در گفت و گوی« روزنامه دریایی سرآمد» با يك فعال گردشگري مطرح شد:
آينده گردشگري ايران از دریا می گذرد
تکثر ارگانها براي مديريت گردشگری غيرمعقول است
گروه گردشگری دریا- امید متین - گردشگري يك صنعت جدي و بسيار ارزآور است تا جايي كه برخي كشورها، درآمد اصلي خود را به جاي نفت و گاز، بر روي گردشگري بنا نهادهاند و اتفاقا هم درآمدشان از پول نفت و گاز بيشتر است و هم با ثباتتر.
ايران نيز برجستگيها و امكانات بسيار بالايي براي جذب گردشگر از سراسر دنيا دارد و ميتواند بر اساس آمار كارشناسان، ده برابر درآمد نفت را به دست آورد. با اين حال، وضعيت گردشگري در ايران خوب نيست و درآمد ناشي از آن، نه ۲۰۰ ميليارد دلار، بلكه نزديك به صفر است. چند و چون اين صنعت مهم و پردرآمد را با رامين يعقوبي، فعال گردشگری که علاوه بر ليدري تورها، مالك يك كمپ گردشگري در سرزمين آبشارهاي ايران است مورد بررسي قرار داديم كه از نظرتان ميگذرد:
گردشگري نجاتبخش اقتصاد ايران
رامین یعقوبی در ابتدا به بررسي ماهيت صنعت گردشگري ميپردازد و با اشاره به وضعيت جهاني اين صنعت ميگويد: صنعتي جدي است كه با هزينه كم، امكان ارزآوري بالا دارد. اين را ميتوان از آمار و ارقام كشورهاي ديگر به خوبي مشاهده كرد. كشورهايي مانند تركيه و يونان كه طي دهه اخير سرمايهگذاري بسيار زيادي كردهاند و درآمد سرشاري هم جذب ميكنند. بخش مهمي از دلارهاي تركيه را مردم ايران تامين ميكنند و جاي تاسف دارد كه ما موقعيتهاي بكرگردي فراوان داريم ولي دلارها از ايران به تركيه كوچ ميكنند كه امكانات خاصي هم براي ايرانيان در نظر نگرفته است.
وي اثر تبليغات را مهم ميداند و ميگويد: تبليغ گردشگري و مكانهاي گردشگري در ايران بسيار ضعيف و در مقابل، تعريف و تمجيد گردشگري در كشورهاي ديگر بسيار قوي و زياد است؛ تا جايي كه ايرانيان قبل از آن كه جاي جاي كشور خود را گردش كنند، به فكر رفتن به جايي مانند آنتاليا هستند كه هيچ ندارد و هر چه هم داشته باشد، نه زيباتر از كيش و قشم و شمال است و نه برتري خاصي دارد. به هر ترتيب، قابليت گردشگري در ايران واقعا بالاست. اين را من نميگويم، آمارهاي جهاني ميگويد. اما متاسفانه نه آموزش مناسب گردشگري داريم و نه تبليغات مفيد و موثر.
وزارت گردشگري اگر از سكون خارج شود، پرچمدار گردشگري ايران می شود
یعقوبی بر اين باور است كه اگر وزارت گردشگري كمي از ركود و سكون فعلي خارج شود، ميتواند پرچمدار گردشگري ايران باشد. درست است كه دهها ارگان و سازمان ديگر در كنار وزارت گردشگري در صنعت گردشگري ايران سهيم و دخيل هستند و گاهي منافع و اهداف سازماني آنها در تضا د و تعارض همديگر قرار ميگيرد؛ با اين حال، انتظار اين است كه وزارت گردشگري با يك سري اقدامات فرهنگي و مردمگرا، حال و هواي گردشگري ايران را بهبود ببخشد و توزيع ثروت كند.
تسهيلات براي سرمايهگذاران
اين تورگردان حرفه اي كه كمپ گردشگري دارد و در تمامي طول سال، مشغول به فعاليت گردشگري است در باره تسهيلات براي سرمايهگذاران نكته نظر جالبي دارد. وي ميگويد: سرمايهگذار واقعا وابسته به مبلغ وام نيست؛ هر چند كه اين هم مهم است و باعث انگيزه ميشود؛ اما به نظر من انگيزه و هدف اول يك سرمايهگذار نيست؛ بلكه اولويت اول يك سرمايهگذار، امنيت است. سرمايهگذار بايد خيالش از برگشت سرمايه راحت باشد تا سرمايهگذاري كند.
