printlogo


بررسی روزنامه دریایی سرآمد از اختلافات آبی در مِنا و اهمیت هیدروپلیتیک
تشدید اختلافات آبی بر سر نیل

گروه آب و انرژی- توحید ورستان - یکی از اجزای اساسی ثبات بین‌المللی و منطقه‌ای معاصر، هیدروپلیتیک است که شامل استفاده استراتژیک و کنترل منابع آب به عنوان یک ابزار سیاسی است. هیدروپلیتیک شامل سیاست‌ها، روش‌ها، طرح‌ها و اقدامات پیچیده‌ای است که کشورها برای تنظیم، تخصیص و استفاده از منابع آب به‌گونه‌ای انجام می‌دهند که نه تنها اهداف اقتصادی بلکه اهداف ژئوپلیتیکی آنها را نیز پیش می‌برد. با توجه به اینکه آب یک منبع محدود و ضروری است، به یکی از دغدغه‌های اصلی در تولید برق تبدیل می‌شود. از آنجایی که کشورها در حال مذاکره هستند و اغلب بر سر ترتیبات دسترسی و توزیع آب با یکدیگر اختلاف نظر دارند، هیدروپلیتیک اغلب هم به عنوان انگیزه‌ای برای همکاری و هم به عنوان عامل درگیری عمل می‌کند. در این مطلب به موضوع اختلافات آبی در منطقه «مِنا» پرداخته می‌شود. خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) که از نظر سیاسی منطقه‌ای ناپایدار با منابع آبی محدود بوده، نمونه بارز منطقه‌ای است که در آن هیدروپلیتیک در تعیین امنیت آب مهم است.

تشدید اختلافات آبی بر سر نیل
به گزارش اندیشکده «TRENDS Research & Advisory»، طولانی‌ترین رودخانه جهان، حوضه رود نیل، یکی از نقاط داغ منطقه برای تنش‌های هیدروپلیتیک است. در ۱۱ کشور، از جمله کشورهای مصر، سودان و اتیوپی، تنش‌ها بر سر آب‌های رود نیل برای دهه‌ها ادامه داشته است. استدلال سه کشور مبنی بر اینکه آنها باید تخصیص بیشتر آب را دریافت کنند، مشکل را تشدید می‌کند تا مصر، اتیوپی و سودان در مقابل یکدیگر قرار گیرند. اختلافات بین کشورها بر سر تخصیص رودخانه‌ها برای اولین بار بین مصر و سودان در اواخر دهه ۱۹۲۰ به وجود آمد. دو کشور تنش‌های دوره‌ای در مورد حقوق آب و مدیریت منابع در نیل داشته‌اند. معاهده ۱۹۲۹ انگلیس و مصر که در دوران استعمار ایجاد شد، اولین منبع اختلاف بود. این معاهده بخش قابل توجهی از منابع آب نیل و همچنین قدرت وتوی پروژه‌های بالادستی بر تامین آب را به مصر اعطا کرد. زمانی که سودان مستقل شد به دنبال سهم برابرتری از منابع نیل برای حفظ جمعیت رو به رشد و تلاش‌های اقتصادی خود بود، از همین روی تنش‌ها بین هر دو کشور افزایش یافت. با این حال، با امضای دومین قرارداد نیل واترز در سال ۱۹۵۹، این موضوع تا حدی حل شد. براساس آن سالانه ۵۵.۵ میلیارد متر مکعب آب به مصر و ۱۸.۵ میلیارد متر مکعب به سودان اختصاص می‌یابد که  بیشتر از توافق قبلی است. توافق بین مصر و سودان با مخالفت شدید چندین کشور به ویژه اتیوپی حوضه رودخانه نیل مواجه شد. اتیوپی به ویژه در مورد این توافق تلخ بود. در حالی که ارتفاعات اتیوپی شامل رودخانه‌های نیل آبی، اتبارا و سوبات است و ۸۰ درصد از آب نیل را تشکیل می‌دهند که در پایین دست به سودان و مصر جریان دارد، اتیوپی از حق تخصیص منابع نیل محروم شد. در عوض، قرارداد ۱۹۵۹، کل جریان رودخانه‌ها را بدون در نظر گرفتن نیازها یا حقوق اتیوپی به مصر و سودان اختصاص داد. این محرومیت باعث ایجاد حس عمیقی از بی‌عدالتی و به حاشیه رانده شدن در اتیوپی شد. بنابراین، اتیوپی پروژه عظیم سد برق آبی معروف به سد رنسانس بزرگ اتیوپی (GERD) را آغاز کرد. اتیوپی با هدف تولید قدرت و تقویت اقتصاد خود، GERD را برای توسعه خود حیاتی می‌داند. فقط نیمی از جمعیت اتیوپی در حال حاضر به برق دسترسی دارند، اما سد برق آبی که تقریباً یک مایل طول و ۱۴۵ متر ارتفاع دارد، پتانسیل تولید بیش از ۶۰۰۰ مگاوات را دارد که تولید فعلی کشور را دو برابر می‌کند. با این حال، این پروژه باعث نگرانی‌های جدی در مصر و سودان شده و در واقع، به نقطه کانونی درگیری هیدروپلیتیک تبدیل شده است.

