روزنامه دریایی سرآمد برنامه های پنهان «نگین مَکُران» را بررسی میکند
ساختار یازده گانه ذهنی در مدیریت توسعه مَکُران
گروه اقتصاددریاپایه - ایرج گلشنی - شعارها و حرفهاي خوب و وعدههاي قشنگ، تند و تند از راه ميرسند اما ديگر باور آنها مشكل شده است و مردم تا به چشم نبينند، حرفهاي اهالي سياست را ديگر باور نميكنند و با خود ميگويند: ما از اين حرفها زياد شنيدهايم!
ديرزماني است كه «گنج پنهان» همچنان پنهان مانده و با روندي كه به نظاره نشستهايم، اميدي به اكتشاف گنج پنهان به اين زوديها به چشم نميآيد و توسعه سواحل مَكُران، براي ايرانيان به رويايي دستنيافتني بدل شده است.
دبیر شورای توسعه سواحل مَكُران، چابهار را نگین سواحل مَکُران ميخواند تا حرف قشنگي به حرفهاي قشنگ گذشته اضافه كرده باشد. وي ميگويد: طی سه سال با سرمایهگذاری ۳ میلیارد دلاری، کریدور شمال جنوب تکمیل شده، فاز ۲ بندر شهید بهشتی چابهار اجرایی و فرودگاه چابهار ساخته میشود.
به ظاهر خبر قشنگ است؛ اما باطن تلخي دارد؛ يعني بعد از اين همه سال، آنچه نگين مَكُران خوانده ميشود، هنوز فرودگاه ندارد. هنوز فازهاي مهم آن اجرايي نشده است. هنوز كريدور شمال جنوب به صورت کامل تكميل نشده است. اين در حالي است كه رقبا، بسيار تند و تيز در حال سبقت گرفتن از ما هستند و از دور براي ما با نيشخندي جانسوز براي ما دست تكان ميدهند. در شماره قبل روزنامه دریایی اقتصادسرآمد بخش مهمي از ناگفتهها در سخنان اخير حسين دهقان نهفته بود را منتشر کردیم تا مخاطبان آگاه با دقت در آن به راحتي ميتواند اين ناگفتهها را تشخيص دهد.
در سخنان دبیر وقت شورای توسعه سواحل مَکُران، نكاتي قابل تأمل است و ما برداشت خود از اين سخنان را بيان ميكنيم:
شش: مدل حکمرانی متفاوت
دهقان نيز به اين نتيجه رسيده است كه با روند كنوني، نه تنها به رقبا نميرسيم بلكه از آنها همچنان دور خواهيم ماند. به همين دليل «مدل حكمراني متفاوت» را به زبان ميآورد و انگار جز اين هم راهي نيست. بايد منطقه ويژهاي تاسيس و مدير ويژه با اختيارات ويژه داشته باشد تا سد مقاومتها را بشكند و همه فرايندها براي توسعه مكران را در يك جهت قرار دهد. اين كه يك ده پيدا شود و براي ورود به آن بايد صد كدخدا را ببيني و از هزار گردنه بگذري، راه و زمان را چنان طولاني ميكند كه به عمر بسياري از مسئولان گذراي امروزي قد نميدهد.
هفتم: دولت قبل ۱۷ جلسه
دولت روحاني طي ۸ سال، ۱۷ جلسه براي مكران تشكيل داده است! اين ميزان جلسات آن هم در كميسيونها و كارگروههاي درجه دو و سه، براي موفقيت در مكران اصلا كافي نيست. اما واقعيت اين است كه حركت لاكپشتي دولتيها به اين جلسات وابسته است. جلسات را كه بگيري، نفس دولتيها را گرفتهاي. كاري جز جلسه ندارند. همين جلسات اغلب ابتر و بدون مصوبه بودهاند و اگر مصوبهاي هم بوده، بنا به هزاران دليل اجرايي نشدهاند.
فقط دولت نيست. از آن سو، مجلس هم ادعا دارد. اين راه، يك گردنه ندارد. چند گردنه دارد كه براي اجازه گذر بايد عمري وقت هدر شود.
