خبرهای «اميدبخش»
ایرج گلشنی - دربهدر يك خبر «اميدبخش» هستيم؛ اما گيرمان نميآيد. هر چه جستوجو ميكنيم، عبرت است و عبرت. چگونه خبر اميدبخش گير بياوريم و تيتر اميدبخش بزنيم؟ همهاش كه نميشود از هوافضا حرف بزنيم. دست شان درد نكند كه نقطه اميد ما هستند؛ اما باقي باغ را خزه برداشته است. تمام قلب ما نثار آنان كه در هستهاي و هوافضا، روح اميد را در ما ميدمند؛ اما مابقي مگر از كره ديگر به اينجا آمدهاند كه يبوست مديريت را با خود آورده اند؟ تيتر اميدبخش بزنيم با متروي پرند؟ يا با مسكن مهر؟ يا با سهام عدالت؟ يا با برنامه هفتم توسعه؟ يا با مجلسي بيتخصص دريايي؟ يا با راهآهن رشت-آستارا؟ يا با...؟ مثلا تيتر كنيم كه متروي پرند بعد از 20 سال تست گرم شد، اميدبخش است؟ چه كنيم؟
از متروي عبرت تا عبرت چابهار و بازي هايي كه هند بر سر ما در آورد. از بازي روسيه و قبضه كردن بازار كاسپين تا 80 درصد، از شامورت بازي رفيق استراتژيكمان كه يك جا با دلار حرف مي زند و يك جا با يوآن، از كشور دوست و برادري كه گلوي ما را در اروند گرفته است و اجازه نميدهد به خليج فارس خودمان برويم، از همين افغانستان فكسني درب و داغان كه حق آب مردم ما را نميدهد و تير و تشر هم ميزند، از عرب –مدي كه جهان اسلام را به حيفا وصل ميكند، از.... خبر اميدبخش سيري چند؟
خبرهاي اميدبخش داریم و هست ما نمیبینیم
البته خبرهاي اميدبخش كم نيستند؛ اين ماييم كه سياهنمايي ميكنيم و خبرهاي بسيار مهم و اساسي را نديد ميگيريم. مشكل از ماست. مثلا، دبيرخانه شوراي عالي دريايي از وزارت صمت به وزارت راه و شهرسازی منتقل شده است.
از اين خبر مهمتر و راهبرديتر و موثرتر و آيندهساز و فوقاساسي و خيلي بنيادين، وجود دارد؟