printlogo


کریدورهایی برای دور زدن مالاکا؛ روزنامه دریایی سرآمد بررسی می کند
اهمیت مالاکا برای امنیت انرژی چین

گروه انرژی - توحید ورستان- اصطلاح «معضل مالاکا» برای اولین بار توسط هو جینتائو، رئیس جمهور سابق چین در سال ۲۰۰۳ استفاده شد. این اصطلاح به عوامل تهدیدکننده بالقوه‌ای اشاره دارد که می‌تواند مانع رشد اقتصادی چین شود و قدرت نظامی این کشور را با کاهش واردات نفت این کشور از منطقه شرق آسیا و خاورمیانه به خطر بیندازد. طول  تنگه مالاکا ۱۱۰۰ کیلومتر و عرض آن در باریک ترین نقطه آن ۲.۸ کیلومتر است که این تنگه را به منشاء بزرگی از آسیب پذیری برای چین تبدیل می‌کند.

اهمیت مالاکا برای امنیت انرژی چین
تنگه مالاکا در شرق آسیا قرار دارد و بعد از هرمز دومین تنگه آبی جهان است. بیشتر کشتی‌هایی که به سمت چین و ژاپن حرکت می‌کنند از آن عبور می‌کنند. البته برای عبور کشتی‌ها از آن در نزدیکی اندونزی و مالزی مشکلات فراوانی دارد که می تواند امنیت انرژی چین را تحت تاثیر قرار دهد. چین بزرگترین واردکننده نفت در جهان است و تقریبا ۸۰ درصد واردات انرژی از طریق تنگه مالاکا انجام می‌شود. این تنگه محل ترانزیت ۱۶ میلیون بشکه در روز است. علاوه بر این، واردات نفت خام چین به ۱۰ میلیون بشکه در روز رسید و تخمین زده می‌شود تا سال ۲۰۳۰ به ۸۰ درصد افزایش یابد. این حجم از انتقال نفت از این تنگه نشان دهنده اهمیت آن است. همچنین، نفت و گاز حاصل از سرمایه‌گذاری‌های چین در خارج از کشور کمتر از یک پنجم تقاضای داخلی این کشور را برآورده می‌کند و بیشتر این سوخت از طریق نقاط حساس مانند تنگه مالاکا حرکت می‌کند.  تقریباً ۶۰ درصد حمل و نقل دریایی جهان از تنگه مالاکا می‌گذرد. این تنگه محل استقرار بیش از ۱۵۰ کشتی در روز و تانکرهایی است که عمدتاً از چین و ژاپن هستند. از این نظر، تنگه مالاکا در مسیر حمل و نقل تقریباً ۲۵ درصد نفت حمل شده بین خاورمیانه و آسیا قرار دارد. با افزایش جمعیت و ثروت چین و دیگر قدرت‌های منطقه‌ای، این نسبت به طور پیوسته در حال افزایش است. تنگه مالاکا نقش کلیدی جغرافیایی را برای کل منطقه هند و اقیانوس آرام ایفا می کند. به همین دلیل بسیاری از کشورهای منطقه از جمله چین و حتی آمریکا به تنگه مالاکا وابسته هستند. از همین روی، چهاردهمین برنامه پنج ساله، در اوایل سال ۲۰۲۱، بر جاه طلبی سبز با تاکید بر بهبود اقتصادی و امنیت تمرکز داشت و به استفاده موثر از زغال سنگ، گسترش ذخایر نفت و گاز و اکتشاف در داخل تاکید دارد. رئیس جمهور هو جینتائو، در سال ۲۰۰۳، به معضل مالاکا اشاره کرد و گفت که «برخی قدرت‌ها در تمام مدت به ناوبری از طریق تنگه مالاکا تجاوز کرده‌اند و سعی در کنترل آن داشته اند.» که البته منظور رئیس‌جمهور از «قدرت‌های خاصی»، آشکارا به ایالات متحده اشاره دارد.

