ازبسترهای توسعه تا بذر صنعت گردشگری
همایون ذرقانی- نشستی در دانشگاه علم و فرهنگ برگزار شد که ضمن آن جایگاه گردشگری در برنامه هفتم توسعه کشور را بررسی نمایند. به همت انجمن متخصصان گردشگری با حضور کارشناسان فن که هرکدام دستی بر اداره واحدهای بزرگ گردشگری کشور داشتند و برخی دیگر در مقاطعی مدیران دولتی هم بودند، آن چه که از سخنان آنان مشخص بود، جایگاه بلند پروازانهای برای صنعت گردشگری در برنامه هفتم دیده شده است. روزنههای امید برای حل بدیهی ترین چالشهای انباشته گردشگری را در دل برخی زنده کرد. برای نمونه، تکالیفی چون ساخت ۵۰۰ هتل در پایان ۵ سال در کشور و همینطور اختیارات ویژه برای تشکلهای صنفی به عنوان ذینفعان اصلی در نظر گرفته شده است.
با این وجود، در این نشست، حجم نگرانیها از تحقق نیافتن برنامههایی که روی کاغذ نوشته میشود و سپس مسیر دیگری پیدا میکند آشکار بود. نمونه بارز آن همین سند چشمانداز ۱۴۰۴ است که قرار بود ایران جایگاه اول منطقه باشد که خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل در پنل تخصصی درباره مناطق آزاد از شواهدی صحبت شد که نشان میدهد دولت از میثاق قبلی خود با مناطق آزاد عدول کرده و به سبب مشکلات انباشته، باوجود تقاضای سفر، دسترسیهای ناکافی حملونقل پاشنه آشیل توسعه شده است.همینطور این هشدار داده شد که نباید جاذبههای گردشگری سرزمین ما به مقصد فقیر کشورهای همسایه تبدیل شود و ضرورت دارد رویکرد به توسعه گردشگری در حاکمیت صنعتمحور باشد تا خیریه محور!
به باور من، این که تصور کنیم گردشگری علت توسعه آینده کشور است، رویکرد پرابهام و نابجایی است. گردشگری بیشتر معلول توسعه است. این صنعت زمانی پر و بال میگیرد که زیرساختهای قوی و دسترسیهای کافی وجود داشته باشد. در واقع، بسترهای توسعه ابتدا فراهم و تقویت میشود و سپس بذر صنعت گردشگری در چنین فرایندی بار میدهد و امکان رشد دارد و نه برعکس. چالش دیگر رویکرد تاجرمسلکی دولت و بخشی از حاکمیت به کسبوکارهاست. سهمخواهیها، بخشینگریها و تصدیگریها تنها منافع زودگذر همان بخشها را تامین میکند تا منافع ملی!طرحهای روی کاغذ در دنیای پرشتاب کنونی هرچقدر هم پشتوانه علمی و واقعبینانه داشته باشند، تضمینی برای اجرا نیاز دارند که گرفتار ضعف مدیریتی و تضاد منافع در ساختار حاکمیتی نمیشوند.