چرا هشدارها جدی گرفته نمیشود؟
از سدهای خالی تا چاههای بیآب
گروه آب- نازیلا مهدیانی - وضعیت وخیم بارش، منابع آب و سدهای خالی است. تأمین بدون هشدار آب در این روزها و ماهها در کلانشهرهایی مانند مشهد و تهران باعث شده است که اغلب شهروندان شدت تنش آبی را درک نکرده و به مصارف عادی و حتی اسرافگونه خود ادامه دهند.
به گزارش اقتصادسرآمد، مصطفی فدائیفرد پژوهشگر حوزه آب و محیط زیست در این رابطه با اشاره به در گفتوگو با ایلنا، در ارزیابی اوضاع منابع آبی در شرایط تداوم کمبارشی در کشور اظهار داشت: در سال آبی جاری که یکی از کم بارشترینها در پنجاه سال گذشته است، به غیر از استانهای گیلان و مازندران، برخی از استانهای کشور مانند تهران، لااقل با حدود ۶۰ درصد کاهش بارش مواجه شدهاند و باقی استانها نیز با کاهش شدید میزان بارندگی روبهرو هستند که به دلیل خشکسالیهای سه سال گذشته، اثرات بسیار نامطلوبی را بر جای نهاده است که حتی اگر ماههای پُربارشی را پیش رو داشته باشیم نیز موضوع کمبود آب بسیار جدی است. باید پذیرفت که کمآبی در ذات وضعیت جغرافیایی این کشور است.
تأمین آب از چاهها از مرز ۷۰ درصد هم فراتر رفته است
فدائیفرد گفت: با وجود آنکه هیچ رقم رسمی در خصوص میزان برداشت از منابع زیرزمینی آب تهران اعلام نشده است، بررسیهای غیررسمی نشان میدهد برداشت از منابع آب زیرزمینی به شدت افزایش یافته و به منظور حفظ اندک آب باقی مانده در سدهای پنجگانه تهران که جملگی رو به خشکی میروند، میزان تأمین آب از محل چاهها از مرز ۷۰ درصد نیاز هم فراتر رفته است. این در حالی است که هم اکنون و پیش از برداشتهای برنامهریزی شده نیز، شاهد بیلان منفی ۵.۵ میلیارد مترمکعب هر ساله سفرههای آب زیرزمینی هستیم و بطور حتم، توسعه بیشتر و بیشتر فرونشست زمین را در پی خواهد داشت.
حجم آب تجدیدپذیر کشور به کمتر از ۱۰۰ میلیون متر مکعب رسیده است
به گفته وی؛ توسعه پدیده فرونشست باعث از بین رفتن مخازن زیرزمینی شده و در نهایت نه تنها نفوذ رواناب به مخازن سفرههای آب زیر زمین کاهش خواهد یافت، بلکه منجر به افزایش سیلاب نیز میشود و نتیجه آن نابودی بیش از پیش آب تجدیدپذیر کشور و افزایش بحرانها برای تامین آب خواهد بود. طی سی سال اخیر، حجم آب تجدیدپذیر کشور از حدود ۱۳۰ میلیون متر مکعب در سال، به کمتر از ۱۰۰ میلیون متر مکعب رسیده است و متاسفانه با تداوم سوءمدیریتها، روند این نابودی با شتاب ادامه دارد.
به خطر افتادن امنیت غذایی مردم
این پژوهشگر حوضه آب و محیط زیست در ادامه با اشاره به تهدید امنیت غذایی مردم اظهار داشت: موقعیت جغرافیایی ایران و شرایط اقلیمی کشور به گونهای است که بطور متوسط سالانه بیش از ۷۰ درصد از کل بارشهای محدود و با پراکندگی نامناسب زمانی و مکانی خود را از طریق تبخیر و تعرق از دست میدهد و این به آن معناست که این کشور برای توسعه کشاورزی مناسب نیست. با وجودی که این موضوع در طرح جامع آب سال ۱۳۵۳ مورد تاکید قرار گرفته است، متاسفانه در طی ۴۵ سال گذشته توسعه بیرویه، غیراصولی، کمراندمان و با الگوی کشتهای پُرمصرف همواره در دستور کار بوده است و حتی با شعار خودکفایی، بیش از ۹۰ درصد از منابع آب کشور را در کشاورزی مصرف و یا بهتر است بگوییم هدر میدهیم و با این سیاستها علاوه بر این که بیش از ۳۰ درصد از آب تجدیدپذیر کشور را تاکنون نابود کردهایم، نه تنها به خودکفایی نرسیدهایم بلکه به دلیل توسعه فراگیر فقر امنیت غذایی مردم را نیز به خطر جدی انداختهایم.