وي امنيت و سرمايهگذاري را به تخمگذاري پرندگان تشبيه ميكند و ميگويد: اگر پرندهآي احساس امنيت نكند، اقدام به تخمگذاري نميكند. وقتي يك پرنده امنيت را درك ميكند، چگونه ممكن است كه يك سرمايهگذار چنين دركي نداشته باشد؛ واقعا مساله به اين روشني است.
تسهيل اصلي اين است كه خيال سرمايهگذار را از امنيت شغلي و امنيت سرمايهاش راحت كنيد، آنوقت هزاران نفر مانند من اقدام به ساخت كمپ و فعاليت در صنعت گردشگري ميكنند.
پس تسهيل اول، تسهيل و تامين امنيت سرمايه و بازگشت سرمايه است. يك سرمايهگذار بايد بداند اگر سرمايهگذاري كرد تا سالهاي سال ميتواند فعاليت كند؛ اما اگر از فرداي خود و سرمايهاش مطمئن نباشد، سرمايهگذاري نخواهد كرد.
در اين رابطه، اشاره به مسائل فرهنگي روز مهم است. برخي آدمها از پوشش قانوني استفاده نميكنند و متاسفانه اغلب بايد ليدر تور يا صاحب كمپ جواب اين قانونشكني را بدهد! اين نميتواند منطقي باشد و بايد فكر دقيقتري كرد.
آينده گردشگري ايران، دریایی است
یعقوبی ميگويد: اگر روند به همين روال باشد، بايد نگران آينده صنعت گردشگري ايران بيش از الان بود. يكي به خاظر اين كه رقبا به شدت در حال تاختن هستند و هر روز از ما فاصله ميگيرند و ديگري براي اين كه سرمايهگذاري در صنعت گردشگري گاهي زمان بر است. مثلا ساخت يك بندر گردشگري كار يك روز و دو روز نيست؛ اين است كه اگر اقدامات جهادي و حركات انقلابي در صنعت گردشگري در دستور كار قرار نگيرد، ما در آينده بازندهتر از امروز خواهيم بود.
گردشگري دريايي ایران در حد
حرف است
وي ميگويد: با توجه به تعريف دقيق از انواع گردشگري، بايد گفت كه گردشگري دريايي هم تعريف خاص خودش را دارد. اين كه هر كس به سمت استانهاي درياكنار برود كه گردشگر دريايي محسوب نميشود. در نگاه تخصصي و حرفهاي بايد دانست كه كيشگردي، با قشمگردي فرق دارد. همينطور، اينها با درياگردي فرق دارند. اين نگاه كه كيش يك جزيره است و اطرافش اب است؛ پس هر كس كيش ميرود، پس گردشگر دريايي است، يك نگاه عوامانه و تبليغاتي است. نگاه تخصصي اين است كه بدانيم چند نفر به گردشگري دريايي به معناي واقعي روي ميآورند؛ چند نفر به كيشگردي و پاساژ گردي ميپردازند، چند نفر به خطه آبشارهاي ايران در لرستان ميروند، چند نفر به سرزمينهاي بلند كردستان ميروند، چند نفر به سبلان زيبا ميروند و... بااين نگاه ميتوان آمار درست داشت و درست قضاوت كرد و درست برنامهريزي كرد. با اين نگرش، گردشگري دريايي در ايران هنوز در حد حرف است و هيچ پرو بالي ندارد.
صنعت گردشگري ميتواند سالانه ده برابر پول نفت را به مردم برساند
وي در پايان اين گفتو شنود تاكيد كرد: مسئولان عزيز، صنعت گردشگري ميتواند سالانه ده برابر پول نفت را به مردم برساند؛ لطفا در باره اين صنعت نگاه جديتر و عميقتري داشته باشيد. صنعت گردشگري، هم فرهنگساز است هم اقتصادپرور و به راحتي ميتواند هم ارز بياورد و هم بيكاري را از ميان بردارد.