دلیل اختلافات در حوضه رود دجله و فرات 
درگیری طولانی مدت و چندوجهی بین سه کشور سوریه، عراق و ترکیه بر سر مدیریت حوضه رودخانه دجله-فرات نمونه دیگری از تنش‌های هیدروپلیتیکی است که در منطقه MENA رخ می‌دهد. اگرچه این رودخانه‌ها منابع آب حیاتی برای هر سه کشور در بخش‌های کشاورزی، صنعتی و نیازهای آب خانگی هستند، اختلافات بر سر مدیریت و توزیع آنها سال‌هاست که به دهه ۱۹۶۰ باز می‌گردد. با معرفی پروژه‌های قابل توجه توسعه آب و منابع زمینی در حوزه دجله-فرات توسط عراق، سوریه و ترکیه، نگرانی‌های مدیریت آب فرامرزی تشدید و به بخشی از چشم انداز سیاسی منطقه تبدیل شد. اگرچه دجله و فرات از میان این سه کشور می‌گذرد، اکثر سدسازی‌ها، پروژه‌های آبیاری و استراتژی‌های مدیریت آب به صورت یک طرفه انجام شده و یک بازی حاصل جمع صفر را ایجاد می کند که در آن منابع رودخانه ها کانون رقابت و رقابت هستند. به عنوان مثال، ترکیه که نیازهای انرژی آن عمدتاً از طریق واردات تامین می‌شود، به انرژی آبی بر روی رودخانه‌های دجله و فرات به عنوان منبع انرژی داخلی روی آورده است. در سال ۱۹۹۷، دومین پروژه بحث برانگیز انرژی آبی پس از سد آتاتورک، معروف به سد « ایلیسو» بر روی رودخانه دجله، به عنوان بخشی از پروژه جنوب شرقی آناتولی (GAP) را آغاز کرد. عراق و سوریه نیز پروژه های آبیاری و سدهای خود را بر روی رودخانه های دجله و فرات برای رفع نیازهای خود ساخته اند. یکی از سدهای برجسته سوریه، سد تبقه است که به نام سد ثوره نیز شناخته می‌شود، که در اواخر دهه ۱۹۶۰ با همکاری اتحاد جماهیر شوروی برای ارتقای امنیت آب، بهره‌وری کشاورزی و تولید انرژی آغاز شد. به طور مشابه، عراق پروژه‌های آبیاری و سدسازی گسترده‌ای را بر روی رودخانه‌های دجله و فرات دنبال کرده است. چنین پروژه‌هایی شامل سد حدیثه بوده که در سال ۱۹۸۵ و سد موصل که در سال ۱۹۸۶ تکمیل شد. هدف عراق با ساخت این پروژه‌ها تامین آب، تنظیم سیلاب، تولید برق آبی و اجرای آبیاری بود با این حال، این تلاش‌های یکجانبه که توسط سوریه و عراق ایجاد شد، اغلب به دلیل تحولات بالادستی در ترکیه با شکست مواجه شد. از همین روی، عراق با درخواست برای ترتیبات تقسیم آب عادلانه‌تر، بارها با کنترل یکجانبه ترکیه بر منابع آب بالادست مخالفت کرده است. این کشور همچنین ترکیه را به دلیل تشدید کمبود آب و وخامت محیط زیست محکوم کرده است. در نتیجه، مناقشه آب همچنان عامل اصطکاک بین المللی مداوم بین هر دو کشور باقی ماند.

اهمیت نهادینه‌سازی هیدروپلیتیک در منا 
تجزیه و تحلیل اختلافات مربوط به آب در منطقه MENA، یعنی موارد مربوط به حوضه رودخانه نیل و رودخانه‌های دجله و فرات، بر ماهیت پیچیده هیدروپلیتیک و نیاز مبرم به مدیریت مشارکتی آب تأکید می‌کند.  پروژه GERD درگیری طولانی مدت بین اتیوپی، سودان و مصر بر سر رودخانه نیل را تشدید کرده است. علیرغم تلاش های متعدد برای میانجیگری، پیشرفت به سوی یک راه حل دائمی به دلیل مواضع سازش‌ناپذیر و عدم اعتماد طرف‌های مربوطه با مشکل مواجه شده است. درگیری‌های ترکیه، سوریه و عراق در امتداد رودخانه‌های دجله و فرات شواهد بیشتری از پیچیدگی روابط بالادست-پایین‌دست و تأثیر بر سیاست‌های ملی آب بر ثبات منطقه ارائه می‌دهد. از همین روی، نهادینه‌سازی هیدروپلیتیک از طریق معاهدات و چارچوب‌های قانونی تأثیر قابل‌توجهی بر نحوه حاکمیت آب در این اختلافات دارد. با این حال، موفقیت این فرآیندها تا حد زیادی به این بستگی دارد که دولت‌های درگیر چقدر آماده هستند تا در گفت‌وگوی معنادار شرکت کنند. تمایل کشورها به کنار گذاشتن نارضایتی‌های گذشته و پذیرش همکاری، شانس مذاکرات صلح آینده، از جمله این درگیری‌ها را تعیین می‌کند. درگیری‌های آبی را می‌توان با پرورش فرهنگ مشارکتی به فرصت‌هایی برای صلح و توسعه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا تبدیل کرد، که ممکن است به عنوان الگویی برای مدیریت بین‌المللی آب عمل کند.