راهکارها
وی در ادامه به راهکارها پرداخت و گفت: وزارت نیرو بالغ بر ۵ هزار پروژه ریز و درشت در بخش مدیریت تنش آبی در کشور در دست اجرا دارد که برای تأمین مالی پروژههای مدیریت خشکسالی در سال جاری، بهجز منابع مالی پیشبینی شده در بودجه سالانه، درخواست ۱۰ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بودجه ویژه را نیز به سازمان برنامه و بودجه ارائه داده است که تجربه نشان میدهد، عمدتا مُسَکِّنهای مقطعی در قالب طرحهای اضطراری تامین آب و یا در خوشبینانهترین شرایط، مدیریت مصرف آب است. تداوم این رویکرد باعث میشود که فقط وقوع فاجعههای جبرانناپذیری که منتظر وقوع آن هستیم به تاخیر افتد ولی باعث جلوگیری از فاجعه نشده و در آیندهای بسیار نزدیک با شدت بیشتری به وقوع خواهد پیوست.
اشتغال آبمحور بلای جان آب
فدائیفرد تاکید کرد: با توجه به این که در طی دهههای اخیر هیچگاه به ریشه اصلی مشکلات نپرداختهایم، پس انتظار هم نباید داشته باشیم که مشکلات به صورت اساسی و بنیادی حل شوند. مشکل ریشهای این است که در هیچ یک از دولتهای پس از انقلاب به میزان لازم و کافی شغل ایجاد نکردهایم و از آن بدتر این که همه اشتغال ایجاد شده نیز آبمحور بوده است، این در حالی است که به دلیل توسعه روزافزون بیکاری، مردم نیز به ناچار و راسا به اشتغال آبمحور روی آوردهاند. حال آنکه ایران از پتانسیلهای بینظیر برای ایجاد اشتغال برخوردار است ولی به دلیل نامناسب بودن سیاستهای کلان، امکان توسعه پتانسیلهای مورد نظر هیچگاه فراهم نشده و بر اساس آن امکان برداشتن فشار بیش از حد بر منابع آب همچنان ناممکن است.
دیگر کشورها چه میکنند؟
وی خاطرنشان کرد: لازم به گفتن است بطور مثال بسیاری از کشورهای دور و نزدیک که پتانسیلهای گردشگری بسیار کمتری نسبت به ایران دارند، با درآمدهای حاصل از آن و بدون فشار بر منابع آب، کشور خود را اداره میکنند. تا چندین سال قبل که آب تجدیدپذیر ایران تا این حد نابود نشده بود، سرانه آب تجدیدپذیر کشور عربستان کمتر از یکبیستم ایران بوده است و با وجود اقلیم بیابانی و بسیار خشک آن در طی سالهای اخیر با مدیریت اصولی و همهجانبه، علاوه بر تامین نیازهای خود بسیاری از محصولات کشاورزی را صادر نیز میکند. اصرار بر پایبندی به سیاستهای کلان، علاوه بر نابودی منابع آب، منابع طبیعی و محیط زیست، اقتصاد و معیشت مردم را نیز تحتتاثیر قرار داده و منجر به توسعه فقر و فساد شده است.
لزوم تغییر سیاستهای کلان
این کارشناس حوزه آب عنوان کرد: به نظر میرسد، مهمترین دلیل موثر واقع نشدن و عدم موفقت تلاشها در جلوگیری از برداشتهای غیرمجاز از منابع آب زیرزمینی از طریق پر کردن چاهها و آزادسازی حریم و بستر رودخانهها از طریق تخریب ساخت و سازهای غیرمجاز، همین توسعه فقر و فساد و یا دریافت رشوه باشد. بنابراین یگانه راهکار در این وضعیت، ایجاد تغییر در سیاستهای کلان در راستای کاهش تنشهای ملی و بینالمللی و ایجاد ارتباط معقول و منطقی در داخل و خارج از کشور است تا امکان توسعه پتانسیلها و ثروتهای بینظیر کشور فراهم شود.