دلیل نظامی سازی مالاکا از سوی واشنگتن
ظهور چین به عنوان یک قدرت جدید جهانی، مهم‌ترین تهدید برای هژمونی ایالات متحده در جهان تلقی می‌شود. کشورهای جهان درگیری بین این دو قدرت را خطرناک‌ترین درگیری در جهان می‌دانند. هر گونه رویارویی مستقیم بین دو کشور می‌تواند به جنگ هسته‌ای منجر شود و کل جهان را تحت تاثیر قرار دهد. تنگه مالاکا توسط شبه جزیره مالایی، جزیره سوماترا و سنگاپور احاطه شده است. این تنگه باریک می‌تواند به راحتی توسط کشورهای رقیب چین کنترل و اصطلاحا «خفه» شود. ایالات متحده تنگه مالاکا و اقیانوس هند و اقیانوس آرام را کنترل می‌کند، زیرا بسیاری از کشورهای منطقه تحت نفوذ ایالات متحده هستند. سنگاپور یکی از متحدان اصلی ایالات متحده و هند، دو دشمن سرسخت چین، در منطقه است. اگرچه چین در رقابت مستقیم با ایالات متحده است، اما هند نیز می‌خواهد جایگزین چین در سطح منطقه‌‍ای و جهانی شود. سنگاپور می‌تواند تحت تأثیر این دو کشور قرار گیرد که بدون تردید برای چین آسیب‌زا است و این امر رشد صنعتی و اقتصادی چین را کاهش می‌دهد. ایالات متحده به سرعت در حال افزایش حضور خود در منطقه هند و اقیانوسیه برای مقابله با ظهور سریع چین به عنوان ابرقدرت جدید است. البته ژاپن، هند، فیلیپین، استرالیا و بسیاری دیگر از کشورهای منطقه روابط صمیمانه‌ای با ایالات متحده دارند. اهمیت منطقه و نگرانی ایالات متحده برای آن را می‌توان با سیاست «چرخش به آسیای» رئیس جمهور سابق ایالات متحده اوباما سنجید. هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه سابق آمریکا، قرن بیست و یکم را قرن آسیایی معرفی کرد. علاوه بر این، او گفت: «به طور فزاینده‌ای آشکار می‌شود که در قرن بیست و یکم، مرکز ثقل استراتژیک و اقتصادی جهان آسیا و اقیانوسیه خواهد بود.» این امر نشان دهنده اهمیتی است که ایالات متحده برای این منطقه قائل است. این کشور به طور فزاینده و سریع منطقه را نظامی می‌کند، بطوریکه ایالات متحده نظامی‌سازی کشورهای QUAD را آغاز کرده است. علاوه بر این، پیمان AUKUS نیز یکی از نمونه‌های نظامی سازی منطقه هند و اقیانوس آرام است و براساس آن، ایالات متحده و بریتانیا زیردریایی‌های هسته‌ای را در اختیار استرالیا قرار داده‌اند. تحلیلگران سراسر جهان این اقدام را اقدامی برای مقابله با نفوذ چین در منطقه دانستند.

کریدورهایی برای دور زدن مالاکا
با توجه به تمام این خطرات، چین در حال اتخاذ تدابیری برای کاهش وابستگی خود به تنگه مالاکا است. پکن به دنبال تضمین تجارت نظامی و اقتصادی خود از شرق آسیا و خاورمیانه بوده و در حال ایجاد مسیرهای تجاری جایگزین برای تضمین تجارت خود از مناطق مختلف است. در همین راستا، ابتکار کمربند و جاده چین (BRI) قصد دارد این کشور را از طریق مسیر زمینی با کشورهای مختلف متصل کند. علاوه بر این، این کشور از استراتژی «رشته مروارید» را پیاده می‌کند که به ایجاد پایگاه‌ها و زیرساخت‌های دریایی در سراسر اقیانوس هند برای تضمین تجارت دریایی آن منجر می‌شود. همچنین، کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) یکی از پروژه‌های شاخص BRI است. این پروژه چین را با بندر گوادر، یکی از مهم ترین نقاط استراتژی رشته مروارید، متصل می‌کند. چین همچنین روابط صمیمانه‌ای با بنگلادش، سریلانکا، ایران و سایر کشورهای منطقه برقرار کرده تا سیاست کاهش وابستگی خود به تنگه مالاکا را دنبال کند. علاوه بر این، پروژه‌های مانند گوادر تجارت چین را از تهدید هند ایمن و حتی با این سیاست هند را محاصره می‌کند. با این حال، پروژه‌های CPEC با مشکلات زیادی روبرو هستند و به دلیل بی‌ثباتی کشور میزبان روند کندی دارند. بطوریکه بی‌ثباتی سیاسی و تروریسم فزاینده در پاکستان مانع از پیشرفت چشمگیر پروژه CPEC شده است. در این میان، ایران همچنین با تهدیدهای آمریکا و اسرائیل مواجه است. علاوه بر این، بندر چابهار به ثبات در افغانستان نیاز دارد. در نتیجه، تصور می‌شود که چین به دلیل این عوامل برای مدت طولانی با معضل مالاکا دست و پنجه نرم کرده است.