ادامه از صفحه2
دیپلماسی که امروزه از آن به علم اداره ارتباطات بین المللی اطلاق میشود در واقع كوششي است كه يك بازيگر بينالمللي براي مديريت و حل و فصل اختلافات محيط بينالمللاز طريق كار با يك بازيگر بينالمللي ديگر به كار ميگيرد، اینجا وزیر خارجه همان بازیگر این بازی سیاسیست، بازیگری که بایستی از قدرت لابیگری بالایی برخوردار بوده و یک سیاستمدار تمام عیار باشد.
با روی کار آمدن دولت روحانی از سال ۹۲ تا به امروز سیاست خارجی ایران کارنامه چندان خوبی نداشته است، انواع و اقسام تحریمها از سوی قدرتهای دنیا و در راس آنها آمریکا و تحمیل آنها بر کشور ایران میتواند مهر تاییدی بر این ادعا باشد.
تحریمهایی که برجام هم نتوانست فرجام خوشی را برای آنها در پی داشته باشد، شاید نتیجه ضعفهای ناشی از سیاستهای خارجی ایران باشد.
با گذشت ۵ سال از روند سیاست خارجی ایران که البته منتقدین و مخالفین زیادی هم در داخل کشور داشته است، میتوان گفت ادامه این سیاستها نه تنها به بهبودی منتج نشده بلکه به یک بن بست رسیده است.
هر چند از خبر استعفای ظریف میتوان برداشتهای سیاسی مختلفی داشت اما احتمال به بن بست رسیدن دیپلماسی سیاسی و سیاست خارجی ایران در صحنههای بین المللی بیشتر از هر برداشت دیگری میتواند مورد توجه باشد، اگر چنین باشد بهتر است حسن روحانی، رئیس جمهور کشورمان با توجه به شرایط اضطراری حاکم بر کشور، هر چه سریعتر موافقت با استعفای ظریف و انتخاب فردی عالم و دانا با قدرت سیاسی و لابیگری بالا و آشنا به مسائل بین الملل گزینه به عنوان وزیر پیشنهادی وزیر امور خارجه را در دستور کار خود قرار دهد.