لیستی رأی بدهیم یا انفرادی انتخاب کنیم ؟
حسنعلی بزرگیان- سؤال مهم اینجاست که لیستی رأی دادن چهقدر میتواند حق مطلب را ادا کند و ایا افراد حاضر در لیستها، خصوصاً لیست اصلی واجد شرایط نمایندگی مردم بهویژه مردم تهران هستند یا خیر؟
عموم مردم معمولاً روز انتخابات با داشتن یک برگه که حاوی اسامی کاندیداهای یک جریان سیاسی است پای صندوقهای رأی حاضر شده و بهصورت لیستی رأی میدهند و این رسم یا عادتِ چندین ساله، در سپهر انتخاباتی ایران نهادینه شده است.
با همین رویکرد، به کسانی که در فهرست جریانات سیاسی قرار نمیگیرند و بهصورت فردی وارد صحنه انتخابات میشوند، میگویند اگر در لیست نباشی شانس رأیآوری نداری و همین طرز تفکر باعث شده طراحان لیست هم با جذابیت هرچهبیشتر و بعضاً دعواهای زرگری و گاهی هم تنازعات واقعی سهمخواهانه، فضا را بهسوی رأی دادن لیستی مردم سوق دهند.
اما سؤال مهم اینجاست که لیستی رأی دادن چهقدر میتواند حق مطلب را ادا کند و ایا افراد حاضر در لیستها، خصوصاً لیست اصلی واجد شرایط نمایندگی مردم بهویژه مردم تهران هستند یا خیر؟
نگاهی به لیستها ما را متوجه چند نکته مهم میکند که تأمل در آنها خالی از فایده نیست:
افراد حاضر در لیستهای اصلی غالباً افرادی هستندکه قبلاً یا نماینده بوده یا در دولتها سمتهای بالایی داشتهاند؛ اگر چه برخی از افراد هم برای مردم ناشناخته هستند که تعداد کمی را شامل میشوند.
با بررسی عملکرد افراد دارای سابقه اجرایی باید پرسید چند نفر از این افراد در سمتهایی که داشتهاند موفق بودهاند؟
همچنین شعارهایی که در لیستها استفاده میشود هم در جای خود قابل توجه است! شعارهایی که تقریباً کلیشهای شده و اگر از اعضای همان لیست درباره اطمینان برای اجرایی شدن شعارها سؤال شود جوابها هم کلیشهای خواهد بود.
بنابراین در یک صورت میتوان لیستبندیها را واجد شرایط دفاع واقعی از حقوق مردم دانست که جواب این سؤالات روشن شود؛ آیا لیستها بر اساس عملکردها و با حضور نخبگانی که تاکنون فرصت بروز و ظهور نداشتهاند بسته شده است؟ آیا کاندیداهای حاضر در لیستها برنامهای قابل اجرا برای چهار سال حضور در مجلس دارند؟ آیا لیستها متعلق به یک حزب سیاسی هستند یا ملقمهای از احزاب مختلف با ادعای همسویی در آرا و رویکرد کارکردند؟ آیا افراد لیست پس از ورود به مجلس واقعاً به فکر منافع مردم خواهند بود یا در پی تأمین منافع پدرخواندههای آن لیست؟
اینها سؤالاتی است که باید پاسخ صریحی توسط پدرخواندهها یا افراد لیستبند داده شود.
ضلع دیگر انتخابات، مردم هستند؛ برخی از آنان از قبل تصمیم به رأی دادن گرفتهاند، برخی همچنان مردد هستند و برخی نیز تصمیمی برای شرکت در انتخابات ندارند. اما آنهایی که تصمیم قطعی برای رأی دادن گرفتهاند، برای اینکه مجلسی منفعل و تابع دولتها تشکیل نشود، باید با شناخت دقیق از نامزدها رأی بدهند که حاصل چهار سال فقط تأسف و ناامیدی نباشد.
عملکردها اگر به نفع مردم باشد، بی تردید مردم با امیدواری بیشتری پای صندوقها حاضر خواهند شد.
اما یک نکته را میتوان از همین الآن مورد توجه داشت؛ و آنهم اینکه مجلسی که بهصورت لیستی تشکیل شود، همانند هندوانهای دربسته است که عملکرد آن همراه با شک و تردید خواهد بود.