تنها هنرشان خوردن نان از  جهالت مراجعان است. 
آن چه در فضای مجازی می گذرد بیش ازاین هاست و آن چه به آن اشاره شد  "مشتی است نمونه خروار"
ازین رو، روشنگری و اطلاع رسانی و همچنین لزوم برخورد جدی با سودجویان و فرصت طلبان در این فضا، موضوعی است که نباید از آن غافل شد.