printlogo


استراتژی های خبری رسانه ملی

حجت اله عباسی-رسانه ملی برای دستکاری در اخبار کشور و تصرف در اذهان عمومی از سه استراتژی عمده در فرایند طراحی سوژه، گردآوری، تنظیم و پردازش و انتشار استفاده می کند! اگر به محتوای بخش های خبری نگاهی سطحی بیاندازید تناسبی با واقعیات کشور ندارد و انگار کشور دیگری را معرفی می کند! رسانه ملی سانسور و کنترل شدیدی را با کاربست سه استراتژی زیر اعمال می کند!
۱. برجسته سازی(agenda setting)- ۲. چارچوب بندی(framing)- ۳. اولویت بندی(priming) برجسته سازی؛ پررنگ کردن یک یا مجموعه ای از رویدادها و ناچیز و بی اهمیت شمردن پاره ای دیگر است. رسانه ملی از طریق  برجسته سازی تلاش می کند چگونه اندیشیدن مطابق معیارها و ارزش های مورد نظر سازمان رسانه را به مخاطبان بیاموزد و یا لااقل بر سازمان فکری مخاطبان تاثیر بگذارد. در این راستا دستاوردزدایی از دولت های قبلی و دستاوردسازی برای دولت کنونی به صورت امر رایج درآمده است! مواردی در اخبار برجسته می شوند که آنگونه نیست و سوژه هایی شانس انتشار نصیبشان نمی شود که اکثریت قریب به اتفاق مردم با آنها دست و پنجه نرم می کنند.!
چارچوب بندی به معنی ساختن قالب و عینک هایی است که ایران را باید از طریق آنها مشاهده کرد! بطور مثال رسانه ملی برای اخبار دولت چارچوب های مانند فاتح قله های پیشرفت، مردمی، جهادی و انقلابی و دیگر موارد تعیین کرده است. عوامل خبری اطلاعات گردآوری شده را در چنین چارچوب هایی قالب بندی و به مخاطبان ارایه می دهند! از این رو در اخبار، کشوری را مشاهده می کنید که کمتر مشکل در آن وجود دارد و دولتمردان روز بروز قله های علم و فناوری و پیشرفت را فتح می کنند!
اولویت بندی یا تعیین اولویت ها، دستکاری در نظام ترجیحات مخاطبان از طریق تهیه وانتشار اخبار است. در حال حاضر مشکلات معیشتی، گرانی، تورم، فقر، بیکاری، فساد، آلودگی هوا و محیط زیست و دهها موضوع از این قبیل اولویت اول کشور هستند. با این حال رسانه ملی برای فراموشی مطالبات مردم و عادی انگاری آنها به بیان مشکلات دیگر کشورها می پردازد‌.  پروپاگاندا و غلو در تبلیغات دستاوردهای حاکمیتی در  اولویت سیاست های اصلی اخبار است.
مخاطبان برای شناخت واقعیات و اخبار کشور و پرهیز از کانالیزه شدن باید منابع خبری را تنوع دهند. با مقایسه خروجی رسانه ها در موارد یکسان، به درک واحدی برسند. اخبار رسانه ملی اغلب تفسیری هستند و آمیخته ای از واقعیت و تفسیر است! 
به این معنا که خبرنگاران بجای گردآوری و تنظیم داده های رویدادها، تفسیر و برداشت های شخصی را در آنها دخالت می دهند. این است که در عالم نظر و خیال، کشور در نوک قله قرار دارد و در واقعیت، اداره امورات زندگی شهروندان در قعر دره قرار گرفته است!