با اين رفتار كند، چه چيزي را بايد انتظار داشت؟ آيا توسعه مكران از اين روند بيرون ميآيد؟
هشتم: مقاومت كدخداها
وقتي دهقان از روند تاسيس سازمان توسعه مكران سخن به ميان ميآورد به مقاومت روساي سازمانها و ارگانهاي متعدد اشاره ميكند. به طور طبيعي سازمانها كه خود را دولتهاي مستقل ميدانند، مايل نيستند «وظایف خودش را یک جایی کمرنگ ببیند». اين از آفتهاي دولتهاي عقب مانده است كه نميتوانند زيرمجموعههاي خود را مديريت كنند. ميگويند كسي پسري داشت و نامش را رستم گذاشت و ديگر ميترسيد او را صدا كند. اين لطيفه دولتهاي ما در ايران امروز است. يك سازمان ميسازد، كسي را رئيس سازمان ميكند و ديگر جرآت بر هم زدن خلوت رئيس را ندارد.
مقاومت سازمانها و ارگانهاي متعدد در حوزه مكران بايد يك جايي شكسته شود تا توسعه مكران با مديريت واحد شتاب گيرد. چه كسي ميتواند اين كار را بكند؟ چه كسي جرأت و توان و شهامتش را دارد؟ از اين روند و رويه كنوني، چنين انتظاري بيمعناست.
نهم: هاب ایران
ما هم با دهقان همنظريم كه «چابهار ميتواند هاب ايران»باشد. همين همنظري و همين توقع از چابهار است كه ما را رنج ميدهد وقتي ميبينيم با هاب منطقه دارند چه ميكنند؟ دولتهاي چهارساله، در چهار سال اول انتظار راي چهار سال دوم را دارند و در چهار سال دوم، همين انگيزه را هم ندارند.
اين دولتهاي چهارساله فقط به فكر مسائل روز جامعه هستند، مانند تورم و بيكاري و قيمت مرغ و بنزين. از بس چاله چوله هم در مباحث مختلف خود دارند كه ديگر حالي برايشان براي توسعههاي جهادي و بزرگ پيدا نميكنند. وقتي شلوغي صفهاي بنزين اين روزها، ميشود دغدغه اول دولت، كي ياد مكران و هاب منطقه و اين حرفها ميافتد؟
واقعا لازم است كه مكران را جدا ديد و جداگانه براي آن تصميم گرفت. لازم است كه بندهاي شوراها و كميتهها و كميسيونهاي دولتي را از دست و پاي مكران باز كرد.
دهم: مسیر کاهش ۴۰ درصدی فاصله و۳۰ درصدی هزینهها
بندر چابهار كه نامش با منطقه مكران گره خوده است، به گفته دهقان باعث كاهش ۴۰درصدي فاصله و ۳۰ درصدي هزينههاي ترانزيتي و حمل بار ميشود و اين يعني يك فرصت بي نظير. اين فرصت دارد ازدست ميرود تا كشورها بيخيال اين ۴۰ و ۳۰ بشوند و بروند سراغ بندرهاي ديگر مانند جفيره و گوادر و حتا فاو و بصره. وقتي زمان از دست بدهيم و مشتريها با جاهاي ديگر ببندند، ما بيمشتري ميمانيم. مشتري كه نباشد، انگيزه براي سرمايهگذاري نميماند. تا فرصت هست بايد آس چابهار را رو كنيم. بنا بر گفته دهقان به نظر ميرسد «این فرصت را اینجا از دست میدهیم» مگر اين كه تجديد نظر جدي از سوي مسئولان عالي صورت گيرد و به يكباره رويه انقلابي در تصميم و روشن جهادي در اجرا در پيش بگيرند و بروند و بدوند به سمت كشف گنج پنهان.
يازدهم:لابیگری، خواهش و تمنا
بر اساس نظر دهقان، با لابيگري و خواهش و تمنا نميتوان به توسعه منطقه مكران رسيد. اگر من بودم، كلماتي مانند سهمخواهي را هم به آن مي افزودم. مسئولاني در دولت و مجلس هستند كه براي موافقت با يك تصميم، سهم خواهي خاص خودشان را دارند. مانند شاسيهاي فاطمي امين.دهقان به صراحت به زبان مي آورد: «سیستم اداری و اجرایی ما همکاری نمی کند!» پس با كدام همكاري بايد به سمت كشف گنج پنهان رفت؟ يكي بايد اين رويه را بشكند. يكي بايد منطق و برنامه را جايگزين لابي و ناله كند. يكي بايد تصميم بگيرد. يكي بايد قصه انزواي مكران را تمام كند. يكي با تفكر انقلابي و مرام جهادي.